سرویس شدن به دلیل مزدبگیری و باجی که میدهی، درماندن در تأمین مایحتاج اولیه، حس شرمندگی در مقابل زن و بچه، پیچیدن پژواک صدای تحقیرها و بیعرضه خطاب شدن از سوی بقال سرکوچه در مغز، غرولند کردنهای سرکارگر، فرمایشات کارفرما، تهدید به اخراج، جواب صاحبخانه را دادن و ... میتواند زمینههایی مناسب برای خوردن آخرین چایی یا کشیدن آخرین نخ سیگار باشد و با خودت زیر لب زمزمه کنی: قید این زندگیِ نکبتی را میزنم. مرگ کارگران پتروشیمی چوار ایلام باید زنگ بیدار باشی برای ما زندهها باشد، تا خود را بیشتر به علم مبارزهی طبقاتی تسلیح نموده و بتوانیم تحلیل دقیق و مشخص از شرایط مشخصی داشته باشیم، دست به عمل صحیح طبقاتی بزنیم و هر روز با خود…
با شروع سال ۱۴۰۱، طبق روال سالهای گذشته، در فازهای مختلف عسلویه و سایر پتروشیمیهای جنوب، حملهی دیگری از سمت کارفرمایان و پیمانکاران پتروشیمیها شروع شده است. یکی از دلیل شروع اعتراضات این است که اکثر کارفرمایان و پیمانکاران حاضر به افزایش مزد در حدود همین حداقلی که از سمت شورای عالی کار تعیین شده نیستند. همچنین از سوی برخی از کارفرمایان که حاضر به افزایش مزد شدهاند، زمزمههایی مبنی بر افزایش 37 درصدی مزد شنیده میشود، که در واقع این مبلغی کمتر از مبلغ مصوب ادارهی کار است.
خواستهی اصلی کارگران پیمانی و پروژهای در این دور از اعتراضات و مبارزاتشان که از روز 29 خرداد 1400 و در وسعت و شدت بیشتری از سال گذشته درگرفته است، افزایش حقوق و نیز پرداخت معوقات است. خواسته و مطالبهای برآمده از زندگی و معیشت آنها که در مقابل و پیشخوان سرمایهداران و دولتیان قرار گرفته است و باید که پیش برده شده و گامی از آن عقب ننشست.