گزارشی از وضعیت کارخانه‌ی مخابرات راه دور ایران (آی‌تی‌آی شیراز)

هر روز اخباری که از گوشه و کنار می‌شنویم، حداقل شامل چندین تجمع یا اعتصاب در کارخانه‌هاست. تجمع‌هایی که بیشتر به علت تعطیلیِ کارخانه‌هایی ست که خصوصی‌سازی شده و از تولید و رونق افتاده‌اند؛ و به تبع، کارگرانش بیکار و دربه‌در شده‌اند. عمده‌ی این شرایط حاصل واگذاری کارخانه‌ها به بخش خصوصی‌ست که در ایران از اوایل دهه‌ی هفتاد شروع شد. در دو دهه‌ی اخیر، با تعطیلی کارخانه‌هایی مواجه‌ایم که کارگرانش بیش از یک دهه است مطالبات خود را دریافت نکرده‌اند. یکی از این کارخانه‌ها، کارخانه‌ی مخابرات راه دور ایران (آی تی آی شیراز) است.

پرتاب به برزخ؛ تجمع و اعتراض کارگران کارخانه‌ی قند یاسوج

پس از واگذاری‌های مکرر و برملا شدن فساد‌های کارفرمای جدید و مقاومت و اعتراض پی‌درپی کارگران، در تیرماه سال 1399، دادگاه رأی به ابطال واگذاری و استرداد مالکیت کارخانه به بانک تجارت داد. پس از 8 ماه انتظار که به سال‌های انتظار کارگران اضافه شد، با بازدید ریاست قوه‌ی قضاییه در 2 اسفند سال 1399، پلمپ 5 ساله‌ی کارخانه بالاخره باز شد. با تأکید ایشان مبنی بر بازگشایی و آغاز به کار کارخانه، بانک تجارت و سازمان خصوصی‌سازی، در شعار و حرف و ظاهر، آماده‌ی بازگشایی کارخانه، و در عمل، آماده‌ی دور بعدی واگذاری کارخانه، این بار به شخص و نهادی دیگر می‌شوند.

گزارشی از وضعیت کارگران در کارخانه‌ی شیر و لبنیات در حومه‌ی اصفهان

تنها زمان استراحت کارگران، زمانی‌ است که به آن‌ها برای صرف ناهار و رفتن به دست‌شویی داده می‌شود و این زمان حداکثر نیم ساعت است. به گفته‌ی خود کارگران کارخانه، گاهی اوقات باید ساعت 4 یا 5 صبح سر کار حاضر شوند. عده‌ای از کارگران نیز ناراحت از پرداخت نشدن اضافه‌کاری خود به طور کامل هستند.

تجمع کارگران معدن آریا جنوب زرند و گفته‌های «آرامش‌بخش» جناب فرماندار

کارگران معدن سنگ آهن آریا جنوب زرند در استان کرمان از 30 آذر تا 6 دی 1399 به مدت 7 روز در اعتراض به دستمزد کم و ساعت کار زیاد در معدن دست به تجمع زدند. کارگران در واقع معتقدند تناسب صحیحی میان ساعت کار و دستمزدشان برقرار نیست و با این میزان کار دستمزد کمی می‌گیرند. در مقابلِ مطالبه‌ی یا کاهش ساعت کار یا افزایش دستمزد، کارفرما کارگران را تهدید به تعطیلی معدن کرده است و فرماندار قصد دارد با کدخدامنشی قضیه را حل کند.

اسنپ و زنانِ کارگر

این متن گفتگویی است میان مسافر و یکی از زنان راننده‌ی مشغول به کار در اسنپ که از خلال یک گفتگوی ساده‌ی روزمره، انبوه مشکلاتی که این بخش از کارگران خدماتی با آن دست به گریبان هستند و میزان استثمار رانندگان اسنپ را آشکار می‌کند. مسافر: سلام. راننده: سلام. حرکت کنیم؟ مسافر: بله بفرمایید.

