در ماههای اخیر هر بار به بهانهای موجی از نفرت روانهی مهاجران افغان ساکن ایران شده است. افغانها در ایران، سوریها در ترکیه و لبنان، فیلیپینیها و پاکستانیها در قطر، مکزیکیها و آمریکای لاتینیها در آمریکا، همگی قربانی یک سیاست واحدند: همگیشان برای پاییدن نظم سرمایه است که مجبور به تحمل شرایط نابهسامان خود هستند و این شرایط تغییر نخواهد کرد مگر آن وقت که خود این نظم با تمام بالا و پایینش برچیده شود.
چرا بر سر افزایش دستمزد این مقدار اختلاف نظر وجود دارد؟ از دست ما کارگران چه کاری برمیآید؟ و مهمتر از همهی اینها دستمزد واقعاً چیست و چه نقشی در اقتصاد دارد؟ بدون پاسخ دادن به این سؤالها، بدون یافتن ریشههای این دعوا، غُرغُر کردن هر روز ما با همکارانمان و عصبانیتهای گاه و بیگاه یکی دو نفر از ما در نهایت جز ناامیدی و شرمساری ،که واقعاً لایق ما نیست، چیزی عایدمان نمیکند.
کارگران در سال جدید با افزایش حدود بیست درصدی دستمزد خود مواجه شدند. این افزایش در میزان دستمزدی که خودش بسیار پایینتر از حداقلهای مورد نیاز و رشد تورم است، کارگران را در شرایط دشوارتری نسبت به سال قبل قرار میدهد. لذا طبیعی است که با مقاومت پراکنده یا متحد کارگران کارخانهها و رستههای مختلف مواجه شود.
انسانها قهرمانانی دارند. اینان مردانی هستند همچون ایوان بابوشکین. مردان و زنانی که نهتنها یک یا دو سال، بلکه یک دهه پیش از انقلاب را وقف آزادی طبقهی کارگر نمودهاند. مردان و زنانی که نیروی خود را بیجهت، به گونهی فعالیتهای تروریستیِ منفردانه هدر ندادهاند. آنان همیشه تلاش کردهاند، پیگیرانه در میان تودههای پرولتاریا فعالیت نمودهاند و آگاهی طبقاتی خود، سازمانهای خویش و ابتکارات انقلابی خود را تکامل دادهاند. آنان مردان و زنانی هستند که به هنگام فرا رسیدن بحران و آغاز انقلاب که میلیونها نفر سر به خیزش برمیدارند، مبارزهی مسلحانهی تودهای را علیه استبداد تزاری رهبری کردهاند.
بهروز به افشین گفت «بیغیرت نمیپرسی چی شده؟» قبل از اینکه افشین بگوید که معلوم است که چه اتفاقی افتاده، زهره گفت «ببخشید من میخواستم بپرسم.» و بعد ادامه داد «عزیزم چی شده؟» منیژه جان تازهای گرفت و گفت «ما داشتیم شلوغ میکردیم و خیابون را میبستیم که به ما حمله شد. در حالی که شعار میدادیم فرار کردیم. یکی از این نیروها به ما رسید و با باتوم تو سر من زد. من که دیگه نفهمیدم چی شد. بهروز میگه شانس آوردیم پاش به چیزی گیر کرد و زمین خورد و بهروز هم زیر بغل من رو گرفت و فرار کردیم. به سر بقیه چی اومد خبری نداریم. الان هم دو ساعت هست که تو خیابون سرگردون هستیم.»
