

خبر طبق معمول کوتاهِ کوتاه است: «به گزارش شبکهی العالم، پلیس بنگلادش اعلام کرد شهیدالاسلام رئیس اتحادیهی کارکنان پوشاک و صنعت در شهر قاضیپور بنگلادش روز یکشنبه پس از هشدار به مالکان کارگاههای پوشاک در پی دستمزدهای پرداخت نشده، مورد ضرب و جرح قرار گرفت و کشته شد.» گاهی اخباری مربوط به مبارزهی کارگران با سرمایهداران از رسانههای سرمایهداری پخش میشود. اخباری که در ظاهر هیچ تحلیل مشخصی هم از آن صورت نگرفته است. این بلندگوهای تبلیغاتی با پخش اینگونه اخبار میتوانند در نبرد بین سرمایهداران و کارگران، ظاهری بیطرف برای خود دست و پا کنند. اگر کارکرد این رسانهها تبلیغات به نفع سیستم سرمایهداری و جلوگیری از آگاه شدن کارگران از منافع خودشان است، آیا پخش چنین اخباری، ناقض…
طبقه کارگر وقتی می تواند در مبارزه اش علیه سرمایه داری پیروز باشد که در مبارزه فلسطینیان علیه اسراییل در کنارشان باشد. SI Cobas، یکی از اتحادیههای بزرگ بخش لجستیک در ایتالیا، اعلام کرد که «کارگرانش با هرگونه ارسال سلاح به اسرائیل که از آن آگاه شوند، مخالفت خواهند کرد.»
کارگران کارخانه ساسان در پاسخ به این پرسش که «چرا اعتراضی نمیکنید؟» میگویند: «فایدهای ندارد، همهمان را هم اخراج کنند باز تن به خواستهی ما نمیدهند. اینجا جای ماندن نیست که بخواهی چیزی را عوض کنی، همه دنبال نفع خودشان هستند، قرار اعتصاب گذاشتیم اما بچهها جاخالی دادند و یکی دو نفر نقرهداغ شدند و...» ناامیدی از تغییر وضع فلاکتبار کاریـمعیشتی و عدم اعتماد بهنفس و اتحاد میان کارگران و در عین حال سیستم سلسلهمراتبی که به رقابت میان کارگران دامن میزند، موجب تعمیق و تشدید گرایش به تخریب شخصیت کارگران نسبت به همطبقهایهای خود و خودشیرینی آنان برای بالادستیها به منظور کسب ترفیع شغلی میشود. در کارخانههایی که مانند ساسان، فضای مطالبهگری و مبارزهی صنفی در جریان نیست، باید…
افزایش تنها 27 درصدی حداقل دستمزد سال 1402 درحالی بود که بنابر آمار مرکز آمار، در سالی که گذشت تورم 47.7 درصدی را تجربه کردیم. همین مسئله باعث نارضایتی بخشهای وسیعی از کارگران و زحمتکشان جامعه و اعتراض بسیاری از فعالان کارگری شد. از این جهت بود که «حسین حبیبی»، از اعضای بلندپایه و باسابقهی شوراهای اسلامی کار، شکایتی را ذیل عنوان «ابطال بخشنامهی افزایش غیرقانونی دستمزد ۱۴۰۲ شورای عالی کار» از وزارت کار ثبت کرد که در نهایت توسط دیوان عدالت اداری رد شد. در این متن قصد داریم به رابطهی دستمزد طبقهی کارگر، طبقهی سرمایهدار، دولت و تورم بپردازیم. اما پیش از آن ببینیم حسین حبیبی چه آگاهیای از موضوع داشته و چه درکی را میان کارگران ترویج…
تنها 52.5 درصد کارگران ساختمانی بیمه هستند و 47.5 درصد کارگران فاقد بیمه هستند. کارگران تنها در صورتی میتوانند از بیمهی تأمین اجتماعی استفاده کنند که پروانهی مهارت کسب کرده باشند، قرارداد کاری داشته باشند و حق بیمه بپردازند. بخش وقیحانه و بیشرمانهی ماجرا اما آنجا است که بسیاری از کارفرمایان، کارگران ساختمانی را بدون قرارداد به کار میگیرند. تازه این موضوع تنها شامل بخش قانونیِ نیروی کار است و قریب به اتفاق کارگران ساختمانیِ مهاجر در این آمار حضور ندارند. با این اوصاف، کارگر بدون قرارداد، نمیتواند تقاضای بیمه کند و باید بدون بیمه به کار خود ادامه دهد. میتوان فهمید که چگونه این قوانین، تماماً بهنفع سرمایهداران کار میکند و دست کارگران به جایی نمیرسد.
