اتحادیه‌ی کارگران انبار آمازون، یک تجربه‌ی بزرگ

ده‌ها سال است که به کرات از اقتصاددانان، جامعه‌شناسان و رسانه‌ها می‌شنویم که دوره‌ی کارگران تمام شده است. دیگر کارگران سنتی وجود ندارند و یا اگر هنوز کارگرانی در معادن و کارخانه‌های بزرگ شاغل هستند، چندان اهمیتی ندارند چرا که امروز در عصر اینترنت و تکنولوژی، اکثر کارگران، نیروهای خدماتی را تشکیل می‌دهند. و این نیروی خدماتی، دیگر کارگرانی نیستند که بتوانند برای احقاق حقوق‌شان مبارزه کنند یا اتحادیه تشکیل دهند.۱رشد بخش خدمات در مقایسه با تولید به مدد رشد بهره‌وری تولید امکان‌پذیر شده است. با این همه رشد بهره‌وری در کارخانجات این امکان را به کارفرما نمی‌دهد که تا نهایت امر آن -همچون فیلم‌های آخرالزمانی- پیش برود. چرا که اگر دستگاه‌ها و ربات‌ها جای تمام نیروی کار تولیدی را اشغال کنند در آن صورت نیروی کار بیکار شده توان خرید خود را از دست می‌دهد، تقاضای بازار برای کالاهای تولید شده کاهش پیدا می‌کند و به این ترتیب سرمایه‌داری وارد دوران سختی از بحران خواهد شد. به علاوه که سرمایه‌دار بدون نیروی کار، منبع کسب ارزش افزوده خود را از دست خواهد داد و در نتیجه سود سرمایه‌ی تولیدی نیز وارد بحران خواهد شد.

در واقع، امروز در دنیایی زندگی می‌کنیم که سرمایه بیش از هر زمان دیگری گسترش یافته است و به همین ترتیب شکل‌های جدیدی از نیروی کار خلق کرده است. یکی از این اشکال نوین، کارگرانی هستند که در انبارهایی مانند دیجی‌کالا، فروشگاه‌های زنجیره‌ای مانند شهروند و افق کوروش، به عنوان راننده در شرکت‌های بزرگی چون اسنپ، در مرکز تماس بسیاری از شرکت‌ها مانند دیوار و علی‌بابا، به عنوان فروشنده در کافه‌ها و رستوران‌های زنجیره‌ای و هزاران مورد مشابه مشغول کار هستند. این شرکت‌های به قول معروف “استارتاپی” با ظاهری متفاوت در عرصه‌ی بازار کار ظاهر می‌شوند، کارگران را به اسم کوچک خطاب قرار می‌دهند و تظاهر می‌کنند که در عین صمیمیت بین کارگران و مدیریت به کارگران خود اهمیت می‌دهند، در رسانه‌ها خود را کارآفرین می‌خوانند و همه برایشان دست و هورا می‌کشند. اما همین شرکت‌ها هستند که در واقع بیشترین نرخ بهره‌کشی از کارگران را در میان رقیبان صنعتی خود یعنی کارخانه‌های سنتی دارند.

سیاست این شرکت‌ها مذاکره‌ی فردی کارفرما با کارگران بر سر حقوق و مزایا است، کارگران قراردادهای کوتاه‌مدت دارند و در قراردادهایشان حتی خبری از حداقل‌های قانونی قانون کار مانند بیمه تامین اجتماعی یا حداقل مزد دیده نمی‌شود و شرکت به راحتی و با پیش‌آمد کوچکترین مشکلی می‌تواند کارگر را اخراج و فرد دیگری را جایگزین کند. بدون نظارت تشکل یا اتحادیه‌ی کارگری به راحتی حقوق و دستمزد کارگران را پایمال می‌کنند و با استفاده از شیوه‌های مدرن مدیریتی و تکنولوژی، دست به سرکوب مبارزه‌ی جمعی کارگران برای پیگیری حقوق‌شان می‌زنند. برای مثال در سال ۱۳۹۷ و در پی افزایش قیمت دلار، شرکت دیجی‌کالا اعلام کرد برای عبور از بحران پیش آمده به نام تصمیم قاطع در شرایط سخت هفت درصد از کارگران خود را اخراج خواهد کرد.۲در شرایط بحرانی باید سریع و قاطع تصمیم گرفت، مجله دیجی‌کالا تصمیمی که در وضعیت بحران اقتصادی، که کارگران بیش از هر زمانی نیاز به منبع درآمد ثابتی دارند، کارگران اخراج شده را بدون درآمد رها می‌کرد.

