هر روزه در آگهی‌های استخدامی، با عباراتی از قبیل «به یک کارگر ساده‌ی فروش نیازمندیم» مواجه می‌شویم. از نتایج سیستم سرمایه‌داری، طبقه‌ای در جامعه است که خود، هیچ‌گونه مالکیتی بر ابزار تولید دارد و تنها مالک نیروی کارشان هستند. لذا، این طبقه برای امرار معاش، ناچار به فروش نیروی کار خود به کسانی می‌شود که مالک ابزار تولید و هم‌چنین سرمایه هستند (یعنی طبقه‌ی سرمایه‌دار) تا شاید بتوانند از این طریق به رفع نیازهای اولیه‌ی خود بپردازند و بقای حیات خود و خانواده‌شان را موجب شوند. اما در ادامه می‌بینیم که این طبقه از جامعه (طبقه‌ی کارگر) برای رفع همین نیازهای اولیه، با چه مصائب و دشواری‌هایی دست و پنجه نرم می‌کند.

با وجود حجم سنگین کار و سروصدای کرکننده و آلودگی جان‌فرسا و محیط به شدت آلوده، هیچ‌گونه ماسک یا مایع ضدعفونی‌کننده یا گوش‌بند (برای کنترل سر و صدا و ممانعت از آسیب‌های گوش و سر) به این کارگران داده نمی‌شود. این کارگران پراکنده حتا غذای خود را هم باید حین کار و کنترل ایستگاه بخورند. لازم به ذکر است که میزان خطرات ناشی از تصادفات و درگیری خیابانی در این کار بسیار بالاست و حتا در چند مورد منجر به مرگ و جراحات سنگین کارگران گردیده است.

در این نوشتار پای صحبت یکی از کارگران پیمانیِ شاغل در صنایع نفت جنوب نشسته‌ایم که در اعتصاب گسترده‌ی کارگران نفت، گاز و پتروشیمی ایران در سال ۱۴۰۰ که به کمپین یا اعتصاب بیست‌-ده معروف شد شرکت داشته است. او اعتصاب گسترده‌ی امسال را نتیجه‌ی رشد و بالغ‌تر شدنِ مبارزه‌ی کارگران نفت و در ادامه‌ی اعتراض‌های سال‌های پیشین می‌داند، و از سویی دیگر به نقاط ضعفی اشاره می‌کند که سبب شد این اعتصاب با وجود گستردگی نتواند به هدف‌های خود دست یابد. با هم صحبت‌های او را می‌خوانیم.

کارگران شهرداری از جمله کارگرانی هستند که بیشترین سطح استثمار به آن‌ها تحمیل می‌شود. سختی کار فوق‌العاده و کمترین دستمزد بیان‌گر این استثمار است. نظافت شبانه‌ی خیابان‌ها را در نظر بگیریم: شیفت کار این کارگران همواره شبانه است. ابزار کار آن‌ها با وجود پیشرفت‌های تکنولوژیک جاروهای دستی است. در طول ساعات کار به دور از همکاران و به صورت انفرادی کار می‌کنند. همیشه خطر تصادف با خودروها برای‌شان متصور است. هیچ نوع مهارتی که باعث پیشرفت شغلی‌شان شود برای‌شان مهیا نیست. این‌ها تنها گوشه‌ای از سختی کار فوق‌العاده‌ی این کارگران است.

کارگران و هم‌طبقه‌ای‌های عزیز، این متن بر اساس قانون کار دولت جمهوری اسلامی ایران و آیین‌نامه‌های مربوطه به نگارش درآمده است. قانون کار فعلی قانونی است برای تضمین تسلط طبقه‌ی کارفرمایان و سرمایه‌داران بر طبقه‌ی کارگران اما در عین حال حداقلی‌ترین مطالبات ما در محیط کار را نیز شامل می‌شود. به همین دلیل اگر چه حتی اجرای کامل قانون کار فعلی، منافع جمعی و درازمدت ما کارگران را در جامعه برآورده نمی‌کند، اما شامل حداقل‌هایی است که اگر اجرا شوند برای بسیاری از کارگرانی که شرایط کاری‌شان فرسنگ‌ها از این حداقل‌های قانونی هم به دور است مفید خواهد بود. به تجربه نیز دریافته‌ایم که سرمایه‌داران اگر امکانش را داشته باشند، برای استثمارِ بیشتر کارگران از اجرای قانون کار طفره رفته…

در آستانه‌ی تعیین حداقل مزد 1400، دولت سرمایه گامی دیگر برای حمله به سطح معیشت کارگران برداشت. معاون حقوقی رئیس جمهور طی نامه به سازمان تامین اجتماعی خواهان تغییر حق بیمه سنواتی برای اجرایی شدن مزد توافقی شده است. پیش از هر چیز باید گفت که سال‌هاست سرمایه‌داران و دولت - به عنوان نماینده‌ی آنان - یکی از مهم‌ترین ابزارهای طبقه کارگر را از او گرفته و کوشیده طبقه کارگر هیچ تشکلی نداشته باشد. در پناهِ این بی‌تشکلی همه نوع بلایی بر سر طبقه کارگر ایران آورده است و به واسطه‌ی این شرایط توانسته نیروی کارِ ارزان‌تری برای سرمایه‌داران فراهم کند.

کارگران پارس جنوبی در کنگان در وضعیت نامطلوبی به سر می‌برند. آنان می‌خواهند تبعیض میان کارگران پیمانکاری و رسمی‌ها برچیده شود. تفاوت میان آنان فقط در میزان دستمزد و مزایای مزدی نیست. رسمی‌ها بهترین امکانات رفاهی، خوابگاه‌های مدرن و باکیفیت، رستوران‌های خوب و راحت با بهترین غذاها، اتوبوس‌های باکیفیت برای حمل و نقل از کمپ به محل کار، و بلیت هواپیمای رفت‌وبرگشت برای روزهای مرخصی دارند، اما کارگران پیمانکاری هیچ یک از این امکانات را ندارند.

536 پرستار شرکتی استان گیلان در تاریخ 20 اردیبهشت 1399 در مقابل ستاد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی گیلان دست به تجمع زدند. این پرستاران به قراردادهای 89 روزه که در بحبوحه‌ی شیوع کرونا و در پی فراخوانی از جانب دولت صورت گرفت، معترض بودند. پرستاران معترض می‌گویند: «بعد از شیوع کرونا، استخدام پرستاران شرکتی به صورت قرارداد ۸۹ روزه را شاهد بودیم که ارزشی برای حق و حقوق اولیه‌ی پرستاران قائل نیست. حال آنکه ما در کنار بقیه‌ی پرستاران با بیماران کرونایی سر و کار داریم اما از مزایایی که حتی پرسنل تبصره‌ای، پیمانی، طرحی و تمدید طرحی برخوردارند، بهره‌ای نمی‌بریم.»