با گذشت چندین ماه از آغاز اعتراضات و فرارسیدن روز پرستار، هنوز وعدههای دولت در حد شعار باقی مانده و شرایط کار پرستاران تغییر محسوسی نکرده است. دولت در واکنش به موج نارضایتیها وعدههایی همچون پرداخت حقوق معوقه و بهبود شرایط کاری را مطرح کرده است، اما پرستاران که از وعدههای تکراری و بدون پشتوانه خسته شدهاند، قاطعانه اعلام کردهاند که دیگر با وعدههای پوچ راضی نخواهند شد. و اما پرسش اساسی اینجاست: چرا با وجود خواستههای منطقی و روشن پرستاران، مطالبات آنان بیپاسخ میماند؟
کمکپرستاران بهعنوان کارگران بخش درمان کارهایی را انجام میدهند که به ظاهر ساده است، اما بخش عظیمی از کارهای بهلحاظ بدنی سخت و طاق فرسا را همین کمکپرستاران انجام میدهند. افزون بر این، معمولاً کمکپرستاران بخشی از وظایف پرستاران را نیز بر عهده دارند. بیمارستانهای خصوصی کمکپرستاران را که از حقوق و مزایای پایینتری برخوردارند بهجای پرستارها استخدام میکنند. اینها فقط بخشی از مشکلات کمکپرستاران است که در این گزارش به آنها پرداخته شده است.
در سرمایهداریْ همهچیز کالایی و پولی میشود و از آنجا که اصل بر سود و انباشت سود است و نه رفع نیازهای بشری، لذا اساسیترین نیازهای بشری چون آموزش و بهداشت نیز کالایی شدهاند. در بیش از نیم قرن اخیر، خصوصیسازی و پولیسازیِ همهچیز از اصول پایهای سیاست اقتصادی سرمایهداری در سطح جهانی بوده و کشور ما، ایران، نیز از این قاعده مستثنا نیست. همین روال است که بیمارستانها و مراکز خدمات درمانی را نیز به شرکت و بنگاه اقتصادی تبدیل کرده و اکثریت قشر پزشک را به قشری طمٌاع و پولپرست بدل نموده است. در این میان، علیرغم اینکه طبقه کارگر و زحمتکش ثروت اصلی جامعه را تولید میکنند، ولی بیشترین رنجِ این کالاییسازی و پولیسازیِ همهچیز و از…
آنچه میخوانید گزارشی از یک شرکت آمبولانس خصوصی است که کارگران این شرکت عبارتند از رانندگان، پرستاران و یک منشی. در هر گام که شرایط این کارگران را با هم مرور میکنیم به ویژگیهای مشترکی میان کارگاه و کارخانه محل کارمان با آن برمیخوریم و بیش از پیش در مییابیم که ما کارگران در هر جا و با هر رنگ و لعابی که نامیده شویم، خواه پرستارمان بگویند یا صنعتگر، خواه پاکبان بنامندمان یا خدماتی و خواه معلمی در کلاس درس باشیم یا نیروی صنعت نفت، زیست و معیشتمان شبیه به هم بوده و به همین اندازه نیز سرنوشتمان بههم گره خورده است.
این روزها همهگیری ویروس کرونا پرستاران را بیش از پیش متحمل فشار و آسیب و کاسهی صبرشان را لبریز کرده است. بهعنوان پرستار شاغل در یکی از بیمارستانهای سنندج و تجربهی دو هفتهی کاری در بخش کرونا این شرایط طاقتفرسا را از نزدیک لمس کرده و همچنین شاهد آن در بین همکاران بودهام. با شروع نوبت کاری و ورود به بخش آن چه بیش از همه خودنمایی میکند اِشغال تمام اتاقها و تختهای بخش توسط بیماران کرونایی است.