نه تورم و نه بیکاری؛ طبقه‌ی کارگر و توسعه‌ی سرمایه‌دارانه در بنگلادش

در کشور بنگلادش با نرخ بیکاری کمتر از یک درصد، همیشه برای شما شغل وجود دارد و تورم در این کشور سالانه کمتر از 4 درصد است و عموماً نگرانی بابت افزایش قیمت‌ها وجود ندارد. بنگلادش هشتمین کشور پرجمعیت جهان و به شدت متراکم با منابع طبیعی و خاک حاصل‌خیزِ بسیار کارآمد برای کشاورزی است. این کشور صد میلیون کارگر دارد و میلیون‌ها کارگر مهاجر بنگلادشی نیز در کشورهای دیگر مشغول به کار هستند. تولید صنعتیْ یک سوم اقتصاد را شامل می‌شود و بهره‌برداری از معادن در سال‌های اخیر با سرعت در حال رشد است. نرخ رشد کل اقتصادی در این کشور بسیار بالاتر از میانگین‌های جهانی و نزدیک به ده درصد در سال است. نرخ مالیات اشخاص در این…

افزایش سن بازنشستگی به چه معناست؟ کارگران پاسخ می‌دهند

در روزهای گذشته مجلس شورای اسلامی، «نمایندگان مردم» به مصوبه‌ای رأی مثبت دادند که در آن به‌دلیل «تغییرات جمعیتی» و «ناترازی منابع»، افزایش «سن بازنشستگی» به‌عنوان «یکی از عوامل تأثیرگذار در بهبود وضعیت صندوق‌ها» اعلام شد. در پی خبر چنین مصوبه‌ای، که پیش‌تر هم از گوشه و کنار به گوش کارگران رسیده بود، پی‌درپی متن‌ها و ویدئوهای توجیهی منتشر شد. اصطلاحات و استدلال‌هایی که برخلاف ظاهر خنثی و بی‌طرف و به‌ظاهر علمی‌شان، کاملاً طبقاتی‌اند و به نفع طبقه‌ی سرمایه‌دار ایران، منافع طبقه‌ی کارگر را وارونه نشان داده یا پنهان می‌سازند. در تحلیل نهایی، چنان تهاجمی به جان و مال کارگران ترتیب می‌دهد، که چرخ‌های سود و بهره‌کشی سرمایه را با خون کارگران سیراب کند. اما بگذارید پرده از راز این…

افزایش سن بازنشستگی: ز گهواره تا گور استثمار شو

طبقات زحمت‌کش ایران از سال 56 دست به انقلابی علیه دولت پهلوی زدند و در افت‌وخیزشی 4 سالهْ افق سیاسی این طبقه به دست حزب سرمایه‌دارانه‌ی جمهوری اسلامی و حزب فراگیر بورژوازی که در دم‌ودستگاه ولایت فقیه خلاصه شده بود شکست خورد. این شکست باعث عقب‌نشینی وسیع طبقه‌ی کارگر شد و دست این طبقه را از اتحادیه‌ها و سازمان‌ها و احزابش کوتاه کرد. چنین شرایطی باعث شد که یکی از بی‌سلاح‌ترین طبقات کارگری در مقابل طبقه‌ی سرمایه‌دار و دولتش قرار بگیرد. به یُمن این وضعیتْ دست طبقه‌ی سرمایه‌دار و دولتش در تحمیل شداید و سختی‌ها بر طبقه‌ی کارگر باز بود که نتیجه‌اش ایجاد عظیم‌ترین انباشت ثروت در یک طرف و عظیم‌ترین بهره‌کشی و فقر و فاقه در طرف مقابل شد.…

لایحه‌ی «برنامه‌ی هفتم توسعه» به ما چه می‌گوید؟

دولت سرمایه‌داری در ایران برای پیشبرد سیاست‌های خود و به دست آوردن دل سرمایه‌داران از دهه‌ها قبل دست به ارائه‌ی سندی به نام «برنامه‌ی توسعه» زده است. تعداد پنج برنامه‌ پیش از انقلاب و شش برنامه پس از انقلاب به عنوان برنامه‌ی توسعه در کشور پیاده شده‌اند. طرح یک به یک این برنامه‌ها و بررسی گره‌گشایی هر کدام از آن‌ها در نسبت با نیازها و حساسیت‌های نظام سرمایه‌داری می‌تواند مورد موشکافی واقع شود، ولی تمرکز ما در این‌جا معطوف به برنامه‌ی هفتم توسعه (1402-1406) است. با از نظر گذراندن لایحه‌ی برنامه‌ی هفتم، خواهیم دید که قیل و قال‌های سرمایه‌داران و نظریه‌سازان‌شان این بار هرچه رساتر و گویاتر در این برنامه به بیان رسیده است.

