با تعمق در مسئله و فراروی از سطح واکنش‌ها، علت بروز چنین حوادثی برای طبقه‌ی کارگر است که به‌عنوان اساسی‌ترین سؤال به ذهن متبادر می‌شود. آن‌چه نُقل دهان بورژوازی به هنگام رخداد چنین فجایعی می‌شود «ناکارامدی مدیران و فساد در دستگاه‌های مربوطه» است. اما برای رسیدن به پاسخ صحیح باید در خود ساختار به کنکاش ریشه‌ها نشست.

چندین سال است که کارکنان شرکتی و پیمانی صنعت نفت موسوم به "ارکان ثالث نفت" درپی اعتراض به شرایط فلاکت‌بار خود دست به اعتراضات پراکنده‌ای زده‌اند. نماینده‌ی کارگران سه روز قبل از تجمع، در پیامی صوتی از ممانعت مسئولین نسبت به برگزاری این تجمع به بهانه‌ی وضعیت ملتهب سیاسی و نظامی در این روزها خبر داد. فارغ از برگزاری این تجمع و سرنوشت آن قدری نسبت به اصل موضوع و سیاست حاکم بر آن تأمل می‌کنیم.

روشن است که در جامعه‌ی سرمایه‌داری نمی‌توان در اغلب موارد فیلمی را یافت که از دیدگاه کارگران موضوعات را بررسی و تمام جوانب زندگی کارگران را روایت کند، چرا که فیلم‌هایی که تولید می‌شود در واقع کالاهایی هستند که در بازار محصولات فرهنگی باید به فروش گذاشته شوند و باید بتوانند باب میل اقشار گوناگون جامعه با ایدئولوژی سرمایه‌دارانه طبقه‌ی حاکم باشند. اما فیلمی در ژانر سینمای اجتماعی نمی‌تواند از به تصویر کشیدن بخشی از زندگی کارگران طفره برود.

ادثه‌ی معدن‌جو طبس بدون شک جزو حوادث فرایندی محسوب می‌شود که قربانیانش کارگران بودند. دلیل این که چرا کارفرما برای پیشگیری از این حادثه که فرایندی بوده و سرمایه‌های ثابتش را مورد تهدید قرار می‌داده، هزینه‌ای نکرده است به این برمی‌گردد که عموماً در معادن بر خلاف صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، تجهیزات گران قیمتی به کار نمی‌رود که صاحبان سرمایه نگران از دست رفتن آن‌ها باشند.

اخیراً عکس‌هایی از اعتصابات کارمندان شرکت‌های زیر مجموعه‌ی شرکت ملی نفت ایران مانند شرکت نفت فلات قاره و شرکت نفت و گاز پارس، در رسانه‌های مختلف بازتاب زیادی داشته است. لازم است تا چند نکته را در این باب متذکر شویم.