با وجود شرایط ویژه‌ی این مشاغل از جمله قراردادهای کوتاه‌مدت و نیروی کار قابل جایگزینی، تشکیل اتحادیه‌ی کارگری در آن‌ها نه فقط در ایران بلکه حتی در کشورهایی که سابقه‌ی اتحادیه‌های کارگری بسیاری را دارند دشوار است.

با این همه، یکم آوریل سال ۲۰۲۲ (۱۲ فروردین ۱۴۰۱) کارگران انبار JFK8 شرکت آمازون در ایالت نیویورک، با اکثریت آرای کارگران موفق شدند اولین اتحادیه‌ی کارگران آمازون در آمریکا را تاسیس کنند. آمازون یک شرکت خرید اینترنتی مانند دیجی‌کالا است. این شرکت در اکثر نقاط جهان انبار دارد، انبارهایی که کاملا مشابه با انبارهای شرکت‌های ایرانی هستند و همچنین طیف وسیعی از کارگران با نژاد، سن و جنسیت‌های مختلف در آن‌ها مشغول به کار هستند.

تشکیل اولین اتحادیه‌ی رسمی آمازون در آمریکا، پیروزی بسیار عظیمی نه فقط برای کارگران آن انبار، بلکه برای تمام کارگران جهان بود. تشکیل اتحادیه در یکی از انبارهای اصلی آمازون در نیویورک، سرمشق بسیاری از کارگران شرکت‌های مشابه در آمریکا شد. کارگران تعداد زیادی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای معروف استارباکس، در مدت کوتاهی درخواست تشکیل اتحادیه دادند.۳تلاش برای ساخت اتحادیه در فروشگاه‌های زنجیره‌ای استارباکس نیز از سال‌ها قبل شروع شده بود. با این همه تا سال ۲۰۲۱ به موفقیتی دست پیدا نکرده بودند. در نمودار زیر آمار خیره‌کننده‌ی درخواست تشکیل اتحادیه توسط این فروشگاه‌ها را می‌بینید. در عرض کمتر از یک سال تعداد فروشگاه‌های موافق تشکیل اتحادیه از کمتر از ۲۰ به ۲۴۰ رسید. همچنین اولین گروه از کارگران فروشگاه‌ اپل به اتحادیه کارگران ارتباطات آمریکا پیوستند. آمار درخواست تشکیل اتحادیه در آمریکا نشان می‌دهد در سال ۲۰۲۲ چهار برابر سال ۲۰۲۱ تقاضای تشکیل اتحادیه ثبت شده است.

