محمود درویش روزنامهنگار و شاعر فلسطینی در تبعید بود که برای عشق و وطن میسرود. او مدتی عضو سازمان آزادیبخش فلسطین بود ولی در اعتراض به پذیرش پیمان اسلو از آن خارج شد. شعرهای محمود درویش به بیشتر زبانهای جهان ترجمه شده است. شعر زیر توسط آوا رستگار به فارسی ترجمه شده است.
آنگاه که ماه فرو میافتد
چون آیینهای شکسته
سایهها میانمان رشد میکنند
و اسطورهها میمیرند
نخواب محبوب من
که زخمهایمان نشان افتخارمان شده است
همچون گل سرخی بر روی ماه
نور در آنسوی پنجرههامان
آنگاه که بازوان رضایت مرا دربرگرفت
به پرواز در آمدم
فکر کردم این منم
همچون پروانهای در شعلههای شکوفهی انار
و لبهای شبنم با من گفتوگو کردند بیهیچ کلامی
نخواب محبوب من
که نور در آنسوی پنجرههامان است
گلهای رز از دستانم افتاد
نه عطری، نه حسی
نخواب محبوب من
گنجشکها خودکشی میکنند
مژههایم ساقههای گندمیست
که شب و سرنوشت را مینوشند
صدای شیرینت چون بوسهایست
همچون کشیدن زه به کمان
شاخهی درخت زیتون گریست
در تبعید بر سنگ
در جستوجوی ریشههایش
و خورشید … و باران …
نخواب محبوب من
گنجشکها خودکشی میکنند
آنگاه که ماه فرو میافتد
چون آیینهای شکسته
سایهها ننگ ما را مینوشند
و ما تملق گریزمان را میکنیم
آنگاه که ماه فرو میافتد
عشق حماسه میشود
که زخمهایمان نشان افتخارمان است
و دستهایمان بر فراز این شب
آواز هزاردستانی میشود بر روی این شاخه