کمکپرستاران بهعنوان کارگران بخش درمان کارهایی را انجام میدهند که به ظاهر ساده است، اما بخش عظیمی از کارهای بهلحاظ بدنی سخت و طاق فرسا را همین کمکپرستاران انجام میدهند. افزون بر این، معمولاً کمکپرستاران بخشی از وظایف پرستاران را نیز بر عهده دارند. بیمارستانهای خصوصی کمکپرستاران را که از حقوق و مزایای پایینتری برخوردارند بهجای پرستارها استخدام میکنند. اینها فقط بخشی از مشکلات کمکپرستاران است که در این گزارش به آنها پرداخته شده است.
مقدمه
نظام سرمایهداری، نظامی مبتنی بر استثمار کارگر توسط سرمایهدار است. بهطور کلی شیوهی تولید سرمایهداریْ نظامی است که در آن وسایل تولید در انحصار طبقهی اجتماعی خاصی است و کسانی که امر تولید در اختیار آن هاست مالکیتی بر ابزار تولید ندارند. سرمایهدار با مالکیت بر ابزار تولید مالک نیروی کار کارگر و هر آن چه او تولید میکند است، و در ازای نیروی کاری که کارگر در اختیار سرمایهدار قرار میدهد مزد پرداخت میکند. مزدی که بابت کار کارگر پرداخت میشود خیلی کمتر از ارزش کاری است که انجام میدهد و سرمایهدار فقط بهای بخشی از کار کارگر را به او پرداخت میکند. بنابراین قسمتی از کار کارگر که بهای آن پرداخت نشده است توسط سرمایهدار تصاحب میشود. در ابتدا به نظر میرسد که در این شیوهی تولید کارگران آزاد هستند که کار کنند یا کار نکنند. با توجه به این که کاگران در فرایند و سازکار این نظام از تملک ابزار تولید محروم شدهاند به منظور تأمین معیشت خود مجبور هستند نیروی کار خود را به همان طبقهی اجتماعی مالک ابزار تولید یعنی سرمایهدارها بفروشند. بنابراین “کارگران به معنای «حقوقی» آزادند اما چنانچه مارکس استدلال میکند، آنها به معنای ثانویه هم آزاد هستند آزاد از تمام چیزهایی که محتاجند برای خودشان تولید کنند و بنابراین آزادند گرسنگی بکشند اگر از کار برای سرمایهدار سر باز بزنند((سرمایهداری از هم گسیخته، جوزف چونارا، ترجمهی امیرحسین خلیلی، نشر سمندر، ص ۳۸.)).
در نظام سرمایهداری کالا تولید میشود. هر کالا دو ارزش دارد. اولی ارزش مصرفی و دومی ارزش مبادلهای است. ارزش مصرفی یعنی آن استفادهای که هر کالا برای انسان دارد. علاوه برارزش مصرفی، کالا یا همان محصول کار انسان ارزش دیگری هم دارد که به آن ارزش مبادلهای میگویند. بدین معنی که محصول با هدف فروش در بازارو یا برای مصرف غیر مستقیم خود تولیدکنندگان تولید میشود. در جامعهی سرمایهداری تولید برای مبادله گسترش بسیاری یافته است. کالاها تولید میشوند تا در بازار عرضه شوند و سرمایهدارها از این طریق سود به جیب میزنند. برای تولید کالاها نیاز به کار کارگران است؛ نیاز است تا کارگران نیروی کار خود را در اختیار سرمایهدارها قرار دهند تا فرایند تولید و بازتولید با اخلال رو به رو نشود. در این میان نیروی کار کارگران هم کالا محسوب میشود.
دیدیم که نظام سرمایهداری مبتنی بر استثمار به سرمایهدار اجازه میدهد تا بخشی از ثروتی که کارگران تولید میکنند را از آن خود کند. برای این که کارگران آزادانه این کار را بکنند باید آنها را وادار کرد تا سختتر جان بکنند و کار کنند. در واقع در جوامع سرمایهداری برای کارگرانْ سختتر از استثمار شدن، استثمار نشدن است. به این معنی کارگران چیزی جز نیروی کارشان برای فروش ندارند تا با آن امرار معاش کنند بنابراین کار کردن یا همان اسستثمار شدن هم برای کارگران به آرزویی بدل میشود. از طرفی سرمایهداری شمار وسیعی از بیکاران را نیز میآفریند که کاملاً مایل و قادر به انجام کارند.