آمار درخواست تشکیل اتحادیه در آمریکا

این مبارزات برای تشکیل اتحادیه، بخشی از فرآیندی است که نظام طبقاتی سرمایه‌داری آن را ناگزیر می‌سازد. بحران‌های سرمایه‌داری چه از سیاست‌های اقتصادی ناشی شده باشد و چه از شیوع یک ویروس کشنده، زندگی و معیشت کارگران را در هم می‌شکند و آن‌ها را وادار به مبارزه می‌کند. کارگران در فرآیند چنین مبارزه‌ای است که می‌آموزند تنها به نیروی جمعی خودشان می‌توانند تکیه کنند. این مبارزات نشان می‌دهد با وجود تغییراتی در شکل ظاهری طبقه‌ی کارگر امروز نسبت به گذشته، همچنان مبارزه‌ی طبقاتی ادامه دارد و راه خود را به فضاهای جدید کارگری نیز باز می‌کند. کارگران مغازه‎ها، کارگران رستوران‌ها، کارگران انبارها و کارگران صنایع تکنولوژیک همه نیروی کار خود را در ازای دریافت دستمزد می‌فروشند. ساعت‌های کارِ اضافی آن‌ها به شکل سود کارفرمایان درمی‌آید و اینگونه آن‌ها یاد می‌گیرند در مقابل طمع بیشتر کارفرمایان بایستند و مبارزه کنند. آن‌چه امروز در آمریکا اتفاق افتاده است، نشان می‌دهد که مبارزه‌ی طبقاتی با قدرت همچنان در جریان است.

مبارزه در آمازون، یکی از نسخه‌های قرن جدید برای جنگ طبقاتی است. جف بزوس رئیس شرکت آمازون، دومین مرد ثروتمند جهان، از تشکیل اتحادیه کارگری به حدی هراسان است که با خرج میلیون‌ها دلار، استخدام شرکت‌های جاسوسی خصوصی و ایجاد گروه و سایت تبلیغاتی ضد اتحادیه، در مقابل خواست کارگران مبنی بر تشکیل اتحادیه می‌ایستد. در تبلیغات ضد اتحادیه‌ای می‌گویند: “اتحادیه‌ها بخشی از حقوق شما را به عنوان حق اتحادیه می‌دزدند۴در صورت تشکیل اتحادیه، درصد کمی از درآمد کارگران صرف هزینه‌های اتحادیه‌ای خواهد شد. این هزینه‌ها شامل هزینه‌های هماهنگی و تشکیل جلسات و چاپ نشریات و مواردی از این دست می‌شود. افزون بر این به هنگام اعتصابات و عدم پرداخت دستمزدها، از این منبع به همرزمان کارگر که در اعتصاب به سر می‌برند کمک مالی می‌شود.، در حالی که شما با تعامل مستقیم با مدیرتان می‌توانید از مزایای بیشتری برخوردار شوید.” این نبرد طبقاتی بود که به کارگران انبار آمازون آموخت فریب این دست شعارها را نخورند. کارگران در پاسخ گفتند: “بزوس تو اشتباه می‌کنی، تو با گفتن اینکه اتحادیه پول ما را می‌گیرد، بسیاری را فریب داده‌ای. در حالی که این تو هستی که تمام پول ما را می‌دزدی و تنها بخش کمی از آن را پس می‌دهی.”

اما این پیروزی بزرگ و تاثیرگذار کارگران آمازون، به راحتی حاصل نشد. اتحادیه‌ی برآمده از گروه ALU۵Amazon Labor Union (اتحادیه کارگران آمازون)، حاصل مبارزه‌ی مداوم کارگران انبارهای مختلف آمازون در آمریکا در طی ۲۲ سال بود.

اولین تلاش کارگران، در سال ۲۰۰۰ از طریق دو اتحادیه‌ی “کارکنان ارتباطات آمریکا” و “کارگران متحد صنایع غذایی و بازرگانی” صورت گرفت. شرکت آمازون با اخراج تعداد زیادی از کارگران و کم کردن سهامشان، موجب اعتراضاتی در بین کارگران شد. این اعتراضات منجر شد که کارگران برای پیگیری حقوق‌شان درخواست تشکیل اتحادیه بدهند. شرکت آمازون در پاسخ به این درخواست، در وبسایت داخلی خود بخشی راه‌اندازی کرد که در آن به مدیران آموزش می‌داد چطور کارگرانی که قصد اتحادیه‌سازی دارند را پیدا کنند و آن‌ها را متقاعد کنند که از این کار منصرف شوند. در سال ۲۰۰۱، ۸۵۰ کارگر در شهر سیاتل به دلیل تلاش برای تشکیل اتحادیه از کار اخراج شدند. شرکت آمازون منکر ارتباط بین اخراج کارگران و تلاش آنها برای اتحادیه سازی شد ولی نیازی به توضیح نیست که این انکار صرفا برای رد اتهام از شرکت طرح شده بود.