نفت، مبارزه‌ی کارگران و کودتا

بریتانیا و آمریکا هر کدام چه نقشی در کودتای 28 مرداد داشتند و چه هدفی را دنبال می‌کردند؟ آیا همین کافی است که بگوییم این دو کشور برای حفظ منافع‌شان در ایران، دولت مصدق را سرنگون کردند؟ آیا شعار «مقابله با خطر سوسیالیسم و کمونیسم» که از جانب کودتاچیان در توجیه کودتا عنوان می‌شد، صرفاًبهانه‌ای برای اجرای کودتا بود یا چنین «خطر»ی در آن زمان واقعی می‌نمود؟ آیا کارگران و زحمت‌کشان ایرانی در آن زمان فارغ از سیاست و به دور از هیاهوی ملی شدن صنعت نفت، کودتا و... مشغول کار بودند و بدون هیچ عاملیتی اخبار را از رادیو و روزنامه دنبال می‌کردند؟ و مهم‌تر از همه، چرا پاسخ به این پرسش‌ها برای ما کارگران و زحمت‌کشان اهمیت دارد؟

روان‌شناسی انگیزشی: بندهای یک اسارت

در دو دهه‌ی اخیر، روان‌شناسیِ انگیزشی و پاپیولار گسترش‌یافته و به‌طور مشخص شامل مجموعه‌ای از آموزه‌های «انگیزشی»، «مهارت زندگی» و «موفقیت» در قالب کتاب، سخنرانی، جلسات عمومی و هم‌چنین جلسات خصوصیِ «تراپی» می‌شود. منطقِ سرمایه از طریق این گفتمان‌ها نه‌تنها به امری پنهان تبدیل می‌شود، بل‌که ازلی‌ـ‌ابدی و مقدس معرفی می‌گردد و لذا ذهن مخاطبان در راستای ضرورت‌های سرمایه شکل می‌گیرد‌ تا جایی‌که آن‌ها در بندِ افکار و قوانینی گرفتار می‌شوند که گریزی از آن‌ها ندارند. این آموزه‌ها قرار است به مخاطبان‌شان بگویند اگر در سیستم اقتصادی و اجتماعیِ موجود شاد و موفق نیستید، تنها مشکل یک‌چیز است: خودتان.

انگیزه و رقابت چیست؟ کارگران پاسخ می‌دهند

جامعه‌ی فعلیْ سرشار از انگیزه‌های کاذب فردمحورانه‌ای است که از فرهنگ سرمایه‌دارانه به وجود می‌آیند. تنها انگیزه‌ای که در این نظام غیرانسانی برای ‌کارگران واقعی است و در راستای هستی و شرایط آن‌ها و در جهت رفع و انحلال وضع موجود می‌باشد، انگیزه‌ی تشکل‌یابی و مبارزه برای تسخیر دولت و رفع انحصار بر مالکیتِ ابزار تولید است. با اشتراکی‌سازی و اجتماعی کردن ابزار تولید و زمین، همه‌ی انسان‌ها می‌توانند از پیشرفت هزاران ساله‌ی تمدن بشری، که متعلق به تمام نوع بشر است، به شکلی عادلانه استفاده کنند و زندگی خود را مصروف احیای و توسعه‌ی ابعاد انسانی و قوای خلاقه‌ی خود سازند.

آیا سوئد بهشت کارگران است؟

همه شاهد بوده‌ایم که در صحبت حول سیاست و اقتصاد، همواره افرادی پیدا می‌شوند که از مدل اقتصادی-سیاسی سوئد دفاع کرده و سوئد را به عنوان کشوری ایده‌آل برای تمامی طبقات و اقشار معرفی می‌کنند. برخی می‌گویند در سوئد ثروت به‌طور عادلانه میان کارگران، کارمندان و کارفرمایان تقسیم شده است، برخی می‌گویند در سوئد زندگی‌ات از بدو تولد تا مرگ تأمین است و عده‌ای ادعا می‌کنند در سوئد همه مرفه‌اند و همه‌ی امور را با اراده‌ی خود تعیین می‌کنند. منشأ این ادعاها بنگاه‌های رسانه‌ای و آکادمیک سرمایه‌داری هستند که این تصویر وارونه را تولید کرده و به خورد زحمت‌کشان می‌دهند

مبارزه بر سر دست‌مزد و مسئله تورم

چرا بر سر افزایش دست‌مزد این مقدار اختلاف نظر وجود دارد؟ از دست ما کارگران چه کاری برمی‌آید؟ و مهم‌تر از همه‌ی این‌ها دست‌مزد واقعاً چیست و چه نقشی در اقتصاد دارد؟ بدون پاسخ دادن به این سؤال‌ها، بدون یافتن ریشه‌های این دعوا، غُرغُر کردن هر روز ما با همکاران‌مان و عصبانیت‌های گاه و بیگاه یکی دو نفر از ما در نهایت جز ناامیدی و شرمساری ،که واقعاً لایق ما نیست، چیزی عایدمان نمی‌کند.

اتحاد جماهیر شوروی و پیش‌بُرد انترناسیونالیسم کارگری در ایران

104 سال پیش در چنین روزهایی، دولت تازه تأسیس شوراها در مسکو با تسلیم یادداشتی به زمام‌داران ایرانْ اصول سیاست خود در قبال کشور ما را تشریح کرد. لغو امتیازات و کاپیتولاسیون، بخشیدن بدهی ایران، تحویل راه‌ها و خطوط آهن و بنادر از موارد مهم این سیاست بودند که در تیرماه 1298 (1919 میلادی) به طبع رسید و دو سال بعد در قرارداد 1921 ایران و شوروی، موسوم به قرارداد حُسن هم‌جواری دو کشور به طور رسمی تصویب گردید. این قرارداد جلوه‌ای از سیاست انترناسیونال اتحاد جماهیر شوروی در جهت اعاده‌ی حقوق و استقلال ملل مستعمره و نیمه‌مستعمره و تلاش مستمر این دولت برای مقابله با امپریالیسم جهانی بود.