- تحلیلی بر اعتصاب کارگران کارخانهی لیلاند موتورز
- مبارزات کارگران چاپخانههای تهران (تابستان ۱۲۸۶ – بهار ۱۳۰۳)
مبارزات کارگران چاپخانههای تهران در کنار باراندازان و ماهیگیران انزلی و تلگرافچیان تبریز از اولین تجربههای مبارزات طبقهی کارگر در ایران بهشمار میآید. در بازهی هفده سالهی ۱۲۸۶ تا ۱۳۰۳، گسترهی متنوعی از مبارزهی اقتصادی تا سیاسی توسط کارگران چاپخانههای تهران انجام شد. اولین اتحادیهی کارگری در ایران نیز در سال ۱۲۸۶ با تلاش کارگران این صنف به وجود آمد. تا سال ۱۳۰۰ که اتحادیهی مرکزی کل کارگران تهران متشکل از ۱۶ اتحادیه شکل گرفت، کارگران چاپخانه همیشه از فعالترین کارگران مبارز بودند.
شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی
با پیشرفت و گستردگی مناسبات سرمایهداری در کشورهای غربی، رفتهرفته باقیماندهی کشورهای جهان نیز در شکل جدید تجارت جهانی و در ادامه مناسبات مستقیم سرمایهداری، وارد میشدند. برای ایران این فرآیند از نیمهی دوم قرن سیزدهم هجری شمسی آغاز شد. کشورهای پیشرفته برای پیدا کردن نیروی کار ارزان، منابع اولیه و بازارهای مصرف به اشکال متفاوتی با دیگر کشورها وارد رابطه میشدند. برخی با ورود نیروی نظامی و تسلط کامل بر ادارهی امور سیاسی و اقتصادی مثل کشورهای مستعمره در آفریقا، آمریکای لاتین، هند و … و برخی مثل ایران.
ایران هیچگاه مانند هند مستعمره نبود؛ با این همه در شرایط جغرافیاییای قرار داشت که از جنوب تحت انقیاد بریتانیا و از شمال تحت انقیاد روسیهی تزاری بود. شاهان قاجار، زمینداران بزرگ، روحانیون، اشراف و تجار بزرگ همگی از این روابط جدید منتفع میشدند. برای کشاورزان و کارگران شرایط سختتری نسبت به گذشته حاکم میشد: حرص و طمع ویژهی سرمایهداری، فشار تولید و بهرهکشی را بیشتر میکرد ولی شیوهی تولید با همان افزارهای قدیمی شکل میگرفت. نتیجهی چنین شرایطی استثمار فزایندهی زحمتکشان و تشدید مبارزهی طبقاتی بود.
از سوی دیگر روبنای سیاسی جدیدی در ایران شکل میگرفت که آن را با مشروطهخواهی میشناسیم. انقلاب مشروطه در ایران خواستههای متفاوتی از محدود کردن نظام شاهنشاهی مطلقه به مشروطه با محوریت مجلس تا حق آزادی بیان و آزادی اجتماعات را پیگیری میکرد. ماده ۲۰ قانون مشروطه تحت عنوان آزادی بیان و ماده ۲۱ آن تحت عنوان آزادی اتحادیهها و انجمنها، بنیادی قانونی را برای پیشروی مبارزات کارگری فراهم ساخته بود.
همانطور که طبقهی حاکم در ایران تحت تاثیر مناسبات جدید سرمایهداری تغییر شکل مییافت، طبقهی تولیدکننده یعنی کشاورزان و کارگران نیز از دو سو در این تغییرات سهیم میشدند. نخست از طریق استثمار بیشتر و دوم از طریق در ارتباط قرار گرفتن با کارگران مهاجری که در این سالها به قفقاز و مناطق صنعتی شمال برای یافتن کار مهاجرت کرده و با اصول مبارزهی طبقاتی در جایی که تولید سرمایهداری تعمیق یافته بود، آشنا میشدند.
