رزمندگی باید آموخت؛ کارگران بی‌تشکل و فشارِ سرمایه‌داران برای استثمارِ بیشتر

کارگران در شرایط فلاکت‌بار کنونی به‌ ناچار از ابراز بدیهی‌ترین و جزئی‌ترین درخواست‌ها‌ی صنفی خودداری، سکوت و تحمل را ترجیح می‌دهند اما آن‌چه که آن‌ها را از ترس اخراج و آوارگی و بیکاری و کلیه‌ی شرایط نابرابر در محیط کار رها می‌سازد، داشتن ابزاری برای روبرو شدن با کارفرمایان در جهت پیگیری همین مطالبات است. این ابزار همانا ایجاد تشکلی واقعی در محیط کار است. وجود اتحاد و تشکل امکانی جمعی است برای مبارزه به‌منظور ارتقاء سطح دستمزدها و جلوگیری از سقوط آن‌ها به زیر ارزش نیروی‌کار.

سرِزمین: گزارشی از وضعیت زنان کشاورز افغانستانی حاشیه‌ی تهران

شاید با شنیدن کلمه‌ی سرزمین اولین چیزی که به ذهن خطور ‌کند کشور باشد، اما در اینجا سرزمین به معنای کشور نیست. سرزمین اصطلاحی است که زنان کشاورز مهاجر افغانستانی برای زمین‌های کشاورزی استفاده می‌کنند. تقریبا نیمی از زنان مهاجر افغانستانی که ساکن شهرهای اطراف تهران‌اند، به دلیل نداشتن مدرک شناسایی معتبر، سواد و مهارت لازم برای انجام سایر کارها به کار کشاورزی روی می‌آورند. محدوده‌ی سنی آنها بین 18 تا 60 سال است و گاهی به 70 هم می‌رسد. ناگفته نماند که دختران و پسران زیر 18 سال به همراه خانواده‌های خود هم به کار کشاورزی مشغول می‌شوند. حال اگر این دختربچه یا پسربچه جثه‌ی بزرگی داشته باشد و هم‌چون بزرگسالان کار کند، مانند دیگر کارگران دستمزد می‌گیرد و…

اسنپ و زنانِ کارگر

این متن گفتگویی است میان مسافر و یکی از زنان راننده‌ی مشغول به کار در اسنپ که از خلال یک گفتگوی ساده‌ی روزمره، انبوه مشکلاتی که این بخش از کارگران خدماتی با آن دست به گریبان هستند و میزان استثمار رانندگان اسنپ را آشکار می‌کند. مسافر: سلام. راننده: سلام. حرکت کنیم؟ مسافر: بله بفرمایید.