طبقهی کارگر برای شناخت خود و پیریزی راه رهایی از استثمارش ناگزیر از شناخت کل جامعه است و تا آنجا که کل جامعه و سازوکارهای آن و طبقات دیگر را بشناسد، خود را میشناسد و تا آنجا که خود را بشناسد میتواند مسیر رهایی طبقاتیاش را ترسیم کند. راه یکیست و آن پیشبرد مبارزهی طبقاتیِ برآمده از تضاد کارمزدی و سرمایه است. این مبارزه از راه متحد کردن طبقات کارگر از سطوح محلی تا ملی و منطقهای و جهانی و بهوسیلهی تشکیل نیروی سیاسی طبقهی کارگر پیش میرود.
104 سال پیش در چنین روزهایی، دولت تازه تأسیس شوراها در مسکو با تسلیم یادداشتی به زمامداران ایرانْ اصول سیاست خود در قبال کشور ما را تشریح کرد. لغو امتیازات و کاپیتولاسیون، بخشیدن بدهی ایران، تحویل راهها و خطوط آهن و بنادر از موارد مهم این سیاست بودند که در تیرماه 1298 (1919 میلادی) به طبع رسید و دو سال بعد در قرارداد 1921 ایران و شوروی، موسوم به قرارداد حُسن همجواری دو کشور به طور رسمی تصویب گردید. این قرارداد جلوهای از سیاست انترناسیونال اتحاد جماهیر شوروی در جهت اعادهی حقوق و استقلال ملل مستعمره و نیمهمستعمره و تلاش مستمر این دولت برای مقابله با امپریالیسم جهانی بود.
کشورهای G7 هنوز گستاخانه گمان میکنند تنها مردم متمدن روی زمیناند و مابقی کشورها در مقایسه با آنها صرفاً مشتی وحشیاند. اما واقعیت این است که امروزه کشورهای زیادی نهتنها برای توسعهی صنعتی خود به نفت نیاز دارند، بلکه انواع امکانات و پول کافی برای خریدن آن را هم در اختیار دارند. بنابراین، برخلاف آنچه کشورهای G7 دربارهی خود تصور میکنند، در واقع این کشورها خریداران عمده و اصلی نفت در بازار جهانی نیستند.