اعتصاب و تجمع هشت‌روزه‌ی کارگران لاستیک پارس ساوه

کارگران کارخانه‌ی لاستیک پارس ساوه در 11 اسفندماه سال 1399 تجمع اعتراضی صنفی برگزار کردند. این هشتمین روز است که این کارگران اعتصاب می‌کنند و در محوطه‌ی مجتمع، تجمع اعتراضی ترتیب می‌دهند. افزایش دستمزد، حل مشکل صندوق پس‌انداز این شرکت و استرداد پول‌هایی که در سال‌های گذشته در آن اندوخته شده و همچنین پرداخت عیدی از خواسته‌های اصلی کارگران بوده است.

خصوصی‌سازی، دستمزدهای معوقه و اخراج کارگران: نمونه‌ی کنتورسازی قزوین

حکایت کارگران شرکت کنتورسازی ایران جدید و ناشنیده نیست. همان حکایت کارگران هفت‌تپه، هپکو و آذرآب و مجتمع‌ها و کارخانه‌های دیگر است: خصوصی‌سازی، عدم پرداخت دستمزدها، اخراج کارگران در چند مرحله و سپس تعطیلی. شرکت کنتورسازی در سال 1347 تأسیس شد و کارخانه‌ی آن در سال 1350 در شهرک صنعتی قزوین (اکنون شهرک صنعتی البرز) آغاز به کار کرد. فعالیت اصلی شرکت تولید کنتورهای برق، آب و گاز و صندوق‌های فروشگاهی است. کارخانه با ظرفیت تولید صدهزار کنتور در سال آغاز به کار کرد، در دهه‌ی 80 به ظرفیت تولید یک میلیون کنتور رسید و در سال 1385 اولین نمونه‌ی کنتور داخلی در این کارخانه تولید شد.

روزگار دوزخی کارخانه قند یاسوج

کارخانه قند یاسوج با سابقه‌ی نیم قرن فعالیت، پیرتر‌ین صنعت استان کهگیلویه و بویراحمد می‌باشد. سال 44 در دوران پهلوی در یکی از بهترین نقاط یاسوج کلنگ‌زنی آن آغاز و در سال 46 با دریافت 15 هزار تن چغندر فعالیتش را آغاز کرد. هم‌زمان با آغاز فعالیت کارخانه، زمین‌های اطراف آن و بخش‌های زیادی از دشت آن منطقه به زیر کشت چغندر رفت. کارخانه‌ای که سال‌های متمادی درگیر تعطیلی و راه‌اندازی مجدد بود و شرایط به وجود آمده از همه بیشتر کام کارگران این کارخانه را تلخ کرده است. در تمامی این سال‌ها، ماهی نبوده که کارگر کارخانه قند با آرامش و امنیت خاطر به زندگی خود بپردازد. مدام درگیر اعتراض و اعتصاب بوده است. مسئله آن‌قدر طول کشیده است…

نساجی مازندران: نمونه‌ای از اولویت منافع سرمایه‌داران

نساجی مازندران زمانی آنقدر بزرگ بود که قائم‌شهر را که در گذشته روستایی بیش نبود، به شهری بزرگ تبدیل کرد. نساجی مازندران به حدی پیشرفت داشت که به عنوان قطب اقتصادی شمال کشور شناخته شد؛ که نه تنها مازندرانی‌ها بلکه کارگرانی از سراسر کشور به آن‌جا می‌آمدند و با کار در کارخانه نساجی مازندران روزی خود و خانواده‌شان را تامین می‌کردند. انقلاب که شد کارخانه نساجی مازندران زیر نظر بانک صنعت و معدن درآمد. بعد از انقلاب و در سال 1362 تولیدات در اوج خود قرار داشت به گونه‌ای که مردم برای خرید پارچه‌هایش صف می‌کشیدند. اما در سال 1372 اعلام شد که به دلیل بدهی کارخانه به بانک صنعت ومعدن، به بانک ملی واگذار شده و این آغازی برای…