نخستین اتحادیهی کارگری در ایران
در سال ۱۲۸۶ هجری شمسی و در زمانهای که در بالا به اختصار به آن اشاره شد، کارگران چاپخانهی کوچکی در تهران، نخستین اتحادیهی کارگری را تاسیس کردند. کارگران چاپخانه بیش از دیگر کارگران شهری دستمزد دریافت میکردند، از دیگر کارگران تحصیلکردهتر بودند و در نهایت از آگاهی طبقاتی و بنابراین تشکلیافتگی بیشتری نسبت به دیگر کارگران بهرهمند بودند. هدف از تاسیس اتحادیه، بهبود وضعیت معیشت و شرایط کار کارگران بود. علاوه بر این با تشکیل گروهها و احزاب سوسیال دموکرات (همت در ۱۲۸۳ و اجتماعیون عامیون در ۱۲۸۴) و ارتباط آنها با این کارگران، هدف تشکیل اتحادیه تنها مبارزهی اقتصادی نبوده و پیوندی با مبارزهی سیاسیِ سوسیال دموکراتها داشته است.
اعتصاب بزرگ ۱۲۸۹
در تایید ادعای بالا به اعتصاب چاپچیان در ۱۲۸۹ میپردازیم:
در سال ۱۲۸۹ تعویض پیوستهی وزیران کابینهی سپهدار، واکنش تمسخرآمیز بخشی از روزنامهها را به همراه داشت. در ۳ خرداد ۱۲۸۹ روزنامههای مخالف توقیف شده و سردبیرانشان به دادگاه احضار شدند. سردبیران از حضور در دادگاه خودداری نموده و متعاقبا چاپچیانِ اعتصابی را سازمان دادند. با دخالت پلیس، رهبران اعتصاب در ساختمان مجلس تحصن کردند تا کارگران دستگیرشده را آزاد کرده و همزمان خواستههای دیگر خود را نیز به کرسی بنشانند. مطالبات چهاردهگانهی آنان به شرح زیر بوده است:
- کاهش زمان کار به نه ساعت در روز.
- حداقل دستمزد ماهانه ۳ تومان شود. همچنین افزایش دستمزد از ۵ تا ۱۲درصد به نسبت مبلغ دستمزد، افزایش یابد. مثلا برای بالاترین دستمزد که از ۲۰ تا ۲۵ تومان بود، باید ۵ درصد افزایش دستمزد در نظر گرفتهشده و هرچه میزان دستمزد کمتر باشد، تا سقف ۱۲ درصد به کارگران افزایش دستمزد تعلق گیرد. همچنین دستمزدها باید بهصورت منظم پرداخت شوند.
- اگر کارگری پس از ششماه کار، بیتقصیر از کار اخراج شود باید پانزده روز اضافهمزد دریافت کرده و اگر پس از یک سال اخراج شود به میزان یک ماه مزد دریافت کند.
- در صورت جابهجایی کارگران بین چاپخانهها، کارگر حق دارد طلب پانزده روز مزد را از کارفرما داشته باشد.
- ویراستاران و مدیران باید با کارگران با ادب رفتار کنند.
- مزد کار در شب باید ۱.۵ برابر مزد کار در روز باشد.
- افزون بر عیدهای رسمی، کارگران باید هفتهای یک روز تعطیل باشند.
- در صورت بیماری، کارگران باید مزد خود را تماما دریافت کنند.
- در هر چاپخانه یک پزشک باید آمادهی خدمت باشد.
- در صورت از کارافتادگی موقت، کارگر باید تا سه ماه تمام مزد خود را دریافت کند.
- اگر کارگری یکباره از کار بیافتد، میزان خسارت استحقاقی او توسط نمایندگان کارگران و کارفرما تعیین شود.
- اگر کارگری در حین کار بمیرد، میزان خسارت به خانوادهاش مثل بالا تعیین شود.
- هر چاپخانه باید فقط یک مدیر داشته باشد.
- مقررات همهی چاپخانه ها را باید مالکان چاپخانهها و نمایندگان کمیته ی کارگران وضع کنند.
در خرداد ۱۲۸۹ چاپچیان به رهبری «شورای مرکزی کارگران»، نبرد خود را آغاز کردند و در نتیجهی اعتصابشان روزنامهها تعطیل شد. آنها برای اینکه مردم را از مبارزات خود آگاه کنند، روزنامهای بهنام «اتفاق کارگران» انتشار دادند. هرچند هیچ یک از خواستههایشان تامین نشد، روحیهی مبارزه در ایشان از میان نرفت. بهویژه که سردار اسعد دومین مرد توانای کابینه به روزنامهها اجازهی انتشار مجدد داد و سپهدار در واکنش از کابینه کناره گرفت.
