ماهی‌سیاه صمد بهرنگی هم‌چنان در جست‌وجوی دریاست

صمد در آثار خودش نه تنها مقولاتی چون اختلاف طبقاتی و پیامدهای آن را برای کودکان بازگو می کند بل‌که خودش نیز به‌عنوان نویسنده موضعی بی‌طرف نداشت و در این نبرد طبقاتی در کنار طبقه‌ی کارگر ایستاده بود. از این‌رو می توان از ایشان به‌عنوان هنرمندِ مبارز یاد کرد. بر ماست که یادش را گرامی بداریم و آثارش را خانه‌به‌خانه به‌دست فرزندان طبقه‌ی کارگر و محرومان برسانیم. این واقعیت که خرید کتاب برای کارگران تقریباً مثل سفر به مریخ دست‌نیافتنی شده است، دلیل بر کم‌رونق بودن بازار کتاب خصوصاً کتابِ کودک نمی شود. در کتاب فروشی های بزرگ شاهد حضور نشرهای فراوان با کتاب های رنگ و لعاب‌دار برای کودکان در موضوعات متنوع هستیم.

شعری از غسان کنفانی

همه‌ی ارتش‌های شما همه‌ی جنگنده‌های شما همه‌ی سربازان شما یک طرف، پسری که سنگی در دستاتش نگه داشته و آن‌جا ایستاده است تنهای تنها، یک طرف. در چشم‌های او من خورشید را می‌بینم در خنده‌های او من ماه را می‌بینم در شگفتم من فقط در شگفتم چه کسی ضعیف است چه کسی قوی چه کسی حق است و چه کسی باطل و من آرزو می‌کنم و من فقط آرزو می‌کنم که ای کاش حقیقت زبانی داشت.

نگاهی به مسئله‌ی سیاهان در پرتوی فیلم سیاه و آبی (Black and Blue)

تاریخ مبارزه‌ی طبقاتی به مسائل بسیاری گره خورده است و چنددستگی‌های موجود در جوامع مختلف را به همین واسطه می‌توان درک کرد؛ مسائل مربوط به سیاهانِ آمریکا، که از دیرباز وجود دارند، در همین بستر قابل بررسی ‌است. بررسی اجمالی کیفیاتِ‌ مبارزه‌ی سیاهان برای حقوق خود در سده‌ی اخیر در آمریکا پرسش‌هایی را پیش‌روی ما می‌گذارد که در گام اول طرح پرسش‌ها و سپس یافتن پاسخ‌هایی برای آن می‌تواند راهگشای مبارزه‌ی ما کارگران با جنبه‌های مختلف سیستم سرمایه‌داری باشد. پرسش‌هایی از این قبیل که اساساً چنین مسائلی در جامعه‌ی کنونی اولاً از کجا ریشه می‌دواند و ثانیاً چگونه قابل حل شدن است؟ آیا می‌توان در نظامی که بر بهره‌کشی انسان از انسان بنا شده است، پاسخ نهایی‌ای برای این مسائل…

«آرژانتین 1985» و جادوی دموکراسی

اخیراً در چند رسانه از چپ و راست، تجلیل فیلم «آرژانتین 1985» را شاهد بوده‌ایم که هم‌ذات‌پنداری با آن توجه ما را به خود جلب کرده است. فیلمی که برخی آن را دورنمایی از فردایِ ایرانِ بدون جمهوری اسلامی‌ دانسته‌اند؛ آن‌ هم با این تفسیر که کافی است مردم ایران آن کیفیتِ محقق شدن دموکراسی در آرژانتین، که در پیِ اجرای عدالت بوده است، را پیش چشم داشته باشند تا برای آن فردایِ موعود، از همین الان ذهن‌های خود را آماده‌ی آن دموکراسی و تحققش در ایران کنند. از میان همه‌ی آن بَه‌بَه و چَه‌چَه‌هایی برای فیلم بود که به نوشته‌ای برخوردیم تحت عنوان «آرژانتین ۱۹۸۵ و معضل عدالت انتقالی» منتشره در رادیو زمانه. تلاش می‌کنیم بحثی حول این فیلم…

همه‌چیز برای فروش؛ نقدی بر روایت زندگی کارگران در فیلم

در سطح مناسبات اجتماعی ما شاهد آشکار شدن شکاف عمیق میان ثروتمندان و فقرا هستیم و چنین شکاف عظیمی نیز، نفرت و خشم طبقاتی را به همراه دارد. این خشم و نفرت طبقاتی برخاسته از پدیدار شدن تضاد کار و سرمایه است که لرزه بر اندام سرمایه‌داران، نظریه‌پردازان، هنرمندان و سینماگران بورژوایی انداخته است. به همین دلیل است که این سینماگران با ارائه‌ی تصویری غیرصحیح، کاذب و اهریمنی از کارگران، بر سرکوب و کنترل این لشکر اهریمنی خطرناک مهر تأیید خود را می‌زنند. د راین یک دهه فیلم‌های زیادی با این محتوا ساخته شده و فیلم «همه‌چیز برای فروش» تنها یک نمونه از آن است.

حامیِ طبقه‌ی حاکم؛ نگاهی به مستند حامی

اخیراً مستندی با نام «حامی» در فیلیمو قرار گرفته است. در این مستند کوتاه 29 دقیقه‌ای روایت‌هایی از سوی کارگران، کارفرمایان و دولتمردان در خصوص مشکلات چند واحد تولیدیِ تعطیلِ در سال‌های اخیر در دو استان اردبیل و فارس روایت می‌گردد که به کمک قوه‌ی قضائیه و بخش‌های مختلف آن در مقام "حامیِ" تولید، دوباره احیاء گردیده‌اند. البته که "حامی" بیش‌تر شبیه آگهی تبلیغاتی سفارشی قوه‌ی قضائیه به‌نظر می‌رسد تا یک روایت هنری یا چیزی شبیه به آن، و نشان می‌دهد که فیلیمو به‌عنوان بستر پرمخاطب این روزهای خانواده‌ها، مخاطبان را به چه برداشتی از سرمایه‌داری و نقش دولت سرمایه سوق می‌دهد و اشتباه است که فکر کنیم این موضوع اتفاقی است. پلتفرم‌ها، صداوسیما، شبکه‌های اجتماعی و ... در زمینه‌ی…