اشرافیت کارگری با زندگی و دغدغههای کارگران آشناست؛ خودش روزی مثل یک کارگر عادی زندگی کرده و طعم گرسنگی را چشیده است. او به خوبی میداند که تا کجا و چگونه باید کارگران را تحت فشار قرار داد. مانع متحد شدن کارگران میشود و رقابت را بین کارگران دامن میزند. از صحبتهای یواشکی کارگران باخبر است و میداند کجا باید محمود را راضی کند تا سرِ کیسه را شل کند؛ تا گرفتار خشمِ توفانی کارگران نشوند. بهترین لقب برای عموبهرام را کارگران بارچین برای یک اشرافیت کارگری انتخاب کردهاند: بهرام لجن.
کارگران در سال جدید با افزایش حدود بیست درصدی دستمزد خود مواجه شدند. این افزایش در میزان دستمزدی که خودش بسیار پایینتر از حداقلهای مورد نیاز و رشد تورم است، کارگران را در شرایط دشوارتری نسبت به سال قبل قرار میدهد. لذا طبیعی است که با مقاومت پراکنده یا متحد کارگران کارخانهها و رستههای مختلف مواجه شود.
هر روزه در آگهیهای استخدامی، با عباراتی از قبیل «به یک کارگر سادهی فروش نیازمندیم» مواجه میشویم. از نتایج سیستم سرمایهداری، طبقهای در جامعه است که خود، هیچگونه مالکیتی بر ابزار تولید دارد و تنها مالک نیروی کارشان هستند. لذا، این طبقه برای امرار معاش، ناچار به فروش نیروی کار خود به کسانی میشود که مالک ابزار تولید و همچنین سرمایه هستند (یعنی طبقهی سرمایهدار) تا شاید بتوانند از این طریق به رفع نیازهای اولیهی خود بپردازند و بقای حیات خود و خانوادهشان را موجب شوند. اما در ادامه میبینیم که این طبقه از جامعه (طبقهی کارگر) برای رفع همین نیازهای اولیه، با چه مصائب و دشواریهایی دست و پنجه نرم میکند.
کمکپرستاران بهعنوان کارگران بخش درمان کارهایی را انجام میدهند که به ظاهر ساده است، اما بخش عظیمی از کارهای بهلحاظ بدنی سخت و طاق فرسا را همین کمکپرستاران انجام میدهند. افزون بر این، معمولاً کمکپرستاران بخشی از وظایف پرستاران را نیز بر عهده دارند. بیمارستانهای خصوصی کمکپرستاران را که از حقوق و مزایای پایینتری برخوردارند بهجای پرستارها استخدام میکنند. اینها فقط بخشی از مشکلات کمکپرستاران است که در این گزارش به آنها پرداخته شده است.
سالهاست سرمایهداران با تکرار جملهی «کارگر ایرانی که درست و حسابی کار نمیکند» کارگران را تحقیر میکنند. صحتسنجی ایمان سرمایهداران به حرفهای خودشان کار سختی نیست. کافیست کارگران به هر دلیلی یک روز سر کار حاضر نباشند تا ببینید آیا ایشان به هر دری خواهند زد تا اوضاع به همان به قول خودشان «درست و حسابی کار نکردن» برگردد یا نه؟ در این قبیل آسمان ریسمان بافتنها همواره مثال «باتعهد» کار کردن ژاپنیها و کرهایها هم مانند چماقی بر سر کارگران ایرانی فرود میآید. رابطهی کارگر و سرمایهدار وقتی عیانتر از همیشه میشود که کارگران سعی کنند با ایجاد اتحاد و یکپارچگی مطالباتی از قبیل دستمزد را یکصدا طلب کنند و در راستای تحقق این خواسته دست به اعتصاب یا…