جبارکمونیستْ لقبی بود که بهش داده بودن. جبار راننده کامیون بود با قدی بلند، هیکلی چارشونه، پشت فرمون همیشه یه لُنگ آویزون بود دور گردنش. در وقت استراحت همه دور هم جمع می‌شدیم. تمامی رانندگان و منی که پرچم‌دار بودم مثلا با پرچمی قرمز ماشین‌ها را به سمت محل تخلیه بار هدایت می‌کردم. وقت استراحتمون به بحث های جدی و گاهی اوقات هم بزله‌گویی و شوخی سپری می‌شد. همه جبار رو به لقب جبار کمونیست صدا می‌زدند.

خواسته‌ی اصلی کارگران پیمانی و پروژه‌ای در این دور از اعتراضات و مبارزاتشان که از روز 29 خرداد 1400 و در وسعت و شدت بیش‌تری از سال گذشته درگرفته است، افزایش حقوق و نیز پرداخت معوقات است. خواسته و مطالبه‌ای برآمده از زندگی و معیشت آن‌ها که در مقابل و پیش‌خوان سرمایه‌داران و دولتیان قرار گرفته است و باید که پیش برده شده و گامی از آن عقب ننشست.

نمایش‌نامه‌ی «رقابت برای نشستن سرِ سفره‌ی خالی» رفتار و کنشِ دو کارگر را در موقعیتی یکسان در برابر کارفرما به تصویر می‌کشد. یکی به سادگی با وعده‌های پوچ و توخالیِ کارفرما رام می‌شود و در وضعیتی که سه ماه حقوق عقب افتاده دارد، با التماس و دعای طولِ عمر برای کارفرما پا پَس می‌کشد. و کارگر دیگری که با آگاهی و اراده، قدم به قدم کارفرما را سرِ جایش می‌نشاند و به عقب می‌راند. چرا چنین است؟ شاید به نظر برسد که ویژگی‌های شخصیتی آدم‌هاست که کارگر اولی را از دومی متمایز می‌کند و باعث می‌شود که دومی رفتار متفاوتی در پیش بگیرد. اما در خلالِ گفتگوهای نمایش‌نامه در‌می‌یابیم که نیرو و توانِ کارگر دوم ناشی از نیروی اتحاد کارگرانی…

حتماً برای شما هم پیش آمده که دستمزدتان متناسب با کاری نباشد که در حال انجام آن هستید. یا افرادی در محیط کار شما با توانایی‌ها و مسئولیت‌های شغلی کمتر، پرداختی‌های بسیار بالاتری داشته باشند. یا حتی وظایف شغلی شما مشخص نشده باشد و کارفرما هر روز انتظارات جدیدی از شما داشته باشد. ممکن است احساس کنید بعد از چند سال کار در یک کارگاه یا سازمان، هیچ ارتقای شغلی نداشته‌اید و تفاوتی با نیروی کار تازه استخدام شده ندارید. اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل منجر به مشخص‌شدن وظایف هر شغل و پرداخت شفاف دستمزدها می‌شود. در این طرح بر اساس جدول مشاغل، دستمزدها دسته‌بندی می‌شوند و میزان مزد بر اساس تجربه‌ی کاری، موقعیت شغلی و سطح تحصیلات تعیین و پرداخت…

پرستاران سال‌هاست که از شرایطِ سختِ کاری که به دلیل کمبود نیرو مضاعف شده است و همچنین کم بودن میزان دستمزدشان که موجب فرسودگی جسمی و روحی خود و خانواده شان شده، ناراضی و معترض هستند. اما در این وضعیت سیاست آقای وزیر به همراه دم و دستگاه و نشست‌هایشان، وزارت بهداشت و به‌طور کلی دولت سرمایه‌‌محورِ موجود در ایران، با نقش‌آفرینیِ مردی که قرار بود «بدتر» نباشد تا رُول «بد» را برایمان بازی کند، تنها در جهت هر چه بیشتر و سریع‌تر سودآور شدنِ بیمارستان‌ها است؛ آن هم به هر قیمتی.

کارگران معادن ایران، به‌ویژه طی دو دهه‌ی اخیر، برای مقابله با تعرضات و بهره‌کشیِ بی‌شرمانه‌ی سرمایه‌داران، در مسیری پر فراز و نشیب، دست به اعتراض، تجمع و بعضاً اعتصاب زده‌اند. گاه پیروزی‌های کوچکی کسب کرده‌اند و اغلب شکست خورده و ناگزیر به کنج حفره‌ها و تونل‌های معادن بازگشته‌اند. شکست‌هایی که با سرکوب، بازداشت و بعضاً کشتار کارگران همراه بوده است. یاد و خاطره‌ی کارگران معدن مس خاتون‌آباد همچنان زنده است و رد شلاق بر تن کارگران معدن طلای آق‌دره همچنان خونین. این است بهایی که کارگران برای پیگیری حقوق خود باید بپردازند. در این گزارش، هرچند ناقص و کوتاه، خواهیم کوشید به بررسی مبارزات کارگران معادن در ایران و فراز و نشیب‌های آن پرداخته و به جمع‌بندی مهم‌ترین مطالبات مبارزات…