با اخراج کارگران مبارز آمازون، تلاش برای اتحادیه‌سازی به تعویق افتاد. اما با توجه به فشار بالا بر کارگران، نیاز به اتحادیه‌سازی روز به روز بیشتر احساس می‌شد. تا اینکه در سال ۲۰۱۴ کارگران فنی آمازون برای تشکیل اتحادیه رای‌گیری کردند. مدیران با اتخاذ سیاست‌های مختلفی مانند دادن پاداش‌های مالی به بخشی از کارگران، مانع ایجاد همدلی و اتحاد بین کارگران می‌شدند، همچنین اخراج‌های گسترده کارگران مبارز نیز به ترس کارگران برای تشکیل اتحادیه دامن می‌زد؛ به همین سبب این رای‌گیری با عدم همراهی سایر کارگران با نتیجه‌ی ۲۱ رای منفی به اتمام رسید و در نتیجه اتحادیه‌ای تشکیل نشد. بعد از آن تا سال ۲۰۲۰ تلاش‌های زیادی در انبارهای مختلف آمازون برای تشکیل اتحادیه صورت گرفت. کارگران در این سال‌ها پیرامون مطالباتی مانند درخواست زمان بیشتر برای استراحت بین شیفت‌های کاری و درخواست‌هایی برای کاهش فشار کار جمع می‌شدند و اعتراضاتی را تشکیل می‌دادند. کارگران مبارز همچنین فیلم‌هایی از کارفرماها و مدیران این شرکت افشا می‌کردند که در این فیلم‌ها به کارفرمایان آموزش داده می‌شد چطور کارگران را برای تشکیل اتحادیه دلسرد کنند.

با شیوع بیماری کرونا، بسیاری از مشاغل تعطیل شدند و به همین سبب جمعیت بیکاران افزایش چشمگیری پیدا کرد. مغازه‌های خرده‌فروشی مشتریان خود را به دلیل ترس از کرونا از دست دادند. خرید اینترنتی بیش از پیش رواج پیدا کرد و آمازون به عنوان بزرگترین فروشگاه اینترنتی آمریکا، سود بسیار عظیمی از این وضعیت کسب کرد. افزایش فروش آنلاین با شیوع همه‌گیری به معنای تحت فشار بیشتر قرار دادن کارگران آمازون بود – به گفته‌ی یکی از فعالان کارگری آمازون، کارگران مجبور بودند در بطری ادرار کنند تا از روند سریع کار عقب نمانند. کارگران خدماتی انبارها ناگهان در رسانه‌ها به «قهرمانان» و «کارگران ضروری» تبدیل شدند و از قرنطینه‌های همگانی و مراقبت‌های ویژه که سایر کارگران برخوردار شدند محروم ماندند– اما با دستمزد بسیار پایین، فشار کاری بسیار بالا، بدون استراحت و در شرایط بدتر نسبت به گذشته.

با وجود فشار بالای کار بر روی کارگران، ساعت‌های کاری زیاد و همچنین مرخصی‌های بسیار کم و بدون حقوق، آمازون با استخدام افرادی که از مشاغل دیگر بیکار شده بودند خود را ناجی بیکارشدگان می‌دانست، در حالی که این بیکاران که برای گذران زندگی، ناچار به کار در چنین شرایط سختی بودند بعد از چند ماه به دلیل شرایط غیرانسانی فشار کاری و دستمزد پایین عطای کار در آمازون را به لقایش می‌بخشیدند و از آنجا خارج می‌شدند.

