قاتل در بین ما نبود، از آن‌ها بود؛ درباره‌ی خودکشی کارگران پتروشیمی چوار ایلام

سرویس شدن به دلیل مزدبگیری و باجی که می‌دهی، درماندن در تأمین مایحتاج اولیه، حس شرمندگی در مقابل زن و بچه، پیچیدن پژواک صدای تحقیرها و بی‌عرضه خطاب شدن از سوی بقال سرکوچه در مغز، غرولند کردن‌های سرکارگر، فرمایشات کارفرما، تهدید به اخراج، جواب صاحبخانه را دادن و ... می‌تواند زمینه‌هایی مناسب برای خوردن آخرین چایی یا کشیدن آخرین نخ سیگار باشد و با خودت زیر لب زمزمه کنی: قید این زندگیِ نکبتی را می‌زنم. مرگ کارگران پتروشیمی چوار ایلام باید زنگ بیدار باشی برای ما زنده‌ها باشد، تا خود را بیش‌تر به علم مبارزه‌ی طبقاتی تسلیح نموده و بتوانیم تحلیل دقیق و مشخص از شرایط مشخصی داشته باشیم، دست به عمل صحیح طبقاتی بزنیم و هر روز با خود…