نظام سرمایهداری برای بازتولید، آموزش و سلامت نیروی کار که مهمترین رکن پیشبرد تولید است، باید تدابیری بیاندیشد. در درجهی اول خانواده وظیفهی بازتولید نیروی کار را بر عهده میگیرد. بعد از آن سیستم آموزشیْ وظیفهی آموزش نیروی کار برای استفادهی مطلوب و تخصصی از نیروی کار را بر عهده دارد. سیستم بهداشت و درمان نیز برای سلامت و درمان نیروی کار وجود دارد. تا بیماریها مانند جوامع پیشین به یکباره تمام نظم سرمایهدارانه را در هم نکوبد. انسانها به دلایل مختلف در معرض بیماریها قرار میگیرند که اگر نظام بهداشت و درمان نباشد مانند جوامع پیشینْ ما شاهد مرگ و میر بسیاری از انسانها خواهیم بود که در جوامع پیشین به علت ویژگیهای خاص آن شیوههای تولید، اخلالی چندانی در فرایند آنها به وجود نمیآمد. ولی در نظام سرمایهداری بیماری و مرگ نیروی کار به منزلهی نابودی نظام سرمایهداری است((همانطور که در دورهی کرونا شاهد بودیم.)). بنابراین باید حداقلی از سیستم بهداشتی و درمان وجود داشته باشد تا روند تولید و بازتولید مختل نشود.
کمکپرستاران؛ در خدمت تداوم سلامت نیروی کار
کمکپرستاران در بیمارستانها بخش غیرتخصصی کادر درمان هستند. کارهایی که کمکپرستاران انجام میدهند نیاز به تخصص و دانش دانشگاهی ندارد. کمکپرستاران بهعنوان کارگران بخش درمان کارهایی را انجام میدهند که به ظاهر ساده است، اما بخش عظیمی از کارهای بهلحاظ بدنی سخت و طاق فرسا را همین کمکپرستاران انجام میدهند. از جمله وظایفی که یک کمکپرستار بر اساس تعریف وظایف از طرف بیمارستان عهدهدار است از قرار زیر است:
- کسب دستور از سرپرستار یا پزشک
- کمک در امر پذیرش، ترخیص و انتقال بیماران از مراکز بهداشتی درمانی و انتقال درون بیمارستانی
- رسیدگی به نیاز های بهداشتی بیماران: رفع نیازهای بهداشت پوست و مو و بهداشت دهانی
- کمک به رفع نیازهای تغذیهای: کمک در خوردن غذا به بیماران فاقد توانایی خوردن و یا تغذیه به وسیله لوله معده (گاواژ)
- تأمین نیازهای مربوط به سرویس بهداشتی مددجو
- کمک به تثبیت درجهی حرارت بدن با استفاده از پاشویه، دارو،کیف آبگرم و …
- رسیدگی به تخت مددجویان و مرتب نمودن آن ها و برانکارد
- کمک به مددجویان فاقد توانایی راه رفتن برای خروج یا کارهای دیگر
- کنترل علایم حیاتی مانند نبض، درصد اکسیژن و ثبت آنها
- گرفتن نمونههای آزمایشگاهی مثل خون
- حضور در تحویل شیفت به بهیار دیگر و گزارش اقدامات انجام شده
- برقراری ارتباط مؤثر و مداوم با مددجویان با ملاحظات حال آنان و گزارش کردن آنان
- ثبت دقیق مراقبتهای انجام شده بهطور دقیق از مددجویان در پرونده آنها
- انجام آمادگیهای قبل و پس از عمل جراحی بر اساس استانداردهای موجود پرستاری
- آمادهسازی مددجو جهت ترخیص
- آماده کردن بیمار جهت انجام معاینات پزشکی با رعایت منشور حقوق بیمار شامل: برقراری ارتباط با مددجو؛ در وضعیت صحیح قرار دادن بیمار؛ برداشتن پوشش از محل معاینه و در معرض قرار دادن برای پزشک؛ حفظ محیط مناسب جهت معاینه؛ در دسترس قرار دادن وسایل معاینه
- آماده کردن وسایل جهت ضدعفونی کردن آنها
- انجام فرآیندهای پس از کارهای پزشکی مانند تعویض پانسمان، انجام نوار قلب، کشیدن بخیه، تزریقات (عضلانی، زیرپوستی، داخلپوستی، تزریق واکسن) و کمپرسها تحت نظارت مسئول شیفت
- کمک در امر توانبخشی مددجو مانند کمک در بهکاربردن چوب زیر بغل و پروتزها
- انجام و مشارکت در امور مراقبت از جسد
- حفظ امنیت بیمار در برای جلوگیری از بروز حوادث احتمالی
البته این وظایف بیشتر بر اساس ضوابط وظایف کمکپرستاران محسوب میشوند. بسیار پیش میآید که کمکپرستاران وظایف پرستاران را نیز انجام میدهند. به این علت که پرستاران با حجم بالایی از کار رو به رو هستند که بیشتر اوقات قادر به انجام تمام وظایف خود نیستند. لذا، معمولاً کمکپرستاران بخشی از وظایف پرستاران را نیز بر عهده دارند. دکتر محمد میرزابیگی، رئیس کل سازمان نظام پرستاری میگوید: در کشور به ازای هر تخت بیمارستانی، ۲.۵ پرستار لازم است که شامل ۱.۸ نفر پرستار دانشگاهی و ۰.۷ نفر نیروی غیرحرفهای میشود. وزارت بهداشت اعلام کرده که در حال حاضر تعداد پرستار به ازای هر تخت بیمارستانی در کشور، در استانهای مختلف در بازهی ۰.۶ تا ۱.۵ نفر است. یعنی بهازای هر تخت بیمارستانی، در برخی استانها ۰.۶ نفر پرستار (کمتر از یک پرستار) و در برخی استانهای دیگر ۱.۵ پرستار (بیشتر از یک پرستار به صورت میانگین) داریم.»((کمبود پرستار، معضل قدیمی نظام سلامت، تارنمای نظام پرستاری ایران)) بنابراین کمکپرستاران که از حقوق و مزایای پایینتری برخوردارند بهجای پرستارها استخدام میشوند. بنابراین کمکپرستاران در عین حال که وظایف تخصصی پرستاران را انجام میدهند، وظایف خود را نیز بهعنوان کمکپرستار، یعنی نیروی غیرمتخصص، را انجام میدهند.
