ما محکومیم به متحد شدن: مسئله‌ی مسکن و دست‌های خالیِ ما کارگران

خوشحالم بالاخره انتظار شش ماهه به پایان رسید. اتفاقی که باید می‌افتاد افتاد. باید پاشم. باید خونه‌م رو تحویل بدم. هییییی، خونه‌ی مردمِ و من هنوز دارم می‌گم خونه‌م. اعتراف می‌کنم در شش ماهه‌ی دومِ قراردادْ با لکنت کلمه‌ی خونه‌م رو بر زبون میارم، چون خطر بلند شدن رو نزدیک‌تر حس می‌کنم. از ابتدای شش ماهه‌ی دوم انتظار و استرس میاد سراغم. یعنی امسال هم باید بلند شم؟ برام شکلِ بازی شده، با خودم شرط‌هایی می‌بندم سر این که امسال مجبورم بلند شم یا نه…یا این که این یکی صاحب‌خونه انسانیت حالیش می‌شه و شرایط رو درک می‌کنه و تورم هم به اون فشار آورده و مبلغ منطقی پیشنهاد می‌ده و می‌گه درکت می‌کنم و بمون و منم می‌مونم.

خودکشی و استثمار: بر دوراهیِ مقاومت و تسلیم

در 11 آبان امسال (1399) حمیدرضا بهبودی کارگر 32 ساله‌ی رودباری به علت اخراج از کار و تحمل چهار ماه بیکاری روبه‌روی یک معدن ماسه اقدام به خودکشی کرد. او چندی بعد به علت جراحات ناشی از سوختگی جان داد. خودکشی‌های پی‌درپی کارگران در واکنش به بیکارسازی‌ها و سیاست‌های تعدیل ساختاری اینک مدت‌هاست که اخبار کارگری را به خود اختصاص می‌دهد. خودکشی طبقات استثمار شونده سابقه‌ای به اندازه‌ی خود استثمار دارد. همواره از میان استثمار شوندگان بوده‌اند کسانی که مرگ را به زندگی خفت‌بار برای ثروت‌اندوزان ترجیح می‌داده‌اند.

نگاهی به وضعیت و مطالبات کارگران تعمیر و نگهداری خط و ابنیه فنی راه‌آهن

با توجه به این که هم مشکلات و مطالبات کارگران راه‌آهن ایران که در شرکت‌های مختلف مشغول به کارند مشترک است، و هم این که شرکت‌های مختلفی که کارگران راه‌آهن ایران در آن مشغول به کار هستند بسیار گسترده است، ما در این متن وضع کارگران راه‌آهن را در یکی از نمونه‌ها، یعنی به طور نمونه وضع کارگران مشغول در شرکت تراورس را دنبال کرده‌ایم.

رقابت‌های پرورش‌اندام، در هم تنیدگیِ پوچی و سودآفرینی شرکت‌های داروسازی

چندی پیش یک عکس با قید جمله‌ای در حاشیه‌ی آن از رونی کلمن اسطوره‌ی پرورش‌اندام آمریکایی در رسانه‌ها منتشر شد که توانایی راه رفتن را از دست داده است: «آیا هنوز می‌خواهید مثل من باشید؟ همان اخلاقی که من داشتم؟ همان‌طور که می‌بینید، من قهرمان 8 دوره مستر المپیا هستم که الان حتی نمی‌توانم راه بروم و روی پاهایم بایستم.»

تحمیلِ مزد توافقی: فرمانِ هجوم دوباره به معیشت کارگران با یک بخش‌نامه

در آستانه‌ی تعیین حداقل مزد 1400، دولت سرمایه گامی دیگر برای حمله به سطح معیشت کارگران برداشت. معاون حقوقی رئیس جمهور طی نامه به سازمان تامین اجتماعی خواهان تغییر حق بیمه سنواتی برای اجرایی شدن مزد توافقی شده است. پیش از هر چیز باید گفت که سال‌هاست سرمایه‌داران و دولت - به عنوان نماینده‌ی آنان - یکی از مهم‌ترین ابزارهای طبقه کارگر را از او گرفته و کوشیده طبقه کارگر هیچ تشکلی نداشته باشد. در پناهِ این بی‌تشکلی همه نوع بلایی بر سر طبقه کارگر ایران آورده است و به واسطه‌ی این شرایط توانسته نیروی کارِ ارزان‌تری برای سرمایه‌داران فراهم کند.

