در روزهای آخر فروردین ۱۴۰۳ یک کارگر ۳۰،۳۵ تا ۵۰ ساله که نام او را نمی‌دانیم، مجرد یا متاهل با سه فرزند‌، اهل میناب یا ایلام یا شهری دیگر، به علت سانحه، لیز خوردن یا بدحال شدن یا سکته کردن در محیط کار، جا‌به‌جا یا پس از انتقال به بهداری درگذشت. این خبر "دقیق" حاصل جمع‌بندی صحبت‌های چهل نفر نیروی کاری است که در روز حادثه‌ی منجر به فوت این کارگر در محیط کار حضور داشته‌اند و خبر مرگ وی را در همان روز شنیده‌اند. هیچ یک از آن‌ها نام کارگر درگذشته را نمی‌دانستند

روز چهارم فروردین‌‌ماه، هنگامی‌که بیش‌تر مردم در شهرهای کردنشین ایران در حالِ رقص و پایکوبی نوروزی بودند، کارگری که شغلش کفاشی در پیاده‌روی یکی از خیابان‌های پیران‌شهر بود، دست به خودکشی می‌زند. تنها پس از گذشت دو روز از حادثه‌ی مزبور یکی دیگر از فرودستان جامعه در پیران‌شهر هنگامی‌که مشغول کول‌بری بود، در برف و کولاک وحشتناک از همراهانش جدا شده و در مسیر بازگشت به سوی مرز گم می‌شود. پیکرِ بی جان این کول‌بر در روز دوشنبه، ششم فروردین ماه، با ملایم‌تر شدن جو و با تلاش افراد بومی در ارتفاعات مرزی پیدا می‌شود.

مصوبه دستمزد ۱۴۰۳

به سیاق هر سال در ماه پایانی سال صحبت‌ها در خصوص تعیین دستمزد داغ است. از یک طرف سرمایه‌داران و طرفداران ایشان از زیر بار افزایش دستمزد شانه خالی می‌کنند و از طرف دیگر کارگرانی که هر روز از روز قبل دست‌شان خالی‌تر می‌ماند، برای استیفای حق خود به آب و آتش می‌زنند. امسال نیز سرمایه‌داران با شیپورهای رسانه‌ای‌شان تا توانستند از شرایط بد «کارفرمایان» گفتند تا به این طریق راه را برای نمایندگانشان هموار کنند تا هر چه کمتر مزد را افزایش دهند و هر چه بیش‌تر آن را سرکوب کنند.

چه باید بخوریم؟

احتمالاً در تلویزیون یا شبکه‌های اجتماعی شنیده باشیم ، یک کارشناس برای چاقی، یا یک پزشک برای جلوگیری از دیابت و بیماری‌های دیگر می‌گویند چه بخوریم، یا چه نخوریم؟ اما امسال، فراتر از مجموعه‌ی توصیه‌ها، دولت تصمیمی درباره‌ی خوردن و یا نخوردن ما گرفت. اما اشتباه نکنیم، دولت‌ نگران سلامت جامعه‌ نشده. این‌بار برای دولت سرمایه‌داران، خورد و خوراک طبقه‌ی کارگر و کارگران مزدی معضل شده بود.

کارگران میوه چین

ما کارگران فصلی میوه‌چین، آن دسته از افراد طبقه‌ی کارگریم که ناچار به فروش موقتی نیروی کارمان به صاحبان باغ‌ها و مالکان زمین‌های کشاورزی هستیم؛ مانند سایر هم طبقه‌ای‌هایمان که به‌جز کالای نیروی کارِ خود چیزی برای فروش ندارند. خریداران نیروی کار ما افرادی از طبقه‌ی سرمایه‌دار و مالکان زمین هستند. بر طبق آن‌چه ذکر شد، در این گزارش کوتاه تلاش می‌شود گوشه‌ای از زیست و کار کارگران میوه‌چین در استان آذربایجان غربی و موانع مبارزاتی آن‌ها را بازگو نماییم.

