در ماههایی که گذشت دو سانحهی ریزش معدن در طزره و سقوط جرثقیل در یکی از کارگاههای ساخت مترو، مسئلهای را در جامعه مطرح کرد که هر روزه طبقهی کارگر با آن دست و پنجه نرم میکند: نبود ایمنی در محیط کار و متعاقب آن سوانح کار. سوانح برای کارگران همواره بخشی از چالش محیط کار بوده و هست و سرمایهدار نیز با آن بهعنوان بخشی طبیعی از مسائل کار برخورد میکند؛ «بخشی طبیعی» که نیاز به تلاش برای بهبود آن تنها زمانی حس میشود که کارد را به استخوان کارگران رسانده باشد و اعتراض آنها را به همراه داشته باشد؛ اعتراضی که ترس به اندام سرمایهداران بیندازد و باعث شود آنها موقعیت خود را متزلزل ببیند.
با وجود حجم سنگین کار و سروصدای کرکننده و آلودگی جانفرسا و محیط به شدت آلوده، هیچگونه ماسک یا مایع ضدعفونیکننده یا گوشبند (برای کنترل سر و صدا و ممانعت از آسیبهای گوش و سر) به این کارگران داده نمیشود. این کارگران پراکنده حتا غذای خود را هم باید حین کار و کنترل ایستگاه بخورند. لازم به ذکر است که میزان خطرات ناشی از تصادفات و درگیری خیابانی در این کار بسیار بالاست و حتا در چند مورد منجر به مرگ و جراحات سنگین کارگران گردیده است.
وجود منابع غنی معدنی روزمینی و زیرزمینی در دهدشت و دسترسی مناسب به بندرهای جنوبی سبب گردیده که در سالهای اخیر شاهد رشد واگذاری و فروش قسمتهای مختلف این منابع و معادن به افراد و اشخاص حقیقی متنفذ برای استخراج و غارت اموال طبیعی مردم آن منطقه باشیم. در این بین همواره زمزمه و تکاپوی اشخاص و افراد برای توسعهی مبتنی بر سودِ به اصطلاح سرمایهگذاران برای رشد منطقه و ..... از تربیونهایشان به گوش میرسید و یکی از این سر و صداها کارخانهی آجر دهدشت بود.
تیترهای خبریِ برگرفته از اخبار و حوادث که میخوانید و میخوانیم، تنها قطرههای اندکی از دریای خونِ کارگرانی است که هر روز و هر ساعت در محیطهای کار و در راهِ تولیدِ ثروت برای سرمایهداران ریخته شده و ریخته میشود؛ و همین خونهاست که دیوارِ قلعهی ثروتاندوزان را رنگِ سرخ میزند. همان دیواری که طبقهی کارگر را از سرمایهداران جدا میکند. هر خشتی که با عرقِ جبینِ زحمتکشان بر این دیوارِ قطور و بلند افزوده میشود فاصلهی طبقاتی را بیشتر میکند. تردیدی نیست که روزی به تقاص این خونهای ریخته، همین کارگران هستند که دیوارهای جور و ستمِ طبقاتی را فرو خواهند ریخت و صاحبانِ ثروت را از قلعهها و دِژهایشان بیرون خواهند راند. و این واقعه اتّفاق نخواهد افتاد…
بر اساس آخرین گزارش سازمان پزشکی قانونی، در هشت ماه ابتدایی سال جاری 1258 نفر جان خود را بر اثر حوادث ناشی از کار از دست دادهاند که این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل 4 درصد بیشتر شده است. این در حالی است که بر اساس گزارش دیگر همین سازمان، تعداد تلفات حوادث ناشی از کار در شش ماه ابتدایی سال قبل نیز نسبت به مدت مشابه در سال پیش از آن با 7.4 درصد افزایش همراه بوده است. عامل تلفات حوادث کار ذکر شده در این آمارها به تفکیک 41.5 درصد سقوط از بلندی، 23.4 درصد برخورد جسم سخت، 13.8 درصد برق گرفتگی، 5.1 درصد سوختگی، و 4.2 درصد کمبود اکسیژن گزارش شده است.
کارگران در مبارزهی خود علیه شرایط کار و زیست خود، باید کلام و شیوهای را به کار گیرند که مختص به طبقهی کارگر است. در خطر بودن سلامتی کارگران نه برای عدم حمایت از تولید داخلی توسط دولت، و نه برای فقدان رقابت آزاد با سرمایههای کارخانههای خارجی، بلکه از سیستم تولیدیای ناشی میشود که تنها هدف آن افزایش سود است و نبرد نهایی طبقهی کارگر برچیدن چنین سیستمی است. آگاهی از این نبرد نهایی خود اولین گام در پیروزی آن است. همنوایی کارگران با نوع بیان دشمنان خود که برای نمونه مشکلات اقتصادی را ناشی از کمک به کشورهای همسایه، عدم وجود رقابت آزاد و وجود فساد و یا فقدان خصوصیسازی سالم میدانند، مسیر این آگاهی را سد میکند.…
مرگ ناشی از کار در معادن در رتبهی دوم حوادث ناشی از کار، پس از کارهای ساختمانی، است. کار در معدن علاوه بر تأثیرهای بلندمدتی که بر سلامت جسم و روان کارگر میگذارد، خطرهای حین کار بسیاری نیز دارد. از جملهی این خطرها ریزش تونل و مسدود شدن آن، حبس شدن افراد، سوختگی و مرگ است. انفجار گاز متان - که بیشترین تلفات را در معادن زیرزمینی داشته است - و همچنین انفجار مواد منفجره و لرزش ناشی از آن از مهمترین عوامل خطرساز در معدن برای کارگران است.
کارگران معادن ایران، بهویژه طی دو دههی اخیر، برای مقابله با تعرضات و بهرهکشیِ بیشرمانهی سرمایهداران، در مسیری پر فراز و نشیب، دست به اعتراض، تجمع و بعضاً اعتصاب زدهاند. گاه پیروزیهای کوچکی کسب کردهاند و اغلب شکست خورده و ناگزیر به کنج حفرهها و تونلهای معادن بازگشتهاند. شکستهایی که با سرکوب، بازداشت و بعضاً کشتار کارگران همراه بوده است. یاد و خاطرهی کارگران معدن مس خاتونآباد همچنان زنده است و رد شلاق بر تن کارگران معدن طلای آقدره همچنان خونین. این است بهایی که کارگران برای پیگیری حقوق خود باید بپردازند. در این گزارش، هرچند ناقص و کوتاه، خواهیم کوشید به بررسی مبارزات کارگران معادن در ایران و فراز و نشیبهای آن پرداخته و به جمعبندی مهمترین مطالبات مبارزات…
بنیاد وجود حوادث کار از اقتصاد سودمحور سرچشمه میگیرد. خارج شدن از قوانین کار که حاصل نسلها مبازرهی طبقاتی کارگران جهان بوده است تنها بهواسطهی استخراج سود بیشتر در رأس قوانین کشورهای سرمایهدار تبدیل به الگو میشود. این سود بیشتر به معنی استثمار بیشتر کارگران است. در کنار استثمارِ بیشتر، بر اساس آنچه مطرح شد، به شرایط ایمنی و بهداشت کارگران در محیط کار نیز برای کاهش هزینهها و کسب سود بیشتر، دستدرازی میشود.