طبقه‌ی کارگر برای شناخت خود و پی‌ریزی راه رهایی از استثمارش ناگزیر از شناخت کل جامعه است و تا آن‌جا که کل جامعه و سازوکارهای آن و طبقات دیگر را بشناسد، خود را می‌شناسد و تا آن‌جا که خود را بشناسد میتواند مسیر رهایی طبقاتی‌اش را ترسیم کند. راه یکی‌ست و آن پیش‌برد مبارزه‌ی طبقاتیِ برآمده از تضاد کارمزدی و سرمایه است. این مبارزه از راه متحد کردن طبقات کارگر از سطوح محلی تا ملی و منطقه‌ای و جهانی و به‌وسیله‌ی تشکیل نیروی سیاسی طبقه‌ی کارگر پیش می‌رود.

از گرمای تابستان تا سرمای زمستان: گوشه‌ای از زندگی کارگران پیش از انقلاب

سطح آگاهی کارگران در محیط‌های مختلف نسبت به وضعیت خود و جایگاه‌شان در نظام تولیدی سرمایه‌داری، بسته به عوامل گوناگون از جمله نوع محیط کار از منظر تمرکز و تقسیم کار، سابقه‌ی مبارزاتی کارگران در آن شاخه، نوع کار و درجه‌ی اهمیت آن برای نظام سرمایه‌داری متفاوت خواهد بود. در مجموع، این کارگران با سطوح آگاهی متفاوت‌اند که موجودیتِ طبقه‌ی کارگر را می‌سازند و از درون این موجودیت ناهمگن است که کارگرانِ پیشرو برمی‌خیزند. این متن، نمونه‌ای از یک گزارش کارگری در محیط‌های کار کوچک است که محمد تقی سلیمانی در دهه ۵۰ گرد آورد و گوشه‌ای از زندگی کارگران پیش از انقلاب را نمایان می‌کند.

گرگ‌هایی در لباس میش: سرمایه‌دارِ پشتیبان کارگر، فریبی برای تفرقه در میان کارگران

کارگر اگر باشی، روزی 12 ساعت، هفته‌ای شش روز، به مدت سی سال، به عبارتی نیمی از زندگی خود را در محل کار می‌گذرانی. نیمی از عمر مفیدت در میان خاک و روغن و سنگ و فولاد می‌گذرد. نه بزرگ شدن فرزندان‌ات را می‌بینی و نه پیر شدن اعضای خانواده‌ات را. بیش از آن که فرزندت را ببینی و گوش به سخنان خانواده‌ات بسپاری، با غرش گوش‌خراش و چهره‌ی دوداندود ماشین‌‌آلات فولادی سروکار داری. در مقابل چه به‌دست می‌آوری؟