کارخانه، گودال مرگ کارگران

کارگران در مبارزه‌ی خود علیه شرایط کار و زیست خود، باید کلام و شیوه‌ای را به کار گیرند که مختص به طبقه‌ی کارگر است. در خطر بودن سلامتی کارگران نه برای عدم حمایت از تولید داخلی توسط دولت، و نه برای فقدان رقابت آزاد با سرمایه‌های کارخانه‌های خارجی، بلکه از سیستم تولیدی‌ای ناشی می‌شود که تنها هدف آن افزایش سود است و نبرد نهایی طبقه‌ی کارگر برچیدن چنین سیستمی است. آگاهی از این نبرد نهایی خود اولین گام در پیروزی آن است. هم‌نوایی کارگران با نوع بیان دشمنان خود که برای نمونه مشکلات اقتصادی را ناشی از کمک به کشورهای همسایه، عدم وجود رقابت آزاد و وجود فساد و یا فقدان خصوصی‌سازی سالم می‌دانند، مسیر این آگاهی را سد می‌کند.…

بازخوانی هفت‌تپه‌ی نود و نُه: گزارشی از اعتصاب کارگران هفت‌تپه در بهار و تابستان سال 99

دور جدید اعتصاب کارگران هفت‌تپه از 23 خرداد ماه سال جاری در شرایطی آغاز شد که کارگران هفت‌تپه 2 ماه حقوق خود را دریافت نکرده بودند. در روزهای اول اعتصاب به گزارش کانال سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه، کارگران با تجمع مقابل مدیریت شرکت اعتراض خود را به وضعیت پیش‌آمده اعلام داشتند. در این اعتصاب کارگران بخش‌های مختلف شرکت از جمله بخش اداری و کشاورزی حضور داشتند. کارگران خواستار پرداخت دستمزد، لغو خصوصی‌سازی شرکت هفت‌تپه و همچنین تمدید دفترچه‌های درمانی خود شدند. کارفرمایان شرکت هفت‌تپه نه تنها 2 ماه حقوق فروردین و اردیبهشت کارگران را پرداخت نکرده بودند، بلکه در شرایط سخت بیماری کرونا حتا از پرداخت حق بیمه‌ی کارگران سرباز زده بودند.

قانون‌های کار چیست و چرا باید به آن آگاهی داشته باشیم؟

مجموعه قانون‌ها و آیین‌نامه‌های کار اسنادی هستند که از سوی دولت برای تنظیم روابط کار یعنی روابط بین کارگر و کارفرما تهیه شده است. بنابراین وجود این اسناد نخست نشان‌‌دهنده‌ی وجود و همکاری دو گروه اصلی تعیین‌کننده‌ی اجتماع، یعنی کارگران و کارفرمایان است. دوم نشان‌دهنده‌ی ضرورت دخالت‌ورزی دولت در تنظیم ‌این روابط است. این ضرورت از آنجا برمی‌آید که این دو گروه به خودیِ‌ خود منافعی دارند که آن‌ها را در تقابل با یکدیگر قرار می‌دهد؛ بنابراین نیاز به اسنادی خواهد بود که این روابط را تنظیم کند. دولت به واسطه‌ی اقتدار خود مجموعه قانون‌هایی را تنظیم می‌کند که به این تضاد منافع نظم دهد. پس نظمی وجود دارد و دولت وظیفه‌ی حفظ این نظم را بر عهده دارد.

خصوصی‌سازی، دستمزدهای معوقه و اخراج کارگران: نمونه‌ی کنتورسازی قزوین

حکایت کارگران شرکت کنتورسازی ایران جدید و ناشنیده نیست. همان حکایت کارگران هفت‌تپه، هپکو و آذرآب و مجتمع‌ها و کارخانه‌های دیگر است: خصوصی‌سازی، عدم پرداخت دستمزدها، اخراج کارگران در چند مرحله و سپس تعطیلی. شرکت کنتورسازی در سال 1347 تأسیس شد و کارخانه‌ی آن در سال 1350 در شهرک صنعتی قزوین (اکنون شهرک صنعتی البرز) آغاز به کار کرد. فعالیت اصلی شرکت تولید کنتورهای برق، آب و گاز و صندوق‌های فروشگاهی است. کارخانه با ظرفیت تولید صدهزار کنتور در سال آغاز به کار کرد، در دهه‌ی 80 به ظرفیت تولید یک میلیون کنتور رسید و در سال 1385 اولین نمونه‌ی کنتور داخلی در این کارخانه تولید شد.

