مادر جونز یک‌بار در پاسخ به یکی از نمایندگان کنگره که محل اقامت او را پرسیده بود، جواب داد: «من مقیم آمریکا هستم ، گیرم درست نمی‌دانم در کجایش. هر جا که برای رهایی از بهره‌کشی مبارزه‌ای درگیر باشد، خانه‌ی من آن‌جاست، یعنی گاه در واشنگتن، گاه در پنسیلوانیا و گاه آریزونا یا تگزاس یا مینه‌سوتا یا کلرادو. راستش خانه‌ی من چیزی مثل پاشنه‌ی کفشم است، با خودم این‌ور و آن‌ور می‌کشمش.»

من معلم یکی از مناطق حاشیه‌ای تهران هستم و طی این دو سال تعداد بالایی از دانش‌آموزان من ترک تحصیل کرده‌اند. موضوع دردآوری که هر چند وقت یک‌بار با تذکر معاون آموزشی که «غیبت فلان دانش‌آموز را دیگر اعلام نکنید!» تثبیت می‌شود. لیست‌هایی که هنوز کمی بیش از یک ماه از شروع تحصیل نگذشته و چندین ترک تحصیلی دارد و چند غایب مستمر که کاندیداهای ترک تحصیلی بعدی هستند. این تجربه که در زمانِ آموزشِ حضوری هم وجود داشت، در شرایط آنلاین به شدت تشدید شده است. کاش آمار دقیق‌تری از این موضوع در دست بود؛ اما من با پرس‌وجو از کادر مدرسه هم نتوانستم آمار چندان دقیق‌تری به دست آورم.

آلودگی‌های محیط کار، گرانی تست‌های پزشکی پیش از تولد، و مصرف روزانه‌ی مواد خوراکی بی‌کیفیت در سبد غذایی کارگران تنها چند مورد از عوامل بسیاری است که هر روز باعث زاده شدن کودکان عقب‌مانده‌ و فلج طبقه‌ی کارگر می‌شوند. کودکانی که پس از تولد نیز به دلیل خصوصی‌سازی بهداشت و درمان و هزینه‌های سرسام‌آور پزشکی، از درمان مناسب برخوردار نیستند.