نگاهی اجمالی بر بیمه‌ی کارگران ساختمانی

تنها 52.5 درصد کارگران ساختمانی بیمه هستند و 47.5 درصد کارگران فاقد بیمه هستند. کارگران تنها در صورتی می‌توانند از بیمه‌ی تأمین اجتماعی استفاده کنند که پروانه‌ی مهارت کسب کرده باشند، قرارداد کاری داشته باشند و حق بیمه بپردازند. بخش وقیحانه و بی‌شرمانه‌ی ماجرا اما آن‌جا است که بسیاری از کارفرمایان، کارگران ساختمانی را بدون قرارداد به کار می‌گیرند. تازه این موضوع تنها شامل بخش قانونیِ نیروی کار است و قریب به اتفاق کارگران ساختمانیِ مهاجر در این آمار حضور ندارند. با این اوصاف، کارگر بدون قرارداد، نمی‌تواند تقاضای بیمه کند و باید بدون بیمه به کار خود ادامه دهد. می‌توان فهمید که چگونه این قوانین، تماماً به‌نفع سرمایه‌داران کار می‌کند و دست کارگران به جایی نمی‌رسد.

کارگرانِ بالاشهرنشین

طبقه‌ی کارگر معمولاً در محله‌های پایین شهر و کارگرنشین زندگی می‌کنند. کارگران به اقتضای شغلی که دارند گاهی مجبور به رفتن به محله‌ی پولدارها‌ می‌شوند. صبح زود شاهد کارگرانی هستیم که خواب‌آلوده در کنار ایستگاه‌های بی‌آرتی و مترو منتظرند که به سمت شمال شهر بروند. منطقه‌ای که ساختمان‌های شیک و شکیل دارد، مدل ماشین‌ها در آن منطقه متفاوت است و شهر منظم و تمیز است. غروب باید با خیل خستگی و کلافگی مجدد به سمت محله‌های نامنظم و کثیف و شلوغ خود برگردند. شاید شما هم گاهی به این فکر کرده باشید که زندگی‌کردن در محله‌های پولدارنشین چقدر دل‌انگیز است. این همان موهبتی است که برای سرایدارها دردسرهای بزرگی درست کرده است.

اتحادیه‌ی کارگران انبار آمازون، یک تجربه‌ی بزرگ

ده‌ها سال است که به کرات از اقتصاددانان، جامعه‌شناسان و رسانه‌ها می‌شنویم که دوره‌ی کارگران تمام شده است. دیگر کارگران سنتی وجود ندارند و یا اگر هنوز کارگرانی در معادن و کارخانه‌های بزرگ شاغل هستند، چندان اهمیتی ندارند چرا که امروز در عصر اینترنت و تکنولوژی، اکثر کارگران، نیروهای خدماتی را تشکیل می‌دهند. و این نیروی خدماتی، دیگر کارگرانی نیستند که بتوانند برای احقاق حقوق‌شان مبارزه کنند یا اتحادیه تشکیل دهند.

اسنپ و زنانِ کارگر

این متن گفتگویی است میان مسافر و یکی از زنان راننده‌ی مشغول به کار در اسنپ که از خلال یک گفتگوی ساده‌ی روزمره، انبوه مشکلاتی که این بخش از کارگران خدماتی با آن دست به گریبان هستند و میزان استثمار رانندگان اسنپ را آشکار می‌کند. مسافر: سلام. راننده: سلام. حرکت کنیم؟ مسافر: بله بفرمایید.

پرستاران، کارگرانِ خسته و خشمگینِ دوران کرونا

این روزها همه‌گیری ویروس کرونا پرستاران را بیش از پیش متحمل فشار و آسیب و کاسه‌ی صبرشان را لبریز کرده است. به‌عنوان پرستار شاغل در یکی از بیمارستان‌های سنندج و تجربه‌ی دو هفته‌ی کاری در بخش کرونا این شرایط طاقت‌فرسا را از نزدیک لمس کرده و همچنین شاهد آن در بین همکاران بوده‌ام. با شروع نوبت کاری و ورود به بخش آن چه بیش از همه خودنمایی می‌کند اِشغال تمام اتاق‌ها و تخت‌های بخش توسط بیماران کرونایی است.