حتماً برای شما هم پیش آمده که دستمزدتان متناسب با کاری نباشد که در حال انجام آن هستید. یا افرادی در محیط کار شما با توانایی‌ها و مسئولیت‌های شغلی کمتر، پرداختی‌های بسیار بالاتری داشته باشند. یا حتی وظایف شغلی شما مشخص نشده باشد و کارفرما هر روز انتظارات جدیدی از شما داشته باشد. ممکن است احساس کنید بعد از چند سال کار در یک کارگاه یا سازمان، هیچ ارتقای شغلی نداشته‌اید و تفاوتی با نیروی کار تازه استخدام شده ندارید. اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل منجر به مشخص‌شدن وظایف هر شغل و پرداخت شفاف دستمزدها می‌شود. در این طرح بر اساس جدول مشاغل، دستمزدها دسته‌بندی می‌شوند و میزان مزد بر اساس تجربه‌ی کاری، موقعیت شغلی و سطح تحصیلات تعیین و پرداخت…

روزگار دوزخی کارخانه قند یاسوج

کارخانه قند یاسوج با سابقه‌ی نیم قرن فعالیت، پیرتر‌ین صنعت استان کهگیلویه و بویراحمد می‌باشد. سال 44 در دوران پهلوی در یکی از بهترین نقاط یاسوج کلنگ‌زنی آن آغاز و در سال 46 با دریافت 15 هزار تن چغندر فعالیتش را آغاز کرد. هم‌زمان با آغاز فعالیت کارخانه، زمین‌های اطراف آن و بخش‌های زیادی از دشت آن منطقه به زیر کشت چغندر رفت. کارخانه‌ای که سال‌های متمادی درگیر تعطیلی و راه‌اندازی مجدد بود و شرایط به وجود آمده از همه بیشتر کام کارگران این کارخانه را تلخ کرده است. در تمامی این سال‌ها، ماهی نبوده که کارگر کارخانه قند با آرامش و امنیت خاطر به زندگی خود بپردازد. مدام درگیر اعتراض و اعتصاب بوده است. مسئله آن‌قدر طول کشیده است…

نساجی مازندران: نمونه‌ای از اولویت منافع سرمایه‌داران

نساجی مازندران زمانی آنقدر بزرگ بود که قائم‌شهر را که در گذشته روستایی بیش نبود، به شهری بزرگ تبدیل کرد. نساجی مازندران به حدی پیشرفت داشت که به عنوان قطب اقتصادی شمال کشور شناخته شد؛ که نه تنها مازندرانی‌ها بلکه کارگرانی از سراسر کشور به آن‌جا می‌آمدند و با کار در کارخانه نساجی مازندران روزی خود و خانواده‌شان را تامین می‌کردند. انقلاب که شد کارخانه نساجی مازندران زیر نظر بانک صنعت و معدن درآمد. بعد از انقلاب و در سال 1362 تولیدات در اوج خود قرار داشت به گونه‌ای که مردم برای خرید پارچه‌هایش صف می‌کشیدند. اما در سال 1372 اعلام شد که به دلیل بدهی کارخانه به بانک صنعت ومعدن، به بانک ملی واگذار شده و این آغازی برای…

دیباچه‌ای بر تاریخ سندیکاهای اسپانيا: از آغاز تا 1975

انقلاب صنعتی اسپانیا در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی صنعتى شتاب کم‌تری داشت و چندان عمیق نبود. روند صنعتی شدن اسپانیا از اوایل سده‌ی نوزدهم شروع شد. به طوری که در سال 1864، سه میلیون و چهارصد هزار کارگر اسپانیایی وجود داشت که از این جمعیت 260 هزار نفرشان کارگران معدن، 150 هزار نفر کارگران صنعتی، 600 هزار نفر پیشه‌ور، و 2.39 میلیون نفر دهقانان فقیر و کارگران کشاورز بودند. تعداد کم کارگران بخش صنعت و اکثریتی که دهقان‌ها و کارگران کشاورز داشتند، بخشی از واقعیت موجود جنبش کارگری اسپانیا و ناشی از توسعه‌ی ناچیزِ صنعتی بود.

مشاغل سخت و زیان‌آور چیست و آن چه که کارگران باید درباره‌اش بدانند

چه مشاغلی سخت و زیان‌آور است؟ چرا این مشاغل در زمره‌ی سخت و زیان‌آور قرار گرفته‌اند؟ آیا این شغل‌ها همیشه سخت و زیان‌آور باقی می‌مانند یا با تغییر شرایط محیط کار می‌شود از این لیست خارج شوند؟ کارگران چگونه باید بدانند که شغل آنها سخت و زیان‌آور است؟ در صورتی که شغلی سخت و زیان‌آور شناخته شد آیا در ساعت کار، مرخصی، بازنشستگی و ... تاثیر می‌گذارد. در ادامه نکات مختصری درباره‌ی مشاغل سخت و زیان‌آور و قوانین و آیین‌نامه‌های مرتبط با آن می‌آوریم.

فصل مشترک سرگذشت‌های متفاوت ما یک چیز است: کارگر شدن، کارگر بودن

شاید شما هم نام روستای «ایستا» را شنیده باشید. روستایی در منطقه‌ی طالقان کرج. می‌گویند مردمان این روستا زمانی که داشتند شناسنامه می‌دادند، درهای روستای خود را بستند و شناسنامه نگرفتند. پس از آن به‌طور خود‌خواسته خود را از برق، آموزش، بهداشت و ... هم محروم کردند. سعی کردند با همان کشاورزی و پرورش اسب روزگار بگذرانند و امروز هم کمتر از ایستا خارج می‌شوند، آن هم برای خرید مایحتاج ضروری از قبیل آهن برای نعل اسب‌های‌شان.