دی ماه امسال، با ورود به فصل امتحانات مدرسهها و حضوری شدن امتحانات، آسیب تحصیلی دانشآموزانی که در کلاسهای غیرحضوری، و بهخصوص در کلاسهای «شاد» به تحصیل پرداختهاند، شکل عریانتری به خود گرفته است. دانشآموزانی که بعد از حدود دو سال تحصیل غیرحضوری امروز توانایی حضور در امتحانات حضوری را ندارند و هر قدر هم که امتحانات ساده برگزار میگردد، باز هم برای ایشان بسیار سخت است که حتی نمرهی قبولی را دریافت کنند! قطعاً یک بررسی از وضعیت تحصیلی دانشآموزان خبر از فاجعه خواهد داد! اما آیا باید تمام تقصیرها به گردن کرونا بیافتد؟!
سالها است طرحی با عنوان طرح «معلم تماموقت» به اشکال مختلف بر زبان مجلسیها و وزیران آموزش و پرورش شنیده میشود. این طرحِ ضدِکارگری قصد دارد تا گام دیگری برای استثمار حداکثری نیروی کار معلمان بردارد. اما این طرح چون «رعدی در آسمان صاف» اتفاق نیفتاده است. درک درست طرح زمانی میسر میگردد که روند پیشروی دولت تا رسیدن به این طرح را دنبال کنیم. طی این سالها، با طرحهای مختلف از جمله افزایش جمعیت کلاسها، خرید خدمات آموزشی، حقالتدریسی، طرح معلم تماموقت، استفاده از بازنشستگان و بهکارگیری نیروهای آزاد، سعی در جبران کمبود معلم داشتهاند. این پرهیز از استخدام، با موجهای بزرگِ بازنشستگی، منجر به بحرانی با عنوان کمبود نیروی کار معلمی در مدارس شده است. طوریکه برگزاری متمادی…