مهاجران. قربانی سیاست‌های سرمایه‌دارانه

در ماه‌های اخیر هر بار به بهانه‌ای موجی از نفرت روانه‌ی مهاجران افغان ساکن ایران شده است. افغان‌ها در ایران، سوری‌ها در ترکیه و لبنان، فیلیپینی‌ها و پاکستانی‌ها در قطر، مکزیکی‌ها و آمریکای لاتینی‌ها در آمریکا، همگی قربانی یک سیاست واحدند: همگی‌شان برای پاییدن نظم سرمایه است که مجبور به تحمل شرایط نا‌به‌سامان خود هستند و این شرایط تغییر نخواهد کرد مگر آن وقت که خود این نظم با تمام بالا و پایینش برچیده شود.

کارگری در ایران یا در مهاجرت؟

برعکس تمامی اخبار کذب و پوشش‌های منفعت‌طلبانه‌ی رسانه‌ها، که رسالتشان کمک به بازتولید مناسبات سرمایه‌داری و نشان دادن ظاهری آراسته و مزین از سرمایه‌داری غربی با شعارهایی مثل آزادی و برابری است؛ به همان اندازه که سعی در نشان دادن ظاهر فریبنده‌اش دارند، به همان اندازه نیز سعی در مخفی کردن باطن گندیده‌اش دارند؛ نظام سرمایه‌داری بر پایه‌ی استثمار کارگر توسط سرمایه‌دار استوار است و در این راه برایش فرقی ندارد کارگری که استثمار می‌کند نیروی کار مهاجر یا ناشی از مهاجرت است یا نه؛ هرچند که برای استثمار کارگران مهاجر دستش بازتر است.

بر کارگران ایستگاه‌های بی‌آر‌تی تهران چه می‌گذرد

با وجود حجم سنگین کار و سروصدای کرکننده و آلودگی جان‌فرسا و محیط به شدت آلوده، هیچ‌گونه ماسک یا مایع ضدعفونی‌کننده یا گوش‌بند (برای کنترل سر و صدا و ممانعت از آسیب‌های گوش و سر) به این کارگران داده نمی‌شود. این کارگران پراکنده حتا غذای خود را هم باید حین کار و کنترل ایستگاه بخورند. لازم به ذکر است که میزان خطرات ناشی از تصادفات و درگیری خیابانی در این کار بسیار بالاست و حتا در چند مورد منجر به مرگ و جراحات سنگین کارگران گردیده است.

شهردار‌ی‌ها، پیمانکاران و استثمارِ نظام‌مندِ کارگران

کارگران شهرداری از جمله کارگرانی هستند که بیشترین سطح استثمار به آن‌ها تحمیل می‌شود. سختی کار فوق‌العاده و کمترین دستمزد بیان‌گر این استثمار است. نظافت شبانه‌ی خیابان‌ها را در نظر بگیریم: شیفت کار این کارگران همواره شبانه است. ابزار کار آن‌ها با وجود پیشرفت‌های تکنولوژیک جاروهای دستی است. در طول ساعات کار به دور از همکاران و به صورت انفرادی کار می‌کنند. همیشه خطر تصادف با خودروها برای‌شان متصور است. هیچ نوع مهارتی که باعث پیشرفت شغلی‌شان شود برای‌شان مهیا نیست. این‌ها تنها گوشه‌ای از سختی کار فوق‌العاده‌ی این کارگران است.

شهرها و کارگران ساختمانی

ساختمان‌های شهری، با کاربری‌های گوناگون، چه اداری، چه تجاری، چه شرکتی، چه خدماتی، چه مسکونی و ... چهره‌ی غالب جهان فعلی را تشکیل می‌دهند و ما هر صبح چشم‌مان به آن‌ها باز می‌شود. این ساختمان‌ها که بسیاری‌شان هیبت غول‌آسایی دارند و ده‌ها و صدها طبقات بر روی‌هم، به سمت آسمان، فضا را شکافته‌اند باعث شده‌اند که تجربه‌ی زیسته‌ی انسان عصر مدرن با انسان‌های روزگاران پیشین تفاوت قابل ملاحظه‌ای پیدا کند. این ساختمان‌ها با نماهای متنوع تبدیل به نمادهای پیش‌رفت شده‌اند و هر کشوری تلاش دارد که سازه‌ای مرتفع‌تر بسازد.

کارگران افغانستانی، رقیب یا هم‌سرنوشت؟

متاسفانه در محیط‌های کار و در صحبت با برخی از کارگران آن چه میان کارگران ایرانی دیده می‌شود، نگاه خصمانه نسبت به کارگران افغانستانی است؛ نگاهی که در راستای منافع حکومت و سرمایه‌داران است. سال‌ها از ورود بخش زیادی از کارگران افغانستانی به ایران می‌گذرد، فرزندان آن‌ها در این کشور به دنیا آمدند و بزرگ شدند اما قوانین کشور این امکان را به آن‌ها نمی‌دهد که تابعیت ایرانی بگیرند. کارگر افغانستانی و یا هر تبعه‌ی خارجی دیگری که برای کار به ایران وارد می‌شود، سرنوشتی مشابه با ما کارگران ایرانی دارد؛ سرنوشتی مشابه با کارگران در هر نقطه‌ی دیگری از جهان.

سرِزمین: گزارشی از وضعیت زنان کشاورز افغانستانی حاشیه‌ی تهران

شاید با شنیدن کلمه‌ی سرزمین اولین چیزی که به ذهن خطور ‌کند کشور باشد، اما در اینجا سرزمین به معنای کشور نیست. سرزمین اصطلاحی است که زنان کشاورز مهاجر افغانستانی برای زمین‌های کشاورزی استفاده می‌کنند. تقریبا نیمی از زنان مهاجر افغانستانی که ساکن شهرهای اطراف تهران‌اند، به دلیل نداشتن مدرک شناسایی معتبر، سواد و مهارت لازم برای انجام سایر کارها به کار کشاورزی روی می‌آورند. محدوده‌ی سنی آنها بین 18 تا 60 سال است و گاهی به 70 هم می‌رسد. ناگفته نماند که دختران و پسران زیر 18 سال به همراه خانواده‌های خود هم به کار کشاورزی مشغول می‌شوند. حال اگر این دختربچه یا پسربچه جثه‌ی بزرگی داشته باشد و هم‌چون بزرگسالان کار کند، مانند دیگر کارگران دستمزد می‌گیرد و…

اعتصاب معلمان قراردادی ایالت بیهار هند

یش از 400 هزار معلم قراردادیِ ایالت بهار هند در تاریخ 28 بهمن 1398 (17 فوریه 2020) دست به اعتصابی نامحدود به شکل تجمع و راهپیمایی زدند. مطالبات معلمان اعتصابیْ پرداخت دستمزدهای معوقه، حقوق برابر برای کار برابر و بازگشت به برنامه‌ی بازنشستگی قدیمی بودند. فراخوان اعتصاب توسط کمیته‌ی هماهنگی اعتراضات معلمان ایالت بهار داده شد که دارای 26 انجمن و 125 هزار عضو مستقیم است.