در جامعهای که سرمایهداری منطق مسلط تولید و بازتولید اجتماعی را تعیین میکند، تجربهی زیستهی بسیاری از جوانها در مواجهه با خدمت سربازی، چیزی فراتر از یک وظیفهی اجتماعی یا نظامی است. سربازی، بهویژه در شکل اجباری آن، تجربهای است از انقیاد کامل، حذف ارادهی فردی و ازخودبیگانگی در مواجهه با اقتدار عریان دولت. این تجربه، بیش از آنکه امری صرفاً نظامی باشد، نمود دیگری از مناسبات سلطهی طبقاتیـسرمایهدارانه است که بدن، زمان و اختیار فرد را مصادره میکند. حال در ادامه تلاش میکنیم نسبت میان منطق ارزش، دولت-ملت و ساختار ارتش منظم را بررسی کنیم و نشان دهیم چگونه سربازی به مسئلهای طبقاتی و ایدئولوژیک بدل شده و ایضاً جایگاه طبقاتی افراد چه نقشی در بازنمایی تجربهی افراد از…