عدالتِ اجتماعی به زبانِ ساده

در مقابلِ «عدالت اجتماعی» هیچ‌کس نمی‌تواند موضعِ بی‌طرف یا خنثی داشته باشد. عدالت اجتماعی اشاره به تضاد بنیادین اجتماعی دارد که یا طرف جبهه‌ی کار قرار داری یا در جبهه‌ی سرمایه گام برمی‌داری. هر نیرویی که فراتر از این تضادِ بنیادین سعی در گل‌آلود کردن فضا داشته باشد، بی‌شک در جهت حفظ نظام حاکم تلاش کرده و خواسته یا ناخواسته در جبهه‌ی سرمایه قرار می‌گیرد.

شرکت‌های دانش‌بنیان: طرح‌های حمایتی برای کارفرما، سنگ‌اندازی برای کارکنان

شرکت‌های دانش‌بنیان که به گسترش توهم نبوغ ثروت‌زا و افسانه‌ی استیو جابز و بیل گیتس دامن می زنند، در واقعیت در پی قاپیدن شیادانه و بهره‌کشانه‌ی فرصت‌هایی به سود کارفرمایان و به ضرر کارکنان‌‌اند. تبلیغات حاکم بر جامعه‌ی سرمایه‌داری و تمایلات برخاسته از پایگاه طبقاتی از عواملی است که روحیه‌ی «تافته‌ی جدا بافته بودن» را در این کارکنان تقویت می‌کند؛ هرچند هم‌چون کارگران واحدهای صنعتی، کارکنان این بخش نیز از سوی سرمایه‌دار استثمار می‌شوند. کارکنان این واحدها برای دستیابی به مطالبات خود چاره‌ای جز پیوند با کارگران واحدهای صنعتی نخواهند داشت.

گرگ‌هایی در لباس میش: سرمایه‌دارِ پشتیبان کارگر، فریبی برای تفرقه در میان کارگران

کارگر اگر باشی، روزی 12 ساعت، هفته‌ای شش روز، به مدت سی سال، به عبارتی نیمی از زندگی خود را در محل کار می‌گذرانی. نیمی از عمر مفیدت در میان خاک و روغن و سنگ و فولاد می‌گذرد. نه بزرگ شدن فرزندان‌ات را می‌بینی و نه پیر شدن اعضای خانواده‌ات را. بیش از آن که فرزندت را ببینی و گوش به سخنان خانواده‌ات بسپاری، با غرش گوش‌خراش و چهره‌ی دوداندود ماشین‌‌آلات فولادی سروکار داری. در مقابل چه به‌دست می‌آوری؟

سرمایه‌خوار یا سرمایه‌دار؟ مسئله این است

متن اصلی یا همان مبارزات کارگران هفت‌تپه، که برآمده از تناقضات سرمایه‌داری و شکاف طبقاتی و تضاد کارگر و سرمایه‌دار است، از سال‌های دور ادامه داشته و از فرازونشیب‌های زیادی گذشته است و این روزها با حکم خلع ید از بخش خصوصی، کارگران به یک پیروزی رسیده‌اند. به همین مناسبت اسماعیل بخشی نیز توئیتی زده است.

درسِ مرگ در روز جهانیِ کارگر

یک مِی، یازده اردیبهشت، روز جهانی کارگر است. مناسبتش از آن مناسبت‌های صد من یه غازی نیست که دولت‌های سرمایه‌داری برای پاس‌داشت و تکریم افراد و نهادها و ... و در واقع برای پاس‌داشت وضع موجود و منافعشان در تقویم‌ها وارد می‌کنند. این روز مناسبتش برمی‌گردد به مبارزه‌ای طبقاتی و برای پاس‌داشت خون‌های کارگرانی است که سنگ‌فرش‌های خیابان را سرخ کردند و یادآور مبارزه‌ی طبقه‌ای است که به‌قامت چند قرنی که سرمایه‌داری شروع به نشوونما کرده، وی نیز دست به مبارزه‌ای بی‌امان زده است و صحنه‌ی تاریخ به‌ویژه در دو قرن اخیر مشحون از نبرد آن‌ها و لبریز از سرخی خون آن‌هاست.

