نقش ورزش حرفه‌ای در جهان سرمایه؛ به بهانه مناظره دو کلّاش درباره باشگاه استقلال

سه‌شنبه 14 فروردین در برنامه «فوتبال برتر» شاهد مناظره‌ای بودیم که چند روزی است ویدئوها و نقل قول‌هاش نقل محافل است. ماجرا با حذف باشگاه استقلال از آسیا شروع شد. علت این حذف، عدم پرداخت بدهی معوق سه تن از اعضای سابق باشگاه بود که دو مورد از آن‌ها نیز به علت قرارداد دلاری مبالغ قابل توجهی داشتند. شاید بتوان همه این موارد را حول بحثی مطرح کرد که سال‌های سال برنامه 90 آن را پیگیری می‌کرد و آن را مشکل اساسی فوتبال، و به تبع آن ورزش ایران، می‌دانست: «حرفه‌ای شدن»

تعیین حداقل حقوق سیرک سالانه‌ای است که کارگران بازندگان همیشگی‌اش هستند. البته سرمایه‌داری حتی بدون این نمایش هم همواره حداقل حقوق ممکن را برای کارگران در نظر می‌گیرد؛ آن‌قدر که نمیرد و به کار ادامه دهد. بخشی از کارگران نیز حداقل حقوقشان در بازار آزاد نیروی کار تعیین می‌شود؛ جایی که معنای آزادی در سرمایه‌داری بهتر درک می‌شود. معلمان قراردادی از جمله‌ی این کارگران‌اند که حداقل حقوق‌شان در انتهای قراردادِ کاری و در چانه‌زنیِ نابرابری در برابر کارفرما یا یکی از واسطه‌هایش تعیین می‌شود.

عدالت‌خواهان جوان (۲)؛ شهسواران فسادستیز

آنانی که از سرمایه‌داریِ بدون فساد سخن می‌گویند یا ساحر و افسون‌گرِ کارگران‌اند یا کارگرانی افسون شده. برای دیدنِ فساد و دزدیِ سرمایه‌داران لازم نیست به جای دوری بروید یا منتظرِ افشاگریِ دلالانِ فسادستیز باشید؛ به کارفرما و صاحب‌کاری نگاه کنید که سایه‌ی شومش هر روز بر سرِ ماست. کارفرمایی که هر روز از ارزش افزوده‌ای که ما تولید می‌کنیم سود می‌برد و مایی که هر روز فقیرتر و بیچاره‌تر از قبل می‌شویم.

عدالت‌خواهانِ جوان (۱)؛ مشاورانِ اقتصاد مقاومتی و مبلغانِ تولید

در نگاه عدالت‌خواهان، کارگران صرفاً نیروی کار ارزانی هستند که باید سر به زیر افکنده و در خدمتِ افزایش تولیدِ سرمایه‌داران باشند. هر چند هنوز ابزارهای حمایتی اندکی - مانند قانون کار - باقی مانده که مانع سرکوبِ کامل و به بند کشیدنِ مناسبِ کارگران می‌شود. آن‌ها با حسرت به کارگران چینی و هندی می‌نگرند و در دل آرزو می‌کنند که به زودی همه‌ی موانع تولید از سر راه برداشته شود.

سرمایه‌داری، جامعه‌ی مدنی و مبارزه‌ی طبقاتی

جامعه‌ی مدنی میدانی است مخصوص دوران سرمایه‌داری. آحاد جامعه (با نادیده‌گرفتن جایگاه طبقاتی‌شان) به عنوان مردم، شهروند و افرادی برابر و آزاد بازتعریف شده‌اند که در کلْ جامعه‌ی انسانی را تشکیل می‌دهند. در جامعه‌ی مدنی بر فردگرایی تأکید بسیاری می شود و القا می‌کنند که هرکس منافعی دارد که باید در چهارچوب جامعه‌ی مدنی، برای دستیابی به منافعش و همانا بقای حیاتش با دیگران به رقابت بپردازد. از همین مجرا و دیدگاه است که معنا و مفهوم آزادی را تقلیل و تحریف کرده‌اند و آزادی صرفاً در حد و قواره‌ی آزادی فکر و عقیده، آزادی نوع پوشش، انتخاب محل زندگی و نوع غذایی که خورده می‌شود می‌ماند. توضیح خواهیم داد حتی همین تصمیم‌ها و انتخاب‌هایی که آزادی می‌نامند بی‌تأثیر از…

