من یک بیمار خاص از طبقه‌ی کارگرم

چند ماه بیش‌تر نیست که فهمیده‌ام یک بیماری خاص گرفته‌ام. داستان این است که قرار نیست طی یک فرایند درمانی از آن نجات یابم بلکه تا آخر عمر با من است و هر ماه باید مبلغ زیادی از حقوقم را جدا از بیمه، برای هزینه‌ی ویزیت، دارو، آزمایش و تزریقات موردنیاز بپردازم. از آنجایی که بیمارستان‌های دولتی نوبت‌هایشان بسیار شلوغ است، اغلب مجبور می‌شوم در درمانگاه‌های خصوصی کارم را انجام دهم. در دو ماه گذشته، مبالغ پرداختی‌ام برای انجام امور پزشکی چند برابر شده است و فشار مالی زیادی را تجربه می‌کنم. به هر حال، نمی‌خواهم گرفتاری‌های شخصی‌ام را برایتان بنویسم، بلکه به جست‌وجوی ریشه‌های ساختاری ماجرا خواهم رفت تا به میانجی آنها، هستیِ بیماران خاص درون کلیت سرمایه‌داری را…

اعتراض پرستاران شرکتی در اردیبهشت ماه ۱۳۹۹

536 پرستار شرکتی استان گیلان در تاریخ 20 اردیبهشت 1399 در مقابل ستاد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی گیلان دست به تجمع زدند. این پرستاران به قراردادهای 89 روزه که در بحبوحه‌ی شیوع کرونا و در پی فراخوانی از جانب دولت صورت گرفت، معترض بودند. پرستاران معترض می‌گویند: «بعد از شیوع کرونا، استخدام پرستاران شرکتی به صورت قرارداد ۸۹ روزه را شاهد بودیم که ارزشی برای حق و حقوق اولیه‌ی پرستاران قائل نیست. حال آنکه ما در کنار بقیه‌ی پرستاران با بیماران کرونایی سر و کار داریم اما از مزایایی که حتی پرسنل تبصره‌ای، پیمانی، طرحی و تمدید طرحی برخوردارند، بهره‌ای نمی‌بریم.»