سهشنبه 14 فروردین در برنامه «فوتبال برتر» شاهد مناظرهای بودیم که چند روزی است ویدئوها و نقل قولهاش نقل محافل است. ماجرا با حذف باشگاه استقلال از آسیا شروع شد. علت این حذف، عدم پرداخت بدهی معوق سه تن از اعضای سابق باشگاه بود که دو مورد از آنها نیز به علت قرارداد دلاری مبالغ قابل توجهی داشتند. شاید بتوان همه این موارد را حول بحثی مطرح کرد که سالهای سال برنامه 90 آن را پیگیری میکرد و آن را مشکل اساسی فوتبال، و به تبع آن ورزش ایران، میدانست: «حرفهای شدن»
یکی از حربههای دولت سرمایهداری، پیشبُرد سیاستهای رسوا شدهی پیشین در قالب نامهایی جدید است تا ماهیت واقعی و طبقاتی سیاست را در پرده کند. همانگونه که روزگاری «سرمایهدار» به «کارآفرین» بدل شد، همانگونه که روزگاری حذف مقرارت حمایتی از نیروی کار به نام دلنشینتر افزایش انعطافپذیریِ نیرویکار خوانده شد؛ امروز هم خصوصیسازی تحت نام «مولدسازی داراییهای دولت» به عرصه بازگشته است. به گفتهی دولت، مولدسازی یعنی فروش داراییهای راکدماندهی دولت به بخش خصوصی. عجب! ظاهراً اینگونه بهنظر میرسد که دولت گمان برده سرمایهداران استفادهای مولد از این داراییها خواهند کرد.
در این گزارش، برای درک مبارزه کارگران گروه ملی فولاد علیه خصوصیسازی و واکنش دولت به آن در بخشهای آتی، ابتدا به سرگذشت صنعت فولادسازی در ایران و الزامات آن میپردازیم و سرگذشت گروه ملی فولاد را به طور خاص پس از واگذاری به بخش خصوصی در سال 88 بازگو میکنیم. سپس اهداف سیاست خصوصیسازی در ایران را به عنوان بستر فعلی اعتراضات کارگری بیان میکنیم. در انتها تلاش میکنیم از سیر مبارزهی پرشکوه کارگران گروه ملی آموزههایی استخراج کنیم.
ما کارگران در نظم موجود هر چقدر هم بیشتر کار میکنیم، باز فقیرتر میشویم. خُب چون اجناس روز به روزگرانتر میشوند. گرانی هیچ فرصتی به ما نمیدهد؛ در حالی که تحت اجبار این دولت باید تا سر یک سال صبر کنیم که چند نفر دولتی و سرمایهدار بنشینند و برای افزایش (یا در واقع جبران درصدی از عقب افتادگی) دستمزد میلیونها کارگر تصمیم بگیرند. مقرریای که آنها میدهند همیشه اندازهای بوده که مجبور به اضافهکار باشیم. وقتی که طرف سرمایهدار باشد یا نمایندهای باشد از دولت سرمایه، دیگر دین و ایماناش فرقی نمیکند، مسلمانترین مسلمانها هم اینطور میکند؛چنان که امروز کردهاند. ما کارگران صبح تا شب در کارخانهها هستیم تا بیشتر تولید کنیم، با این حال ندارترینها هم همین ما…