در بیمارستانهای خصوصی به این علت که منطقشان بیشتر بر پایهی سود بنا شده و به دست یک سرمایهدار سپرده شدهاند، به همین دلیل، سودجوییِ سرمایهدارانه بر کل بخش درمان حاکم بوده و صلاح بیمارستان حول محور کسب حداکثر سود و پایین آوردن هر چه بیشتر هزینهها از جمله کاستن از تعداد کادر درمان و بیشتر کردن وظایف کارگران استخدامی است؛ زیرا بیمارستان به یک بنگاه اقتصادی برای کسب سود تبدیل میشود. در چنین شرایطی استثمار هرچه بیشتر نیروی کار رقم خواهد خورد. کمکپرستاران ساعتها سرپا هستند و مشغول رسیدگی به بیماران و انجام کارهای سختی به آنها سپرده شده است. در مواقعی که حجم کاری به علت شلوغ شدن بیمارستان بیشتر میشود کمکپرستاران چند برابر حالت عادی کار میکنند و این موضوع تأثیری در حقوق و مزایای آنها ندارد و حتی نیروی کمکی هم فرستاده نمیشود. زیرا در آن صورت باید به نیروی کمکیْ اضافهکار داده شود و لذا ترجیح داده میشود خود نیرویهای حاضر در شیفت کارها را با هر مشقتی که شده انجام دهند.
علاوه بر سختی کار کمکپرستاران، موضوع دیگری که به شدت آزاردهنده است مسئلهی رقابت نیروی کار با یکدیگر است که یکی دیگر از نتایج برآمده از تضادهای موجود در نظام سرمایهداری است. همکارانْ مدام زیرآب هم را میزنند. این رفتارها بیشتر از ترس بیکاری پیش میآید. یا اینکه اگر کارگر خوب و خودشیرینی باشی میتوانی دوکارته شوی و این به این معنی است که تو به جای دو نفر کار میکنی. به این ترتیب کارفرما فقط یک نفر را بیمه میکند در حالی که همان یک نفر به جای دونفر برایش کار میکند و از طرف دیگر نان یک کارگر دیگر هم آجر میشود. بنابراین بخشی از انرژی کارگران صرف خنثیسازی زیرآبزنی هم طبقهایهایشان میشود.
از دیگر مشکلاتی که کمکپرستاران با آن روبه رو هستند صدمات وارده حین کار است. بهعنوان مثال پرستاران و کمکپرستارانی که مدام در معرض اشعه ایکس هستند یا کمکپرستارانی که زبالههای بیمارستانی را جابهجا میکنند در معرض انواع بیماریها هستند، همچنین جابهجایی مریض بر عهدهی کمکپرستاران است که آسیبهای جدی به ستون فقرات آنها وارد میآورد.
کارفرما در بیمارستان مانند بسیاری از بخشهای دیگر از دادن فیش حقوقی خودداری میکند تا دقیق متوجه نشوید هر ماه به چه علت از حقوقت کم کردهاند. در این صورت دستشان باز است تا هروقت کمی در کارها کمکاری کردی یا به هر علتی در شیفتات حاضر نشدی بتوانند از حقوقت کم کنند. البته این کار بیشتر از اینکه مثلاً پانصدهزار تومان برای آنها سود داشته باشد جنبهی ادب کردن برای نیروی کار را دارد. چون درست است که پانصد هزار تومان برای آنها پولی نیست، ولی برای کمکپرستار که تمام درآمدش همان شش/هفت میلیون تومان است، پول زیادی است. بنابراین برای ماههای بعد با دقت بیشتری به کارها میپردازی و حتی نمیتوانی اعتراض کنی چون دقیقاً نمیدانی به چه علت حقوقت کم شده است.
اینها اندکی از مشکلات موجود برای کمکپرستاران است. آنها با وجود سختی کار که هم کار نیروی متخصص را انجام میدهند هم کار نیروی خدماتی، از کمترین حقوق در بخش درمان برخوردارند.