همچنین در هر موج همه‌گیری کرونا، کارگران باید دائم نگران ابتلا به کرونا و عدم رعایت صحیح قوانین بهداشتی مربوط به همه‌گیری در محیط کار می‌بودند. چرا که ابتلا به کرونا، به معنای خروج از کار برای مدت نسبتا طولانی و بدون حقوق بود. یکی از کارگران در اولین موج همه‌گیری کرونا به دلیل ابتلا به کرونا، دچار آسیب مغزی شدید شده بود. همسرش تلاش ‌کرد تا از آمازون کمک هزینه‌ی درمان دریافت کند، اما پاسخی از شرکت دریافت نکرد تا این‌که بعد از گذشت دو ماه ایمیلی از شرکت دریافت کرد که در آن بدون اشاره به بیماری همسرش، از او خواسته شده بود برای جلوگیری از اخراج شدن، در محل کار حضور پیدا کند.

شرکت نیز از دادن اطلاعات صحیح در مورد مبتلایان در انبار خودداری می‌کرد. در یکی از بخش‌ها کارگران متوجه شدند که فردی در بخش آنها کرونا مثبت است، این موضوع را به رییس بخش اطلاع دادند. پاسخی که از او دریافت کردند این بود که “آه بله فراموش کرده بودم به شما اطلاع دهم.” فردای آن روز دو کارگر آن بخش وارد شرکت شدند و تمام کارگران را از این موضوع آگاه کردند و اعلام کردند که شرکت با ما صادق نیست و آمار مبتلایان را منتشر نمی کند.

پس از همه‌گیری اولیه، غیبت کارگران به دلیل ابتلا به کرونا افزایش پیدا کرده بود. به همین جهت شرکت برای آن‌که خللی در فرآیند خدماتش وارد نشود سیستمی اتوماتیک طراحی کرد که فعالیت کارگران را در تمام شیفت ردیابی می‌کرد و زیر نظر داشت. برای مثال زمان شستن دست از پیش مشخص و به اندازه‌ی سه دقیقه بود، و اگر شستن دست کارگری بیش از این به طول می‌انجامید با اخطار و در صورت تکرار با اخراج مواجه می‌شد. اگر بهره‌وری در یکی از خطوط انبار کاهش پیدا می‌کرد سیستم به صورت خودکار کارگر آن بخش را مقصر تشخیص می‌داد و او اخراج می‌شد. این سخت‌گیری‌ها منجر به نارضایتی بیشتر کارگران، و در نتیجه تلاش برای ساخت اتحادیه‌ای شد که بتواند مانع از اخراج بی‌دلیل کارگران شود. هرچند این تلاش در آن زمان به نتیجه‌ای نرسید اما باعث نزدیک شدن کارگران و افزایش توان مبارزاتی آن‌ها شد. یکی از کارگران مبارز در آن دوره می‌گوید: “آمازون باید بفهمد که ما یک مشت عدد نیستیم، ما انسان هستیم.”

با وجود اینکه آمازون در این دوره تعداد زیادی نیروی کار جذب کرد، اما اکثر افراد بیش از چند هفته دوام نمی آوردند. آن‌ها یا از کار اخراج می شدند و یا خودشان نمی‌توانستند زیر فشار زیاد کار کنند. سیاست جف بزوس مدیر آمازون، همواره این بود که فرآیندهای کار را به حدی ساده کند که تا جای ممکن از نیروی کار ساده و غیر متخصص استفاده کند. در این صورت در صورت بروز هر مشکلی، جایگزینی نیروی کار به راحتی انجام می‌گرفت. اما بزرگ شدن شرکت و نرخ بالای ورود و خروج کارگران به شرکت، باعث شده بود که جایگزینی نیروی کار آن‌چنان ساده نباشد. طبق آمار منتشر شده در ایالت نیویورک از هر سه نفر یک نفر یا در حال حاضر کارگر آمازون است یا زمانی کارگر آمازون بوده است! بنابراین با این تعداد بالای نیروی کار در انبارهای آمازون و نرخ اخراج کارگران، هر سال ۵ درصد از جمعیت آمریکا یعنی نزدیک به ۱۵ میلیون نفر، باید برای ورود به شغل انبارداری آمازون درخواست کار بدهد تا این انبارها با کمبود نیرو مواجه نشوند. آمازون که در دوران کرونا با ابتلا و غیبت یک سوم کارگران با کمبود نیرو مواجه شده بود، اضافه کاری اجباری را برای همه تصویب کرد. اما این اجبار باعث شد کارگران به نشانه‌ی اعتراض سر کار حاضر نشوند، و این عدم حضور کارگران منجر به افزایش چشمگیر زمان رسیدن کالاها به مشتریان و نارضایتی آنان شد. برای بازگرداندن کارگران، شرکت تصمیم گرفت اندکی نرمش به خرج دهد، به همین دلیل حقوق را بالاتر برد، دستمزد اضافه کاری را دو برابر کرد و امکان مرخصی بدون حقوق به کارگران داد. با بازگشت کارگران، آمازون اعلام کرد که افزایش حقوق و افزایش دستمزد اضافه‌کاری را حذف می کند.