ما محکومیم به متحد شدن: مسئله‌ی مسکن و دست‌های خالیِ ما کارگران

خوشحالم بالاخره انتظار شش ماهه به پایان رسید. اتفاقی که باید می‌افتاد افتاد. باید پاشم. باید خونه‌م رو تحویل بدم. هییییی، خونه‌ی مردمِ و من هنوز دارم می‌گم خونه‌م. اعتراف می‌کنم در شش ماهه‌ی دومِ قراردادْ با لکنت کلمه‌ی خونه‌م رو بر زبون میارم، چون خطر بلند شدن رو نزدیک‌تر حس می‌کنم. از ابتدای شش ماهه‌ی دوم انتظار و استرس میاد سراغم. یعنی امسال هم باید بلند شم؟ برام شکلِ بازی شده، با خودم شرط‌هایی می‌بندم سر این که امسال مجبورم بلند شم یا نه…یا این که این یکی صاحب‌خونه انسانیت حالیش می‌شه و شرایط رو درک می‌کنه و تورم هم به اون فشار آورده و مبلغ منطقی پیشنهاد می‌ده و می‌گه درکت می‌کنم و بمون و منم می‌مونم.

خودکشی و استثمار: بر دوراهیِ مقاومت و تسلیم

در 11 آبان امسال (1399) حمیدرضا بهبودی کارگر 32 ساله‌ی رودباری به علت اخراج از کار و تحمل چهار ماه بیکاری روبه‌روی یک معدن ماسه اقدام به خودکشی کرد. او چندی بعد به علت جراحات ناشی از سوختگی جان داد. خودکشی‌های پی‌درپی کارگران در واکنش به بیکارسازی‌ها و سیاست‌های تعدیل ساختاری اینک مدت‌هاست که اخبار کارگری را به خود اختصاص می‌دهد. خودکشی طبقات استثمار شونده سابقه‌ای به اندازه‌ی خود استثمار دارد. همواره از میان استثمار شوندگان بوده‌اند کسانی که مرگ را به زندگی خفت‌بار برای ثروت‌اندوزان ترجیح می‌داده‌اند.

نگاهی به وضعیت و مطالبات کارگران تعمیر و نگهداری خط و ابنیه فنی راه‌آهن

با توجه به این که هم مشکلات و مطالبات کارگران راه‌آهن ایران که در شرکت‌های مختلف مشغول به کارند مشترک است، و هم این که شرکت‌های مختلفی که کارگران راه‌آهن ایران در آن مشغول به کار هستند بسیار گسترده است، ما در این متن وضع کارگران راه‌آهن را در یکی از نمونه‌ها، یعنی به طور نمونه وضع کارگران مشغول در شرکت تراورس را دنبال کرده‌ایم.

رقابت‌های پرورش‌اندام، در هم تنیدگیِ پوچی و سودآفرینی شرکت‌های داروسازی

چندی پیش یک عکس با قید جمله‌ای در حاشیه‌ی آن از رونی کلمن اسطوره‌ی پرورش‌اندام آمریکایی در رسانه‌ها منتشر شد که توانایی راه رفتن را از دست داده است: «آیا هنوز می‌خواهید مثل من باشید؟ همان اخلاقی که من داشتم؟ همان‌طور که می‌بینید، من قهرمان 8 دوره مستر المپیا هستم که الان حتی نمی‌توانم راه بروم و روی پاهایم بایستم.»

تحمیلِ مزد توافقی: فرمانِ هجوم دوباره به معیشت کارگران با یک بخش‌نامه

در آستانه‌ی تعیین حداقل مزد 1400، دولت سرمایه گامی دیگر برای حمله به سطح معیشت کارگران برداشت. معاون حقوقی رئیس جمهور طی نامه به سازمان تامین اجتماعی خواهان تغییر حق بیمه سنواتی برای اجرایی شدن مزد توافقی شده است. پیش از هر چیز باید گفت که سال‌هاست سرمایه‌داران و دولت - به عنوان نماینده‌ی آنان - یکی از مهم‌ترین ابزارهای طبقه کارگر را از او گرفته و کوشیده طبقه کارگر هیچ تشکلی نداشته باشد. در پناهِ این بی‌تشکلی همه نوع بلایی بر سر طبقه کارگر ایران آورده است و به واسطه‌ی این شرایط توانسته نیروی کارِ ارزان‌تری برای سرمایه‌داران فراهم کند.