جامعهی مدنی میدانی است مخصوص دوران سرمایهداری. آحاد جامعه (با نادیدهگرفتن جایگاه طبقاتیشان) به عنوان مردم، شهروند و افرادی برابر و آزاد بازتعریف شدهاند که در کلْ جامعهی انسانی را تشکیل میدهند. در جامعهی مدنی بر فردگرایی تأکید بسیاری می شود و القا میکنند که هرکس منافعی دارد که باید در چهارچوب جامعهی مدنی، برای دستیابی به منافعش و همانا بقای حیاتش با دیگران به رقابت بپردازد. از همین مجرا و دیدگاه است که معنا و مفهوم آزادی را تقلیل و تحریف کردهاند و آزادی صرفاً در حد و قوارهی آزادی فکر و عقیده، آزادی نوع پوشش، انتخاب محل زندگی و نوع غذایی که خورده میشود میماند. توضیح خواهیم داد حتی همین تصمیمها و انتخابهایی که آزادی مینامند بیتأثیر از…
بهادر با هادی هم تماس گرفت و گفت که شرایط این استان بهخاطر صنعتیبودن و فشار اقتصادی برای توسعة گروهها و هستههای کارگری آماده هست. چند رفیق را برای ترویج و تبلیغ به اینجا بفرستید. بهادر پس از چند سال اکبرآقا را دید و سخت در آغوشش کشید. شقیقههایش سفید شده بود ولی همچنان گرم و پُر محبت و فعال بود. اکبرآقا و دو نفر رفیق دیگر ده روز مهمان بهادر بودند. اکبرآقا همخانهای بهادر شد و البته صاحبخانة حریص مبلغ اجاره را اضافه کرد. اکبرآقا با رفقای کارگر نفتی توسط بهادر آشنا شد. رفقای دیگر هم با رابطین دیگر تماس گرفتند و آنها هم مشغول به فعالیت شدند و ارتباط با کارگران و تشکیل گروه و هستهی کارگری را…
حدود 50 میلیون نفر به اعتصاب دوروزهی هند در هفتهی گذشته پیوستند؛ اعتصابی علیه سیاستهای نئولیبرال و ضد کارگری دولت. کارگرانِ بانکها، کارخانهها و حملونقل عمومی ارائهی خدمات را در شش ایالت بزرگ مختل کردند. در این متن ابتدا به اعتراضات اخیر میپردازیم. و سپس برای فهم بستر مبارزاتی هند، به اعتصابات سال گذشته و زمینهی آن نگاهی میاندازیم. ضروری است که در متونی دیگر به اجرای سیاستهای نئولیبرالی در هند و تاریخ مقاومت کارگران در برابر آن بیشتر بپردازیم و بیاموزیم.
اول ماه می، روز جهانی کارگر، یادآور مبارزات شکوهمند طبقهی کارگر و کارگران مبارز است. مبارزات خستگیناپذیری که در درازای تاریخ پر فراز و نشیب طبقهی کارگر، علیرغم همهی دشواریها، عقبگردها و پیشرویها، با نیروی متحد کارگران به پیش تاخته و دستآوردهای بسیاری داشته است. به یاد داشته باشیم که بسیاری از چیزهایی که امروز برای ما پیشپا افتاده و بدیهی به نظر میرسد، دستآورد همین مبارزات تاریخی کارگران است. تامین اجتماعی، بیمهی بیکاری، حداقل دستمزد، هشت ساعت کار روزانه، خودِ قانون کار و تمام حقوقی که در قانون کار برای کارگران در نظر گرفته شده، حاصل بیش از ۱۵۰ سال مبارزهی طبقاتی کارگران برای بهبود شرایط خویش است.
کشاورزان هند در سه نسل گذشته همواره در یک جنگ فرسایشی با شرکتهای مختلف برای از دست ندادن حداقلهای زندگی خود بودهاند؛ از کمپانی هند شرقی تا UCC تا مونسانتو و کارگیل. برای همین وقتی پارلمان هند با عجله این قوانین را تصویب کرد، کشاورزان دقیقا میدانستند که چه چیزی در انتظارشان است؛ قوانینی که قرار است کشاورزی هند را زیر و رو کند و زندگی نزدیک به 70 درصد مردم هند را تحت تاثیر قرار دهد.