با حذف دوباره افزایش حقوق و مزد اضافه‌کاری، کارگران از حضور در محل کار امتناع کردند. با امتناع کارگران از کار آمازون به سرعت مشتریان خود را به نفع رقبای دیگرش از دست می داد. آمار نشان می‌دهد که زمان رسیدن سفارشات آمازون از ۲ روز به ۲۸ روز افزایش پیدا کرده بود و این امر سبب شده بود که مشتریان شرکت‌های رقیب را ترجیح دهند. آمازون فورا مرخصی بدون حقوق را حذف کرد و تهدید کرد همه باید تا یک هفته از حضور یا عدم حضور خود اطلاع دهند و عدم حضور به معنای استعفا تلقی می‌شود. تعداد درخواست‌های مرخصی بالا رفت، و شرکت که توان پاسخگویی نداشت همه چیز را به یک اپلیکیشن برای مدیریت مرخصی‌ها واگذار کرد. درخواست ها اتوماتیک بررسی می‌شد و خطاهای بسیار این اپلیکیشن، سبب شد بسیاری از کارگران کار خود را بی دلیل از دست بدهند. آن‌ها حتی با مرخصی‌های تایید شده، اخراج می‌شدند.

آقای نیکرک که یکی از کارمندان بخش “تحلیل داده” شرکت آمازون بود و در اعتراضات کارگران انبار به آن‌ها کمک می‌کرد، در مورد سیاست جف بزوس می‌گوید که که او نمی‌خواست کارگران ساعتی، طولانی مدت در این شرکت بمانند و ترجیح می‌داد با نیروی کار جدید و تازه نفس جایگزین شوند. در واقع جف بزوس نیروی کار گسترده و باسابقه را یک تهدید می‌دانست. جف بزوس در این مورد می‌گوید: “چون مردم ذاتاً تنبل هستند، بیشتر کارگران با گذشت زمان اشتیاق‌شان را برای کار از دست می‌دهند و بنابراین باید دائماً جایگزین شوند.”۶https://www.nytimes.com البته اینکه خود آقای بزوس چطور سال‌ها توانسته مدیریت کند و اشتیاق‌ش را از دست ندهد لابد به خاطر این است که اساسا کاری انجام نمی‌دهد و پول کار دیگران خود به خود به حساب‌اش واریز می‌شود!

در همان دوره، دریک پالمر از کارگران انبار، در یک گروه مجازی، از سایر کارگران درخواست کرد که نظرشان را در مورد برخورد شرکت بنویسند. کارگران می‌گفتند: “شرکتی که ادعا می‌کند توسط ثروتمندترین مرد جهان اداره می‌شود نباید کارگرانش را مجبور کند بین سلامتی و چک حقوق یکی را انتخاب کند.”، “آمازون ادعا می‌کند که برای سلامت کارگران، فقط کالاهای ضروری را ارسال می‌کند، این یک دروغ است”، “ما کارگران قلب و روح این شرکت هستیم، و شرکت بدون ما از حرکت می‌ایستد”

این کارگران معترض، چند روز بعد در پارکینگ انبار آمازون تجمعی برگزار کردند، آن‌ها پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آن نوشته شده بود: “با کارگرانتان مانند مشتریانتان برخورد کنید.” چند روز بعد از این تجمع، دریک پالمر، که یکی از این کارگران معترض بود به بهانه نقض فاصله اجتماعی از شرکت اخراج شد.

