صبوری در روایت، پا به پای فراز و نشیب زندگی طبقه‌ی کارگر - معرفی فیلم متأسفیم جا ماندی

فیلم متأسفیم جا ماندی (Sorry We Missed You) ساخته‌ی کن لوچ، کارگردان انگلیسی و حامی مبارزه‌ی طبقه‌ی کارگر، است و در سال 2019 به نمایش درآمد. کن لوچ اغلب بابت سبک واقع‌گرایی اجتماعی‌اش در فیلم‌سازی مشهور است و کارگران و زحمت‌کشان و آمال و آلام آنان معمولاً موضوع فیلم‌های اوست. از دیگر فیلم‌های بنام او شایسته است که به فیلم قوش؛ زمین و آزادی؛ نان و گل‌های سرخ؛ یازده سپتامبر (فیلم کوتاه)؛ من، دنیل بلیک؛ و البته فیلم تحسین‌شده‌ی بادی که در مرغزار می‌وزد اشاره کرد. ریکی، شخصیت اصلی فیلم متأسفیم جا ماندی، پس از سال‌ها کار متنوع پاره‌وقت، با غرور به کارفرمایش می‌گوید: من هیچ وقت محتاج به بیمه‌ی بیکاری تأمین اجتماعی نبودم، ترجیح می‌دهم اول گرسنگی بکشم! این…

نمایش‌نامه «رقابت برای نشستن سرِ سفره‌ی خالی»

نمایش‌نامه‌ی «رقابت برای نشستن سرِ سفره‌ی خالی» رفتار و کنشِ دو کارگر را در موقعیتی یکسان در برابر کارفرما به تصویر می‌کشد. یکی به سادگی با وعده‌های پوچ و توخالیِ کارفرما رام می‌شود و در وضعیتی که سه ماه حقوق عقب افتاده دارد، با التماس و دعای طولِ عمر برای کارفرما پا پَس می‌کشد. و کارگر دیگری که با آگاهی و اراده، قدم به قدم کارفرما را سرِ جایش می‌نشاند و به عقب می‌راند. چرا چنین است؟ شاید به نظر برسد که ویژگی‌های شخصیتی آدم‌هاست که کارگر اولی را از دومی متمایز می‌کند و باعث می‌شود که دومی رفتار متفاوتی در پیش بگیرد. اما در خلالِ گفتگوهای نمایش‌نامه در‌می‌یابیم که نیرو و توانِ کارگر دوم ناشی از نیروی اتحاد کارگرانی…

داستان «غده‌ای به نام خلیل» از قاضی ربیحاوی

حالا اگر دقت می‌کردی، جمع شدن یک قطره‌ی کوچک اشک در زاویه‌ی چشم راست مراد را می‌توانستی ببینی. من زل نزدم. با اینکه برایم غریب می‌آمد، اما زل نزدم -‌بیچاره خلیل‌- با آن هیکل درشت و خوش‌تراش. همان‌طور که مراد می‌گفت. سه روز مصلوب زیر آفتاب. آدم می‌خشکد و پلاسیده می‌شود. تک‌تکِ چین‌های صورت مراد به تو می‌گفت که چقدر به خلیل دل‌بسته بوده و دوستش داشته است.

کنسرو فلسفه: یادداشتی بر نمایش‌نامه «از نیمه راه یک صحنه» از میگوئله ارتگا آلوارز

«از نیمه راه یک صحنه» نمایش‌نامه است و داستانش از خلال گفتگوی میان دو شخصیت می‌گذرد؛ یکی نماینده و دیگری کارمند. اساس نوشته را هم آنها راه می‌برند. گفتگویی است سرنوشت ساز، در یک سالن کنفرانس که آن دو را در مقابل هم قرار داده است. میان آن که میرَنده است و متعلق به گذشته و آن که پوینده است و سازنده‌ی آینده.

قاضی ربیحاوی، داستان‌نویس و فیلمنامه‌نویس ایرانی زاده‌ی 1335 در آبادان است. از جمله آثار او می‌توان به مرداد پای كوره‌های جنوب، نخل و باروت، خاطرات یک سرباز، و از این مكان اشاره کرد. داستان بلندی‌های آتش، به سال 1358 در مجموعه‌ی داستان کوتاه حادثه در کارگاه مرکزی، نشر دامون، منتشر شده است.

داستان درجه دو - اورهان کمال

كشتی مسافرتی اوسكودار آماده‌ی حركت شده بود و عمَر و پدرش هم سوار این كشتی بزرگ شده بودند. اوسكودار مسافران جزیره‌های هم‌جوار را به یكدیگر و نیز شهر بزرگ جابه‌جا می‌كرد.

داستان اول از همه نان - اورهان کمال

دیگر دیر شده است. آی‌تن زیر نور بی‌جان چراغی که از سقف اتاق آویزان بود مشغول خواندن آگهی‌های هفتگی روزنامه بود. در ضمیمه‌ی روزنامه جهت اطلاع مشتریان، سیاهه‌ای از کالاهای جدید چاپ شده بود.