انفجار معدن ذغال‌سنگ طبس بر اثر شرایط ناایمن در 31 شهریور 1403، موجب قتل 52 کارگر شریف این معدن و مصدومیت 15 تن دیگر از آنان شد. فاجعه به قدری هولناک بود که فوراً به تیتر اول همه خبرگزاری‌های داخلی و خارجی ‌فارسی‌زبان تبدیل شد. جریانات سیاسی برآمده از مناسبات سرمایه‌داریِ موجود نیز فرصت را غنیمت شمرده و با عجله، ماهی‌گیری در دریای خون معدنچیان را شروع کردند؛ تا هر یک به نوعی مانع از تبلور ریشه و ذات این فاجعه و مناسباتی که آن را تدارک دیده، شوند.

آگاهی نسبت به کار، شرایط کار، خویشتن و کارفرما و طبقه‌بندی دانسته‌ها برای عمل درست ضرورت دارد. در این نوشته سرفصل‌هایی را برای گفت وگو مطرح می‌کنیم تا تجربیات کسب‌شده در این محورها را به اشتراک بگذاریم. باید نتیجه مداقه و غور در این حرفه، عملکرد بهترمان در کلاس درس و تأمین منافعمان در تقابل با کارفرما باشد. ما معلم هستیم، یادگیری هم مقدمه‌ی یاددهی است و هم نتیجه‌ی آن.

از انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری سال 1403 و حرف‌ها و حدیث‌های آن چند روزی می‌گذرد. مناظرات، تبلیغات و گفته‌های نامزدهای انتخابات، صرفاً توانست اندک هیجانی را در میان مردم جامعه برانگیزد و نرخ مشارکت 39درصدی در دور اول را رقم زند. اما چرا هیجانی وجود نداشت؟

کمبود نیرو در آموزش و پرورش و حق الزحمه اندک و تأخیر –یک یا بیش‌تر از یک ساله- در پرداخت آن، منجر به آن شد که سال گذشته معلمان رغبتی به تصحیح امتحانات نهایی نداشته باشند، و سال گذشته آموزش و پرورش با اجبار و تهدید معلمان توانست کارنامه‌ی نمرات نهایی را خیلی دیرتر از موعد مورد نظر صادر کند. امسال نیز آموزش و پرورش در رقابت با سازمان سنجش در برگزاری امتحانات نهایی کشوری مشابه کنکور، بار دیگر فشار خود را بر دوش معلمان انداخته است و از معلمان دور دوم متوسطه خواسته است تا کنکور را در سه پایه برگزار کنند.

روانشناسی صنعتی‌ـ‌سازمانی گرایشی است که اصول روان‌شناختی را در محیط کار استفاده می‌کنند و ادعا می‌کند هدفش افزایش عملکرد کارکنان، رضایت شغلی و اثربخشی سازمانی است. این گرایش، بر درک رفتار انسان در محیط کار تمرکز دارد و موضوعاتی مانند انگیزه‌‌‌‌‌‌‌‌ی کارکنان، ساختار سازمانی، رهبری و عملکرد را بررسی می‌کند. با این حال، روانشناسی صنعتی‌ـ‌سازمانی عمیقاً تحت ارزش‌های سرمایه‌داری و در خدمت تداوم نظامِ سرمایه‌دارانه‌ی موجود است.

طبقه‌ی کارگر برای شناخت خود و پی‌ریزی راه رهایی از استثمارش ناگزیر از شناخت کل جامعه است و تا آن‌جا که کل جامعه و سازوکارهای آن و طبقات دیگر را بشناسد، خود را می‌شناسد و تا آن‌جا که خود را بشناسد میتواند مسیر رهایی طبقاتی‌اش را ترسیم کند. راه یکی‌ست و آن پیش‌برد مبارزه‌ی طبقاتیِ برآمده از تضاد کارمزدی و سرمایه است. این مبارزه از راه متحد کردن طبقات کارگر از سطوح محلی تا ملی و منطقه‌ای و جهانی و به‌وسیله‌ی تشکیل نیروی سیاسی طبقه‌ی کارگر پیش می‌رود.

کودکان کار و مبارزه‌ی طبقاتی

«مؤسسه و مرکز نیکوکاری ابوطالب» که یک سازمان مردم نهاد (NGO) فعّال در زمینه‌ی «حامی کودکان کار و آسیب‌دیده» محسوب می‌شود، ویدئویی از یک کودک کار کتک‌خورده با چشمی کبود در فضای مجازی منتشر کرد.

پسرک لبوفروش

میانه‌های بهمن است، بازهم بی‌خوابی به سراغم آمده. هوس قدم زدن و سیگار کشیدن به سرم می‌زند. از چهارراه که می‌گذرم صدای لهجه‌ی آشنای پسرک جوانی، تازه پشت لب سبز شده با کلاهی بافتنی و کاپشنی نازک که دست‌هایش را زیر بغل زده و زیر نور چراغ زنبوری گاری‌اش کز کرده، توجه‌ام را جلب می‌کند.

ماهیت هیچ جریان سیاسی را نمی‌توان صرفاً از آن‌چه خود درباره خویشتن می‌گوید شناخت. برای این شناخت باید به اعمال ایشان نگریست. ولی گاهی اوقات حرف دل انسان، ناخودآگاه بر زبان جاری می‌گردد و ماهیت‌اش در سخن هویدا می‌شود.

کارگری می اندیشد

در ماه‌های گذشته رسانه‌ی اینترنتی "جدال" حضوری پررنگ‌تر از گذشته در عرصه‌ی سیاست ایران پیدا کرده است. در نوشتار حاضر مراد ما این است که به نحوه‌ی پرداخت این رسانه، که به گمان ما نماینده‌ی خط سیاسی خاصی (طرفداران محور مقاومت) است، به مسئله‌ی کار و کارگر بپردازیم.