می‌دانم دیگر راه برگشتی وجود ندارد. کلاه ایمنی ام را از سر برمی‌دارم و کوله‌ام را به دوش‌ام می‌اندازم و از کارگاه ‌می‌زنم بیرون. سوار اتوبوس واحد می‌شوم. از این که زیر بار امضاء نرفتم کمی احساس غرور می‌کنم به سان مبارزی فاتح. در طول مسیر بازگشت به خانه، با دیدن انبوه پروژه‌های ساختمانی خیلی زود احساس غرورم تبخیر می‌شود. به خودم می‌آیم ناامید و مبهوت.

با آغاز تابستان، صحبت کمپین سراسری کارگران پروژه‌ای نفت و گاز دوباره بر سر زبان‌ها افتاد. افزایش دستمزد‌ها و خواست 14 روز مرخصی در ازای 14 روز کار از سرفصل‌های اصلی کمپین در سال جاری بود. شاید هنوز فرصت آن نرسیده باشد که در مورد نتایج و آینده‌ی کمپین امسال اظهارنظر کرد اما جدای از این ابهامات، ابهامات دیگری نیز در مورد ماهیت کمپین و موضعی که در قبال آن می‌توان داشت وجود دارد

زنان کارگر نایسر سعی دارند با کار در کارگاه‌های خیاطی و قالی‌بافی و امور خدماتی یا ساخت صنایع دستی در منزل، بار سنگین فقر بر دوش خانواده‌هایشان را سبک‌تر کرده یا آنجا که خود سرپرست خانوار محسوب می‌شوند معاش خانواده را تأمین می‌کنند. وضعیت زنان شاغل در یکی از کارگاه‌های خیاطی این ناحیه را به‌عنوان نمونه‌ای از میان ده‌ها کارگاه دیگر شرح می‌دهیم.

ساعت کار در مرغداری تا پایان دوره دو ماهه، ٢٤ ساعته است یعنی کارگران تمام ٢٤ ساعت باید درگیر کار باشد و در سالن مرغداری حضور فعال داشته باشد. کارگران مرغداری باید به‌طور نوبتی و شیفتی در سالن حضور داشته و مشغول کار باشند. کار سالن شامل کنترل وضعیت خوراک، روشنایی، تنظیم هواکش‌ها، دمای داخل سالن و ... است. در بیش‌تر مرغ‌داری‌ها، تعداد کارگران ٢ نفر و در برخی دیگر ٣ نفر است. مرغداری‌های با کارگر ٣ نفره شیفت‌های ٨ ساعته یا ٤ ساعته دارند و در مرغداری‌های ٢ نفره هم، 4 شیفت ٦ ساعته دارند.

آگاهی نسبت به کار، شرایط کار، خویشتن و کارفرما و طبقه‌بندی دانسته‌ها برای عمل درست ضرورت دارد. در این نوشته سرفصل‌هایی را برای گفت وگو مطرح می‌کنیم تا تجربیات کسب‌شده در این محورها را به اشتراک بگذاریم. باید نتیجه مداقه و غور در این حرفه، عملکرد بهترمان در کلاس درس و تأمین منافعمان در تقابل با کارفرما باشد. ما معلم هستیم، یادگیری هم مقدمه‌ی یاددهی است و هم نتیجه‌ی آن.

کارگری می اندیشد

در ماه‌های گذشته رسانه‌ی اینترنتی "جدال" حضوری پررنگ‌تر از گذشته در عرصه‌ی سیاست ایران پیدا کرده است. در نوشتار حاضر مراد ما این است که به نحوه‌ی پرداخت این رسانه، که به گمان ما نماینده‌ی خط سیاسی خاصی (طرفداران محور مقاومت) است، به مسئله‌ی کار و کارگر بپردازیم.

روز چهارم فروردین‌‌ماه، هنگامی‌که بیش‌تر مردم در شهرهای کردنشین ایران در حالِ رقص و پایکوبی نوروزی بودند، کارگری که شغلش کفاشی در پیاده‌روی یکی از خیابان‌های پیران‌شهر بود، دست به خودکشی می‌زند. تنها پس از گذشت دو روز از حادثه‌ی مزبور یکی دیگر از فرودستان جامعه در پیران‌شهر هنگامی‌که مشغول کول‌بری بود، در برف و کولاک وحشتناک از همراهانش جدا شده و در مسیر بازگشت به سوی مرز گم می‌شود. پیکرِ بی جان این کول‌بر در روز دوشنبه، ششم فروردین ماه، با ملایم‌تر شدن جو و با تلاش افراد بومی در ارتفاعات مرزی پیدا می‌شود.

فروشگاه‌های زنجیره‌ای افق کوروش: زنجیرهایی از جنس استثمار

ما در فروشگاه‌های زنجیره‌ای افق کوروش همانند دیگر بخش‌های کارگری، هر روزه برای به دست آوردن لقمه نانی بخور و نمیر و گذران زندگی مشقت بار، ناچاریم نیروی کار خود را به سرمایه‌دارانی بفروشیم که اهل شهر و استان‌ خودمانند و با همان زبانی حرف می‌زنند که ما حرف می‌زنیم، ولی زمین تا آسمان با هم متفاوتیم. فروشگاه‌های زنجیره‌ای افق کوروش به دو شکل فروشگاه شرکتی و فروشگاه نمایندگی (فرانچایز) فعالیت می‌کنند و در سراسر ایران بیش از ٣٠٠٠ شعبه دارد که در هر شعبه ٤ الی ٦ نفر و در برخی شعبات تا ٨ نفر نیز مشغول به کار هستند.

مصوبه دستمزد ۱۴۰۳

به سیاق هر سال در ماه پایانی سال صحبت‌ها در خصوص تعیین دستمزد داغ است. از یک طرف سرمایه‌داران و طرفداران ایشان از زیر بار افزایش دستمزد شانه خالی می‌کنند و از طرف دیگر کارگرانی که هر روز از روز قبل دست‌شان خالی‌تر می‌ماند، برای استیفای حق خود به آب و آتش می‌زنند. امسال نیز سرمایه‌داران با شیپورهای رسانه‌ای‌شان تا توانستند از شرایط بد «کارفرمایان» گفتند تا به این طریق راه را برای نمایندگانشان هموار کنند تا هر چه کمتر مزد را افزایش دهند و هر چه بیش‌تر آن را سرکوب کنند.