خصوصی‌سازی در قالبِ نامی دلنشین؛ درباره‌ی طرح مولد‌سازی

یکی از حربه‌های دولت سرمایه‌داری، پیش‌بُرد سیاست‌های رسوا شده‌ی پیشین در قالب نام‌هایی جدید است تا ماهیت واقعی و طبقاتی سیاست را در پرده کند. همان‌گونه که روزگاری «سرمایه‌دار» به «کارآفرین» بدل شد، همان‌گونه که روزگاری حذف مقرارت حمایتی از نیروی کار به نام دل‌نشین‌تر افزایش انعطاف‌پذیریِ نیروی‌کار خوانده ‌شد؛ امروز هم خصوصی‌سازی تحت نام «مولدسازی دارایی‌های دولت» به عرصه بازگشته است. به گفته‌ی دولت، مولد‌سازی یعنی فروش دارایی‌های راکدمانده‌ی دولت به بخش خصوصی. عجب! ظاهراً این‌گونه به‌نظر می‌رسد که دولت گمان برده سرمایه‌داران استفاده‌ای مولد از این دارایی‌ها خواهند کرد.

پهلوی کدام جواهرات را به یغما برد؟

در یکی دو هفته‌ی پیش از زمان نگارش این متن، مجدداً بحثی پیرامون اموال و دارایی‌های خارج شده از کشور توسط بازماندگان سلطنت پهلوی مطرح شده که با واکنش‌های بسیاری روبه‌رو بوده است. شروع دوباره‌ی ماجرا از جایی بود که سخنگوی دولت ایران در اظهاراتی مدعی شد بخشی از جواهرات و تاج‌های سلطنتی و 384 چمدان حاوی تکه جواهرات و الماس و ... در هنگام فرار شاه مخلوع و خانواده‌اش از کشور خارج شده است. این اظهارات واکنش فرح پهلوی را در مصاحبه با رادیو فردا در پی داشت که طی آن شهبانوی پهلوی ادعا کرد حتی به هنگام خروج از ایران، جواهرات شخصی خود را نیز در گنجه‌های کاخ نیاوران برجای گذاشته و اگر ثروتی که سخنگوی دولت از…

مادر جونز

مادر جونز یک‌بار در پاسخ به یکی از نمایندگان کنگره که محل اقامت او را پرسیده بود، جواب داد: «من مقیم آمریکا هستم ، گیرم درست نمی‌دانم در کجایش. هر جا که برای رهایی از بهره‌کشی مبارزه‌ای درگیر باشد، خانه‌ی من آن‌جاست، یعنی گاه در واشنگتن، گاه در پنسیلوانیا و گاه آریزونا یا تگزاس یا مینه‌سوتا یا کلرادو. راستش خانه‌ی من چیزی مثل پاشنه‌ی کفشم است، با خودم این‌ور و آن‌ور می‌کشمش.»

کارگری در ایران یا در مهاجرت؟

برعکس تمامی اخبار کذب و پوشش‌های منفعت‌طلبانه‌ی رسانه‌ها، که رسالتشان کمک به بازتولید مناسبات سرمایه‌داری و نشان دادن ظاهری آراسته و مزین از سرمایه‌داری غربی با شعارهایی مثل آزادی و برابری است؛ به همان اندازه که سعی در نشان دادن ظاهر فریبنده‌اش دارند، به همان اندازه نیز سعی در مخفی کردن باطن گندیده‌اش دارند؛ نظام سرمایه‌داری بر پایه‌ی استثمار کارگر توسط سرمایه‌دار استوار است و در این راه برایش فرقی ندارد کارگری که استثمار می‌کند نیروی کار مهاجر یا ناشی از مهاجرت است یا نه؛ هرچند که برای استثمار کارگران مهاجر دستش بازتر است.

تونل زمان یا تونل وحشت؟ لایروبی ناکام «منوتو» از طویله‌ی پهلوی

در سال‌های اخیر برنامه‌ای تحت عنوان «تونل زمان» از شبکه‌ی فارسی‌زبان من‌وتو پخش شده است که مدعی گردگیری و مرور خاطرات گذشته و یادآوری نوستالژیک زمان‌های قدیم است؛ البته با یک فیلتر زمانی مشخص. همه‌ی این‌ها برای این برنامه تا 22 بهمن 1357 اعتبار دارند. بدین‌ترتیب، در واقع این برنامه، حول بازنمایی جلال و شکوه دوره‌ی پهلوی و تأکید بر «چی بودیم و حالا چی شدیم» می‌گذرد. هتل‌های مجلل 5‌ ستاره، کاباره‌ها و مراکز تفریحی عیش و عشرت، اقتصاد درخشان زمان شاه.