حال ببینیم که خواستههای ۱۴ گانهی کارگران و نیز عملکرد آنان چه نسبتی با مبارزهی اقتصادی و سیاسی برقرار میکرد.
خواستههای ۱۴ گانه غالبا بر بهبود شرایط کار و افزایش دستمزد و سطح معیشت کارگران تمرکز دارند. کاهش فشار کار از طریق کاهش ساعات کار، تامین ایمنی در محل کار با در نظر گرفتن پرداخت خسارت از سوی کارفرما در صورت بروز حوادث و یا به خدمت گرفتن پزشک در محل کار، تامین امنیت شغلی در قالب تعهد کارفرما در قبال کارگران برای جلوگیری از اخراج بیدلیل، رعایت نزاکت در برخورد با کارگران، بهرهمندی از تعطیلات رسمی و هفتگی، همگی از مصادیق بهبود معیشت و شرایط کار هستند. مورد دیگر افزایش دستمزدها بوده که در بندهای ۱، ۲ و ۶ به صراحت تاکید شده است. همچنین حق دخالتورزی کارگران در ادارهی امور کار و اتفاقات بهواسطهی نمایندگان کارگران (بندهای ۱۱، ۱۲ و ۱۴) از آموزههای بینظیری است که نشان میدهد مبارزهی این کارگران تا چه اندازه به بلوغ رسیده بود.
پیوند مبارزهی اقتصادی و سیاسی در فرایند مبارزهی طبقاتی
هر مبارزهی اقتصادی کارگران تا اندازهای مبارزهی سیاسی است. کارگران با به چالش کشیدن کارفرمایان، تا حدودی نظم مستقر را هرچند نه به صورت بنیادی به چالش میکشند. نکتهی مهم در نظر گرفتن شرایط مشخص برای هر گام از پیشروی است. خصلت مبارزهی طبقاتی کارگران چاپخانه در تهران با استفاده از ابزار روزنامه برای ارتباط برقرارکردن با تودهها و گسترش مبارزه در سطح جامعه نشان از ورود به سطحی از مبارزه است که دیگر در مرزهای بستهی مبارزهی اقتصادی نمانده و خصلت سیاسی خود را بیشتر بروز میدهد. از سوی دیگر نمیتوان منکر رابطهای ارگانیک بین گروههای پیشرو سیاسیِ طبقهی کارگر که به تصویر کلان مبارزهی طبقاتی و بهخصوص سنت مبارزهی سیاسیِ طبقهی کارگر واقف بوند، با روند تشکیل اتحادیه و مبارزات چاپچیان شد. این سطح از تشکلیابی و مبارزهی چاپچیان محدود به مرزهای مبارزهی خودبهخودی نبوده است؛ چنانچه خواهیم دید، این فرایند تا سالهای بعد ادامه یافت و این ادامهدار بودن مبارزه نشان از پختگی در مبارزهی طبقاتی دارد.
در سال ۱۲۹۰ کارگران چاپخانههای سراسر ایران، «اتحادیهی ملی کارگران چاپخانه» را تاسیس کردند. با اینهمه متاثر از افول مبارزات مشروطهخواهی و فشارهای مستقیم دولتهای بزرگ سرمایه (روسیه از شمال و بریتانیا از جنوب) برای کنترل و سرکوب مبارزهی طبقاتی، پیشروی مبارزهی این اتحادیه به شدت محدود شد.
ایستادگی در مبارزه، پیروزی بزرگ
در پایان جنگ جهانی اول (۱۲۹۷هجری شمسی) هزاران تن از مردم ایران از گرسنگی و سرما جان سپردند. این وضع در اثر احتکار و کمفروشی صاحبان نانواییها هر روز وخیمتر میشد. در واکنش به این شرایط، کارگران نانوایی با تشکیل اتحادیه و اعتصاب سراسری، حکومت را مجبور ساختند تا آنها را به رسمیت بشناسد. تشکیل این اتحادیه روح تازهای در اتحادیهی چاپچیان دمید و این دو در یک اتحاد طبقاتی همصدا به مبارزه علیه محتکران و صاحبان نانواییها پرداختند. حمایت از انقلاب طبقهی کارگر روسیه با برافراشتن پرچمهای سرخ در طول مبارزه علیه احتکار و کمفروشی صاحبان نانواییها این مبارزه را مزین میکرد.
