زنان کارگر نایسر سعی دارند با کار در کارگاههای خیاطی و قالیبافی و امور خدماتی یا ساخت صنایع دستی در منزل، بار سنگین فقر بر دوش خانوادههایشان را سبکتر کرده یا آنجا که خود سرپرست خانوار محسوب میشوند معاش خانواده را تأمین میکنند. وضعیت زنان شاغل در یکی از کارگاههای خیاطی این ناحیه را بهعنوان نمونهای از میان دهها کارگاه دیگر شرح میدهیم.
کارگران کارخانه ساسان در پاسخ به این پرسش که «چرا اعتراضی نمیکنید؟» میگویند: «فایدهای ندارد، همهمان را هم اخراج کنند باز تن به خواستهی ما نمیدهند. اینجا جای ماندن نیست که بخواهی چیزی را عوض کنی، همه دنبال نفع خودشان هستند، قرار اعتصاب گذاشتیم اما بچهها جاخالی دادند و یکی دو نفر نقرهداغ شدند و...» ناامیدی از تغییر وضع فلاکتبار کاریـمعیشتی و عدم اعتماد بهنفس و اتحاد میان کارگران و در عین حال سیستم سلسلهمراتبی که به رقابت میان کارگران دامن میزند، موجب تعمیق و تشدید گرایش به تخریب شخصیت کارگران نسبت به همطبقهایهای خود و خودشیرینی آنان برای بالادستیها به منظور کسب ترفیع شغلی میشود. در کارخانههایی که مانند ساسان، فضای مطالبهگری و مبارزهی صنفی در جریان نیست، باید…
سطح آگاهی کارگران در محیطهای مختلف نسبت به وضعیت خود و جایگاهشان در نظام تولیدی سرمایهداری، بسته به عوامل گوناگون از جمله نوع محیط کار از منظر تمرکز و تقسیم کار، سابقهی مبارزاتی کارگران در آن شاخه، نوع کار و درجهی اهمیت آن برای نظام سرمایهداری متفاوت خواهد بود. در مجموع، این کارگران با سطوح آگاهی متفاوتاند که موجودیتِ طبقهی کارگر را میسازند و از درون این موجودیت ناهمگن است که کارگرانِ پیشرو برمیخیزند. این متن، نمونهای از یک گزارش کارگری در محیطهای کار کوچک است که محمد تقی سلیمانی در دهه ۵۰ گرد آورد و گوشهای از زندگی کارگران پیش از انقلاب را نمایان میکند.