جامعهی فعلیْ سرشار از انگیزههای کاذب فردمحورانهای است که از فرهنگ سرمایهدارانه به وجود میآیند. تنها انگیزهای که در این نظام غیرانسانی برای کارگران واقعی است و در راستای هستی و شرایط آنها و در جهت رفع و انحلال وضع موجود میباشد، انگیزهی تشکلیابی و مبارزه برای تسخیر دولت و رفع انحصار بر مالکیتِ ابزار تولید است. با اشتراکیسازی و اجتماعی کردن ابزار تولید و زمین، همهی انسانها میتوانند از پیشرفت هزاران سالهی تمدن بشری، که متعلق به تمام نوع بشر است، به شکلی عادلانه استفاده کنند و زندگی خود را مصروف احیای و توسعهی ابعاد انسانی و قوای خلاقهی خود سازند.
همه شاهد بودهایم که در صحبت حول سیاست و اقتصاد، همواره افرادی پیدا میشوند که از مدل اقتصادی-سیاسی سوئد دفاع کرده و سوئد را به عنوان کشوری ایدهآل برای تمامی طبقات و اقشار معرفی میکنند. برخی میگویند در سوئد ثروت بهطور عادلانه میان کارگران، کارمندان و کارفرمایان تقسیم شده است، برخی میگویند در سوئد زندگیات از بدو تولد تا مرگ تأمین است و عدهای ادعا میکنند در سوئد همه مرفهاند و همهی امور را با ارادهی خود تعیین میکنند. منشأ این ادعاها بنگاههای رسانهای و آکادمیک سرمایهداری هستند که این تصویر وارونه را تولید کرده و به خورد زحمتکشان میدهند
سلام و عرض ادب خدمت تمام رفقا و همطبقهایهای عزیزم. من هم مثل شما که این متن را میخوانید یک کارگرم، و به تازگی وارد قسمتی از کار در حوزهی ودینگ (ازدواج) شدهام و از نزدیک شاهد لِه شدن استخوانهای کارگرانی در سنینِ مختلف هستم؛ و به شدت در حال رنج کشیدن از تماشای استثمارِ کارگرانی هستم که در این حوزه با پایینترین دستمزد و بالاترین ساعت کار در حال فعالیتاند تا یک شب باشکوه را برای فرزندان طبقهی صاحبِ سرمایه رقم بزنند. ولی نمیتوانم استثمارشدن این کارگران را ببینم و ساکت بمانم. فکر کردم کوچکترین کاری که میتوان برای آگاه شدن آنها انجام داد.
این نمایشنامه تقدیم میشود به: کارگران اخراجی و تمامِ قربانیانِ قوانینِ ناعادلانهی کار. دکترِ عبوث پُشت میز نشسته، بیمار در میزند و وارد میشود...