عمو یدو1 نزدیک 20 سال است که در واحد تعمیرات سکو کار میکند. رویهمرفته بیشتر از 30 سال سابقهی کار دارد اما سابقهی بیمهاش به 15 سال هم نمیرسد. اگر قانون مشاغل سخت و زیانآور به دادش برسد، پنج یا شش سال دیگر، در آستانهی 70 سالگی بازنشسته میشود. مشقت زندگی کارگری، چهرهاش را پیرتر نشان میدهد. به قول خودش، کارکردن با خارجیها روی کشتی باعث شده تبدیل به کارگری متخصص و کاربَلَد شود و به همین دلیل رئیس واحد تعمیرات و حتی رئیس سکو حسابی قبولش دارند و حتی احترامی بیش از سایر کارگران برایش قائلاند. پیر است اما تیز و فِرْز، و هرکس کارش لنگ میماند سراغ عمو یدو را میگیرد. چند کلمهای انگلیسی هم بلد است، بیشترش…
بریتانیا و آمریکا هر کدام چه نقشی در کودتای 28 مرداد داشتند و چه هدفی را دنبال میکردند؟ آیا همین کافی است که بگوییم این دو کشور برای حفظ منافعشان در ایران، دولت مصدق را سرنگون کردند؟ آیا شعار «مقابله با خطر سوسیالیسم و کمونیسم» که از جانب کودتاچیان در توجیه کودتا عنوان میشد، صرفاًبهانهای برای اجرای کودتا بود یا چنین «خطر»ی در آن زمان واقعی مینمود؟ آیا کارگران و زحمتکشان ایرانی در آن زمان فارغ از سیاست و به دور از هیاهوی ملی شدن صنعت نفت، کودتا و... مشغول کار بودند و بدون هیچ عاملیتی اخبار را از رادیو و روزنامه دنبال میکردند؟ و مهمتر از همه، چرا پاسخ به این پرسشها برای ما کارگران و زحمتکشان اهمیت دارد؟
کشورهای G7 هنوز گستاخانه گمان میکنند تنها مردم متمدن روی زمیناند و مابقی کشورها در مقایسه با آنها صرفاً مشتی وحشیاند. اما واقعیت این است که امروزه کشورهای زیادی نهتنها برای توسعهی صنعتی خود به نفت نیاز دارند، بلکه انواع امکانات و پول کافی برای خریدن آن را هم در اختیار دارند. بنابراین، برخلاف آنچه کشورهای G7 دربارهی خود تصور میکنند، در واقع این کشورها خریداران عمده و اصلی نفت در بازار جهانی نیستند.