کراهتِ زیستن در جامعه‌ی سرمایه‌داری

در اطراف شهر یزد، کودک زباله‌گردی که در حال جمع‌آوری مواد بازیافتنی از میان زباله‌ها بود، مورد حمله‌ی سگ‌های وحشی قرار گرفته و جسدش در حالی پیدا شد که بخشی از بدنش را سگ‌ها خورده بودند. باری، کودک هشت ساله، زاده شده در یک خانواده‌ی فرودست بلوچ، که حتماً برای غلبه بر رنج‌ها و گرسنگی و ... و برای برداشتن باری از دوش خانواده به کاری که می‌شده انجام بدهد، یعنی جمع‌آوری مواد قابل بازیافت از میان زباله‌ها، روکرده بوده است، چنین به پایان زندگی‌اش می‌رسد.

جانِ کارگران در جیبِ سرمایه‌داران: رشد اقتصادی چگونه جان کارگران را می‌بلعد؟

بر اساس آخرین گزارش سازمان پزشکی قانونی، در هشت ماه ابتدایی سال جاری 1258 نفر جان خود را بر اثر حوادث ناشی از کار از دست داده‌اند که این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل 4 درصد بیشتر شده است. این در حالی است که بر اساس گزارش دیگر همین سازمان، تعداد تلفات حوادث ناشی از کار در شش ماه ابتدایی سال قبل نیز نسبت به مدت مشابه در سال پیش از آن با 7.4 درصد افزایش همراه بوده است. عامل تلفات حوادث کار ذکر شده در این آمارها به تفکیک 41.5 درصد سقوط از بلندی، 23.4 درصد برخورد جسم سخت، 13.8 درصد برق گرفتگی، 5.1 درصد سوختگی، و 4.2 درصد کمبود اکسیژن گزارش شده است.

کارگری‌نویسی: همبستگی و پیوستگی در راه مبارزه‌ی طبقاتی

ما در جامعه‌ای طبقاتی زندگی می‌کنیم و این موضوع آن‌قدر بدیهی است که انگار یک امر طبیعی است و از شدت این‌ بدیهی و طبیعی‌ به‌نظر آمدن، به فراموشی سپرده می‌شود. جامعه‌ی طبقاتیِ فعلی برخلاف جامعه‌ی طبقاتیِ قبلی که بر اساس ارباب و رعیت بود، بر پایه‌های سرمایه‌دار و کارگر بنا شده است. یعنی اگر در جامعه‌ی قبلی رعیت به زمینِ ارباب بسته بود و با کار خود در زمین برای اربابْ اسبابِ معاش و تجمل و ... تهیه می‌کرد، الان کارگران در قبال مزدی برای نیروی کارشان، که آن را در بازار به سرمایه‌دارِ صاحبِ ابزار و اَدوات تولید فروخته‌اند، استثمار می‌شوند. مصرف نیروی کار آن‌ها در محیط‌های کار و تولید، برای سرمایه‌دار ارزشی بیش‌تر از آن‌که برای خرید…

رقص و آوازِ طبقاتی

تو مسیر دوباره به آل‌کثیر فکر کردم. به اون بدن لاغر و نحیفش. به بچه‌های امشب که همشون یه رضای درون دارن که فشار زندگی رو گُردشه، که توی خطر تعدیل و اخراجِ، که از کله‌ی صبح تا بوق سگ باید کار کنه، که قرارداش رو تمدید نمی‌کنن، که مادرش مریضِ، که خواهرش جهاز می‌خواد ...

وقتی قدرت خرید آب می‌رود

الان که می‌خوام بگم چی بود و چطور شد که قدرت خرید آب رفت باید از فروردین شروع کنم. شنیده بودم که می‌گفتن دستمزدِ سال جدید رو بر اساس تورم سالِ قبل می‌بندن، واسه همین توی سال جدید همون فشار سال قبل به قوت خودش باقی هست! ولی هیچ وقت به این وضوح درکش نکرده بودم. پتک واقعیت پسِ کله‌ام نخورده بود.