هزینههای گزاف مسکن، بهداشت، خوارک، پوشاک و ... با چندرغازی که با هزاران منت و بعد از کش و قوسهای طولانی در جلسات متعدد شورای کار تصویب میکنند دیگر جوابگو نیست و نخواهد بود. کارگران به ناچار به کشورهای همسایه که ارزش پول ملی آنها تاحدودی بیشتر است موقتاً مهاجرت میکنند.
با گذشت چندین ماه از آغاز اعتراضات و فرارسیدن روز پرستار، هنوز وعدههای دولت در حد شعار باقی مانده و شرایط کار پرستاران تغییر محسوسی نکرده است. دولت در واکنش به موج ...
با تعمق در مسئله و فراروی از سطح واکنشها، علت بروز چنین حوادثی برای طبقهی کارگر است که بهعنوان اساسیترین سؤال به ذهن متبادر میشود. آنچه نُقل دهان بورژوازی به هنگام رخداد ...
چندین سال است که کارکنان شرکتی و پیمانی صنعت نفت موسوم به "ارکان ثالث نفت" درپی اعتراض به شرایط فلاکتبار خود دست به اعتراضات پراکندهای زدهاند. نمایندهی کارگران سه روز قبل از ...
چند روزْ بعد از حادثه، با یکی از رفقایم سوار اتوبوس شده و راهی طبس میشویم. صبح زود به شهر رسیدهایم و پرنده در خیابانها پر نمیزند. به بوستان گلشن که پارک مرکزی شهر است میرویم تا بلکه همصحبتی پیدا کنیم.
کتاب کوچک اولین حکومت کارگری، تلاشی است در پاسخ به این پرسش اساسی که چرا و چگونه نخستین دولت کارگری در پاریسِ فرانسهی اواخر قرن نوزدهم میلادی به پیروزی رسید و توانست ...
آقای احمدی از فرش شش میلیونی، چهار میلیون به جیب میزند. این در حالی است ما تنها بافندهاش نیستیم. او صدها بافنده دارد. یعنی صدها چهار میلیون تومان یا بیشتر بدون اینکه زحمت خاصی بکشد. صرفاً هرچندمدت یکبار نقشهی فرشها و نخها را گرفته و تحویل بافندهها میدهد؛ آن هم نه خودش بلکه کارگرهایی که برایش کار میکنند. بدتر و بالاتر از آقای احمدی؛ ...
یک گوشه حیاط چند نفر کارگر دور هم جمع شده بودند و با هم صحبت میکردند. محسن گفت «من نمیفهمم چرا کارگرا هر جا حق و حقوقشون رو میخوان فوری انگ کمونیست ...
میدانم دیگر راه برگشتی وجود ندارد. کلاه ایمنی ام را از سر برمیدارم و کولهام را به دوشام میاندازم و از کارگاه میزنم بیرون. سوار اتوبوس واحد میشوم. از این که زیر ...
با آغاز تابستان، صحبت کمپین سراسری کارگران پروژهای نفت و گاز دوباره بر سر زبانها افتاد. افزایش دستمزدها و خواست 14 روز مرخصی در ازای 14 روز کار از سرفصلهای اصلی کمپین ...
نجیب سرایدار ساختمان است و با زن و دو بچهاش در اتاقکی سه در پنج گوشهای از پارکینگ طبقهی منفی 2، زندگی میکند. ساختمان چهل و نه واحد دارد که با اتاقک ...
همهی ارتشهای شما همهی جنگندههای شما همهی سربازان شما یک طرف، پسری که سنگی در دستاتش نگه داشته و آنجا ایستاده است تنهای تنها، یک طرف. در چشمهای او من خورشید را ...