دریک پالمر، کارگر اخراج شده‌ی آمازون، به مدت چند ماه روبه‌روی انبار آمازون نشست و با کارگرانی که به شیفت‌های کاری خود می‌رفتند در مورد لزوم تشکیل اتحادیه صحبت می‌کرد. موج درخواست برای تشکیل اتحادیه در داخل انبار نیز گسترش یافته بود. کارگران بسیاری به این موج پیوستند. آنجلیکا مالدونادو رهبر کارگران داخل انبار، زنی ۲۷ ساله بود که خود می‌گوید تنها تجربه‌ی وی از اتحادیه پیش از این، حضور مادرش در اتحادیه بوده است. او پس از برخورد با یک سازمانده اتحادیه، به این جمع می‌پیوندد. او می‌گوید شرکت دلبخواه و بر مبنای سود خودش عمل می‌کند. بنابراین ممکن است زمانی حقوق‌ها را افزایش دهد، یا در زمانی که به کارگران نیازی ندارد آن‌ها را اخراج کند، و دقیقا به همین دلیل است که داشتن یک اتحادیه تنها راه حفظ امنیت شغلی است.

او در مصاحبه‌ای که از تجربیات خود در راه مبارزه برای تشکیل اتحادیه سخن می‌گوید، از تفاوت سنی بین کارگران آمازون صحبت می‌کند و می‌گوید کارگران مسن‌تر با بدبینی به کارگران جوانی که در مورد اتحادیه صحبت می‌کردند نگاه می‌کردند، اما از آن‌جا که آنجلیکا خود دارای فرزند بود، توانست اعتماد افراد مسن را برای همکاری جلب کند و به آنها نشان دهد که فعالیت اتحادیه‌ای لزوما از سر جوانی و بی‌تجربگی نیست. ” از همکاران می‌پرسیدم: اگر نوه‌های شما اینجا کار کنند چه؟ اگر فرزندان شما مجبور باشند چه؟ بله، شاید شما از من بزرگتر باشید، اما من هم مادرم و همین خواسته‌ها را دارم، ​​درست است؟ وقتی فهمیدند من هم مادر هستم و تمام وقت آزادم را فدای کمک به ایجاد اتحادیه می‌کنم، خیلی از آن‌ها واقعاً متوجه شدند که این قضیه واقعا جدی است”

در همین مصاحبه، از حضور کارگران با قومیت‌ها و ملیت‌های مختلف در انبار صحبت می‌کند و از ابتکارات خلاقانه برای نزدیک شدن به آن‌ها می‌گوید: “به عنوان مثال، بسیاری از همکاران ما آفریقایی هستند. در طول کمپین، ایده‌ای داشتم که در نهایت خیلی خوب جواب داد: به همسایه‌ام که او نیز آفریقایی است و در غذاخوری کار می‌کند گفتم: ما این همه غذا توزیع می‌کنیم؛ چرا غذایی ندهیم که با فرهنگ کارگران آمازون در ارتباط باشد؟ بنابراین یک روز از همسایه‌ام خواستم برای ما برنج سرخ‌شده آفریقایی درست کند – و این کار واقعاً یک دسته کامل از کارگران آفریقایی را به سمت ما جذب کرد و ما چند سازمان‌دهنده جدید از میان آنان جذب کردیم.”۷“از روایت شخصی تا ساختن رویای مشترک”: ما این‌گونه آمازون را شکست دادیم، داوطلب

او همچنین از جلساتی صحبت می‌کند که شرکت برای کارگران برگزار می‌کرد تا آنها را از تشکیل اتحادیه بترساند و منصرف کند. او می‌گفت ما بدون آنکه به این جلسات دعوت شده باشیم در آنها حضور پیدا می‌کردیم تا بتوانیم حرفمان را به گوش کارگران برسانیم و مانع از دروغ‌هایی شویم که شرکت تلاش می‌کرد بین کارگران جا بیاندازد.