به پاس یک عمر خدمت برای سرمایه

اتاق بازرگانی تهران در هشتمین دوره‌ی مراسم امین‌الضرب، در تالار وحدت، از مسعود نیلی، به‌عنوان اقتصاددان و استاد دانشگاه، به پاس چهار دهه آموزش اقتصاد و سیاست‌گذاری اقتصادی، قدردانی کرد. اگر آموزش علم اقتصاد و سیاست‌گذاریِ اقتصادی را نام دیگر ترویج گفتمان بخش خصوصی در جامعه بدانیم، پس نیلی با عنوان استاد دانشگاه اقتصاد، همان مروج گفتمان خصوصی سرمایه‌داری است.

آتش‌زدن 1300 تن کالای قاچاق به ارزش ریالی بیش از 5 هزار میلیارد تومان

فرمانده‌ی کل نیروی انتظامی کشور، سردار رادان، با افتخار از آتش‌زدن 1300 تن کالای قاچاق به ارزش ریالی بیش از 5 هزار میلیارد تومان خبر داد و گفت: اگر حتی این کالاهای قاچاق به صورت مجانی در اختیار گروهی از مردم قرار بگیرد یعنی قسمتی از تقاضا را ضربه زده است. وقتی قسمتی از تقاضا ضربه می‌خورد یعنی قسمتی از عرضه ضربه می‌خورد و وقتی قسمتی از عرضه ضربه می‌خورد، یعنی این‌که صاحب سرمایه و تولیدکننده ناامید شود .

مهاجران. قربانی سیاست‌های سرمایه‌دارانه

در ماه‌های اخیر هر بار به بهانه‌ای موجی از نفرت روانه‌ی مهاجران افغان ساکن ایران شده است. افغان‌ها در ایران، سوری‌ها در ترکیه و لبنان، فیلیپینی‌ها و پاکستانی‌ها در قطر، مکزیکی‌ها و آمریکای لاتینی‌ها در آمریکا، همگی قربانی یک سیاست واحدند: همگی‌شان برای پاییدن نظم سرمایه است که مجبور به تحمل شرایط نا‌به‌سامان خود هستند و این شرایط تغییر نخواهد کرد مگر آن وقت که خود این نظم با تمام بالا و پایینش برچیده شود.

inflation and capitalism

مشخص می شود که چگونه دولت به نمایندگی سرمایه‌داران، با کاهش دستمزد کارگران و در نتیجه افزایش سود سرمایه‌داران و انباشت بیش از پیش سرمایه‌ها، چطور میزان معیشت را کاهش و کارگران را به سوی فقر هدایت می‌کند. همان‌طور که مشاهده می‌کنید بهانه این‌که افزایش حقوق تا سطح تورم، ایجاد تورم بیش‌تر می‌کند دروغ محض است. در واقع تورم یا ارزان‌سازی نیروی‌کار مثل یارانه و کمک مالی دولت به سرمایه‌داران است تا بتوانند سود بیش‌تری از استثمار و بهره‌کشی نیروی‌کار به‌دست آورند.

قاتل در بین ما نبود، از آن‌ها بود؛ درباره‌ی خودکشی کارگران پتروشیمی چوار ایلام

سرویس شدن به دلیل مزدبگیری و باجی که می‌دهی، درماندن در تأمین مایحتاج اولیه، حس شرمندگی در مقابل زن و بچه، پیچیدن پژواک صدای تحقیرها و بی‌عرضه خطاب شدن از سوی بقال سرکوچه در مغز، غرولند کردن‌های سرکارگر، فرمایشات کارفرما، تهدید به اخراج، جواب صاحبخانه را دادن و ... می‌تواند زمینه‌هایی مناسب برای خوردن آخرین چایی یا کشیدن آخرین نخ سیگار باشد و با خودت زیر لب زمزمه کنی: قید این زندگیِ نکبتی را می‌زنم. مرگ کارگران پتروشیمی چوار ایلام باید زنگ بیدار باشی برای ما زنده‌ها باشد، تا خود را بیش‌تر به علم مبارزه‌ی طبقاتی تسلیح نموده و بتوانیم تحلیل دقیق و مشخص از شرایط مشخصی داشته باشیم، دست به عمل صحیح طبقاتی بزنیم و هر روز با خود…