

چه مشاغلی سخت و زیانآور است؟ چرا این مشاغل در زمرهی سخت و زیانآور قرار گرفتهاند؟ آیا این شغلها همیشه سخت و زیانآور باقی میمانند یا با تغییر شرایط محیط کار میشود از این لیست خارج شوند؟ کارگران چگونه باید بدانند که شغل آنها سخت و زیانآور است؟ در صورتی که شغلی سخت و زیانآور شناخته شد آیا در ساعت کار، مرخصی، بازنشستگی و ... تاثیر میگذارد. در ادامه نکات مختصری دربارهی مشاغل سخت و زیانآور و قوانین و آییننامههای مرتبط با آن میآوریم.
شاید شما هم نام روستای «ایستا» را شنیده باشید. روستایی در منطقهی طالقان کرج. میگویند مردمان این روستا زمانی که داشتند شناسنامه میدادند، درهای روستای خود را بستند و شناسنامه نگرفتند. پس از آن بهطور خودخواسته خود را از برق، آموزش، بهداشت و ... هم محروم کردند. سعی کردند با همان کشاورزی و پرورش اسب روزگار بگذرانند و امروز هم کمتر از ایستا خارج میشوند، آن هم برای خرید مایحتاج ضروری از قبیل آهن برای نعل اسبهایشان.
این روزها همهگیری ویروس کرونا پرستاران را بیش از پیش متحمل فشار و آسیب و کاسهی صبرشان را لبریز کرده است. بهعنوان پرستار شاغل در یکی از بیمارستانهای سنندج و تجربهی دو هفتهی کاری در بخش کرونا این شرایط طاقتفرسا را از نزدیک لمس کرده و همچنین شاهد آن در بین همکاران بودهام. با شروع نوبت کاری و ورود به بخش آن چه بیش از همه خودنمایی میکند اِشغال تمام اتاقها و تختهای بخش توسط بیماران کرونایی است.
مسکن از نیازهای اولیه انسان بوده و دوشادوش لباس و غذا باعث بقای کارکردهای حیاتی بدن و اندامهای انسان میشود. مسکن نیاز پیشاتمدنی و حیوانیِ انسان است و شکل مسکن و جمعیت و روابط جمعیتی که درون آن با هم زندگی میکنند و تاریخ مسکن، خللی در این موضوع که مسکن نیاز غریزیِ انسان است ایجاد نمیکند.
قانونِ کار سندی است که برای تنظیم روابط میان کارگران و سرمایهداران در واحدهای اقتصادی، توسط دولتها تدوین میگردد. این قانون در هنگام پیدایش جوانههای تولید سرمایهداری تفاوتی چشمگیر با قوانینِ کار امروز داشت و در هر کشور تحول مخصوص به خود را از سرگذرانده است. علیرغم این تفاوتها، پیشبرندهی این تحول، ستیز میان کارگران و سرمایهداران و ملزومات تکامل شیوهی تولید سرمایهداری بوده است.
کسی نیست که این روزها غوغای سور و ساتِ بورس و سهام و سودهای عجیبغریبِ آن به گوشش نرسیده باشد. جالب است که از سوی دیگر، چندی است که نجواهایی دربارهی سهامدار کردن کارگران در کارخانهها شنیده میشود. پس ماجرا در ظاهر این است که واگذاری سهام، نه برای خالی کردن جیب کارگران، که برای پروپیمان کردن آن است! که این خود مایهی حیرت است (چرا که از جانب دولتهای سرمایهدارانه، اجرای هرگونه سیاستی که اندکی هم به نفع کارگران باشد، در هیچ کشوری، بدون اعمال فشار از جانب کارگران صورت نگرفته است).
پرستاران سالهاست که از شرایطِ سختِ کاری که به دلیل کمبود نیرو مضاعف شده است و همچنین کم بودن میزان دستمزدشان که موجب فرسودگی جسمی و روحی خود و خانواده شان شده، ناراضی و معترض هستند. اما در این وضعیت سیاست آقای وزیر به همراه دم و دستگاه و نشستهایشان، وزارت بهداشت و بهطور کلی دولت سرمایهمحورِ موجود در ایران، با نقشآفرینیِ مردی که قرار بود «بدتر» نباشد تا رُول «بد» را برایمان بازی کند، تنها در جهت هر چه بیشتر و سریعتر سودآور شدنِ بیمارستانها است؛ آن هم به هر قیمتی.
در چند ماه گذشته عرضه سهام شرکت شستا (شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی) در بورس به عنوان حل بخشی از مشکلات سازمان تامین اجتماعی سر و صدای بسیاری برپا کرد و همچنین نگرانی بسیاری در میان کارگران. چند سال است که بحث مشکلات سازمان تامین اجتماعی از سوی مسئولین این سازمان و همچنین وزارت کار و مجموعه دولت مطرح شده است. بسیاری از اوقات میشنویم که این سازمان مشکل دارد و ورودیِ مالی سازمان با خروجی آن همخوانی ندارد و بهزودی سازمان تامین اجتماعی نمیتواند به تعهدات خود عمل نماید.
دریافت بیمه بیکاری منوط به رعایت ضوابطی است که در این نوشته به آن اشاره میکنیم. توجه داشته باشید که دریافت این نوع خدمات از سازمان تامین اجتماعی، ربطی به این که شما در داخل یا خارج از کشور برای کارفرمای خصوصی مشغول به کار باشید، ندارد. مهم آن است که مشمول شرایط و ضوابط دریافت این مقرری بوده و در اسرع وقت، برای دریافت آن اقدام کنید.
ما از تاریخ مبارزهی طبقاتی و از آموزگاران طبقهی کارگر این را آموختهایم که دهقانان فرودست آن طبقهای هستند که کارگران، متحد تاریخی خود را در آنها مییابند و اصلاً سلطهی طبقهی کارگر بر جامعه بدون این اتحاد حاصل نمیشود. این ضرورت حاکی از آن است که کارگران و پیشروان کارگری باید قویترین تلاشهای خود را بکنند تا این اتحاد راهبردی و تاریخی را ایجاد کنند و در این دورهی تاریخیِ گسترش مبارزهی طبقاتی، بتوانند به اهداف قابل اتکایی دست یابند.