کارگران فصلی میوه‌چین، آن دسته از طبقه‌ی کارگر هستند که مانند تمامی کارگران مورد ظلم و ستم شدید قرار گرفته‌اند. این کارگران در سرتاسر ایران و مخصوصاً استان‌هایی که به تولید محصولات کشاورزی می‌پردازند فراوان‌اند، مانند استان مازندران (نارنگی، برنج)، رفسنجان (پسته)، طارم (زیتون) و استان کردستان (توت‌فرنگی). همان‌طور که از اسم‌شان پیداست این کارگرانْ فصلی هستند، یعنی مابقی فصول سال بیکارند و از تأمین مایحتاج خود و خانوادهْ عاجز. اما آن‌چه که حائز اهمیت است بررسی شرایط کار، دست‌مزد، حقوق و مطالباتی است که در فصل اشتغال به کار نیز از آن محروم‌اند. از مطالبات برحق تمامی کارگران می‌توان به بیمه اشاره کرد. اما متأسفانه بیش‌تر کارگران از این حق اولیه‌ی خود بی‌بهره بوده و هزینه‌ی حوادث پیش آمده…

حدود 50 میلیون نفر به اعتصاب دوروزه‌ی هند در هفته‌ی گذشته پیوستند؛ اعتصابی علیه سیاست‌های نئولیبرال و ضد کارگری دولت. کارگرانِ بانک‌ها، کارخانه‌ها و حمل‌و‌نقل عمومی ارائه‌ی خدمات را در شش ایالت بزرگ مختل کردند. در این متن ابتدا به اعتراضات اخیر می‌پردازیم. و سپس برای فهم بستر مبارزاتی هند، به اعتصابات سال گذشته و زمینه‌ی آن نگاهی می‌اندازیم. ضروری است که در متونی دیگر به اجرای سیاست‌های نئولیبرالی در هند و تاریخ مقاومت کارگران در برابر آن بیشتر بپردازیم و بیاموزیم.

چند سال است که در ایران با بحرانی به نام کم‌آبی و در بعضی از مناطق با بی‌آبی مواجه هستیم. این بحران به نتایج بسیار بغرنجی منجر شده است که از آن میان می‌توان به خشک شدن دریاچه‌ی ارومیه، زاینده‌رود، کارون، هامون و ... و هم‌چنین نابودی روستاها و زمین‌های زراعتی، فرونشست زمین، افزایش طوفان‌های شن در سیستان و بلوچستان و افرایش گرد و غبار در خوزستان اشاره کرد.

کشاورزان هند در سه نسل گذشته همواره در یک جنگ فرسایشی با شرکت‌های مختلف برای از دست ندادن حداقل‌های زندگی خود بوده‌اند؛ از کمپانی هند شرقی تا UCC تا مونسانتو و کارگیل. برای همین وقتی پارلمان هند با عجله این قوانین را تصویب کرد، کشاورزان دقیقا می‌دانستند که چه چیزی در انتظارشان است؛ قوانینی که قرار است کشاورزی هند را زیر و رو کند و زندگی نزدیک به 70 درصد مردم هند را تحت تاثیر قرار دهد.

دولت راست‌گرای هند تا بدین‌جا از همه‌ی ابزارهای مدرن برای سرکوب اعتراضات تاریخی کشاورزان استفاده کرده است. این وسط چیزهای بسیاری در خطر است: سیستم کشاورزی که مردم هند را از قحطی حفظ کرده است در آستانه‌ی بی‌ثباتی است و کشاورزان هند در آستانه‌ی ورشکستی هستند. دولت هند و میلیاردرهای پشت سرش بر سر چهارراه تاریخی قرار گرفته‌اند:‌ آن‌ها محاسبه کرده بودند که اگر بتوانند سیاست و اقتصاد روستایی هند را زیرو رو کنند می‌توانند سال‌ها قدرت خود را در بالای هرم حفظ کنند.

شاید با شنیدن کلمه‌ی سرزمین اولین چیزی که به ذهن خطور ‌کند کشور باشد، اما در اینجا سرزمین به معنای کشور نیست. سرزمین اصطلاحی است که زنان کشاورز مهاجر افغانستانی برای زمین‌های کشاورزی استفاده می‌کنند. تقریبا نیمی از زنان مهاجر افغانستانی که ساکن شهرهای اطراف تهران‌اند، به دلیل نداشتن مدرک شناسایی معتبر، سواد و مهارت لازم برای انجام سایر کارها به کار کشاورزی روی می‌آورند. محدوده‌ی سنی آنها بین 18 تا 60 سال است و گاهی به 70 هم می‌رسد. ناگفته نماند که دختران و پسران زیر 18 سال به همراه خانواده‌های خود هم به کار کشاورزی مشغول می‌شوند. حال اگر این دختربچه یا پسربچه جثه‌ی بزرگی داشته باشد و هم‌چون بزرگسالان کار کند، مانند دیگر کارگران دستمزد می‌گیرد و…

ما از تاریخ مبارزه‌ی طبقاتی و از آموزگاران طبقه‌ی کارگر این را آموخته‌ایم که دهقانان فرودست آن طبقه‌ای هستند که کارگران، متحد تاریخی خود را در آن‌ها می‌یابند و اصلاً سلطه‌ی طبقه‌ی کارگر بر جامعه بدون این اتحاد حاصل نمی‌شود. این ضرورت حاکی از آن است که کارگران و پیشروان کارگری باید قوی‌ترین تلاش‌های خود را بکنند تا این اتحاد راهبردی و تاریخی را ایجاد کنند و در این دوره‌ی تاریخیِ گسترش مبارزه‌ی طبقاتی، بتوانند به اهداف قابل اتکایی دست یابند.