با تلاش‌ها و از خودگذشتگی‌های افرادی چون دریک پالمر و آنجلیکا مالدونادو بود که بلاخره در ماه آوریل سال ۲۰۲۲ کارگران آمازون موفق شدند کاری کنند که پیش از آن ناممکن به نظر می‌رسید. آنها درخواست تشکیل اتحادیه را به دادگاه ارائه کردند و دادگاه با شرط رای‌گیری و کسب اکثریت آرا به برگزاری اتحادیه رای داد. سرانجام انتخابات با تمام کارشکنی‌های مدیران و موسسات استخدام شده و با تلاش‌های تبلیغاتی در محیط کار و رسانه‌ای برای تغییر نظر کارگران برگزار شد. نتیجه انتخابات با ۲۶۵۴ رای موافق در مقابل ۲۱۳۱ رای مخالف به پیروزی مبارزان کارگر انجامید و اولین اتحادیه آمازون در آمریکا در تاریخ ثبت شد.

آنها اکنون اتحادیه دارند و شرکت موظف است در مورد تغییر حقوق، تغییر شرایط اضافه‌کاری و اخراج کارگران به این اتحادیه پاسخگو باشد. این اولین گام مبارزه‌ی طبقاتی کارگران است، به امید آن که در آینده‌ای نزدیک سایر کارگران جهان نیز این گام نخستین اما بسیار بزرگ را بردارند.

پانویس‌ها

پانویس‌ها
۱رشد بخش خدمات در مقایسه با تولید به مدد رشد بهره‌وری تولید امکان‌پذیر شده است. با این همه رشد بهره‌وری در کارخانجات این امکان را به کارفرما نمی‌دهد که تا نهایت امر آن -همچون فیلم‌های آخرالزمانی- پیش برود. چرا که اگر دستگاه‌ها و ربات‌ها جای تمام نیروی کار تولیدی را اشغال کنند در آن صورت نیروی کار بیکار شده توان خرید خود را از دست می‌دهد، تقاضای بازار برای کالاهای تولید شده کاهش پیدا می‌کند و به این ترتیب سرمایه‌داری وارد دوران سختی از بحران خواهد شد. به علاوه که سرمایه‌دار بدون نیروی کار، منبع کسب ارزش افزوده خود را از دست خواهد داد و در نتیجه سود سرمایه‌ی تولیدی نیز وارد بحران خواهد شد.
۲در شرایط بحرانی باید سریع و قاطع تصمیم گرفت، مجله دیجی‌کالا
۳تلاش برای ساخت اتحادیه در فروشگاه‌های زنجیره‌ای استارباکس نیز از سال‌ها قبل شروع شده بود. با این همه تا سال ۲۰۲۱ به موفقیتی دست پیدا نکرده بودند.
۴در صورت تشکیل اتحادیه، درصد کمی از درآمد کارگران صرف هزینه‌های اتحادیه‌ای خواهد شد. این هزینه‌ها شامل هزینه‌های هماهنگی و تشکیل جلسات و چاپ نشریات و مواردی از این دست می‌شود. افزون بر این به هنگام اعتصابات و عدم پرداخت دستمزدها، از این منبع به همرزمان کارگر که در اعتصاب به سر می‌برند کمک مالی می‌شود.
۵Amazon Labor Union
۶https://www.nytimes.com
۷“از روایت شخصی تا ساختن رویای مشترک”: ما این‌گونه آمازون را شکست دادیم، داوطلب