در اینجا شاهد آن هستیم که بخشهای متفاوت طبقهی کارگر شهری چطور در بزنگاههای متفاوت، منافع مشترک خود را درک کرده و متحد میشوند. در این سالها هرچه انقلاب مشروطه و آزادیخواهیِ آن که برای مبارزهی طبقاتی تاثیر مثبتی دربرداشت کمرنگتر و سرکوبشدهتر بود، نیروی عظیم پیروزی انقلاب پرولتری در روسیه روح مبارزهی طبقاتی کارگران و زحمتکشان ایران را اینبار با ترسیم خطوط طبقاتی پررنگتری به پیش میراند.
چاپچیان در ۱۲۹۷ اعتصاب دیگری را سازمان دادند که دو هفته طول کشید و حکومت را ناچار ساخت تا اتحادیهشان را بهرسمیت بشناسد. این اتحادیه که در آن زمان ۲۰۰۰ عضو داشت، کارفرمایان و حکومت را وادار ساخت که خواستههایشان را بپذیرد. برخی از این خواستهها که از خواستههای هفت سال قبل پیشروانهتر بود به شرح زیر است:
- همهی کارگران چاپخانهها باید روزی هشت ساعت کار کنند.
- در صورت بیماریِ کارگر، کارفرما باید دو ماه دستمزد او و صورتحساب پزشک را بپردازد.
- کارفرما باید یکماه پیش از اخراج به کارگر اخطار کند و یک ماه دستمزد به او بپردازد.
- اگر در حین کار اتفاقی بد برای کارگر پیش آید که به علیلشدن او بیانجامد، کارفرما باید نیمی از دستمزد ماهیانهی او را مادام که چاپخانه دایر است بپردازد. افزون بر آن، علاوه بر روزهای تعطیل رسمی، کارگران حق دارند در روزهای عید، دست بالا در هر سال ۲۵ روز آزاد بوده و در هر سال ده روز از روزهای تعطیل را دستمزد بگیرند.
از موارد مهمتر این نکته بود که بهواسطهی ادامهدار بودن مبارزهی کارگران چاپخانهها، سرانجام حکومت و کارفرمایان وادار به پذیرش این موضوع شدند که قرارداد کارگران باید به صورت دستهجمعی باشد. درست است که هیچکدام از خواستههای پیشین کارگران در ۱۲۹۰ پذیرفته نشد، اما کارگران با پایبندی به اصل ادامهدار بودن مبارزه و پیگیری صبورانه و جنگجویانهی مطالبات خود، نهایتا با یک فاصلهی زمانی هفتساله موفق شدند که خواستههایشان را که بسیار بیشتر از دفعهی قبل بود به کرسی بنشانند.
برای کارگران مبارز، این فرآیند مبارزه و ایستادگی در آن است که امکان ایجاد تغییر به نفع طبقهی کارگر را مهیا میکند. در مقابل اگر کارگران به لحظهی شکست خود بهعنوان پایان مینگریستند و دست از مبارزه برمیداشتند، هیچگاه نمیتوانستند مدتی بعد خواستههای رادیکالترشان را به دشمن طبقاتی خود بقبولانند. اما چه چیز امکان ادامهدار شدن مبارزهی کارگران را فراهم میساخت؟ تشکیلات مستقل کارگران و ارتباط ارگانیک با احزاب سوسیال دموکرات. تصور کنید که اعتراضات کارگران در قالب اتحادیه منسجم نمیشد:
۱- توان سرکوب کارگران از سوی کارفرما و دولت بسیار بیشتر میبود.
۲-در بازهی زمانی ۸ ساله که احتمالا بسیاری از کارگران جابهجا، اخراج و یا جدیدا استخدام شدهاند امکان بهرهمندی از تجربیات شکست قبلی را نداشته و هیچ بعید نبود که اشتباهات گذشته را تکرار کنند. پس مبارزهی کارگرانی که متشکل شدهاند امکان انتقال تجربه را فراهم کرد.
ما بسیار شنیدهایم که به طور مثال قوانین کار مصوب ۱۳۶۹ حاصل مبارزهی طبقاتی کارگران بوده و نه فضل و بخشش دولت و کارفرمایان. با نگاهی دوباره به خواستههای کارگران چاپخانه که در بالا ذکر شد، به صحت این ادعا پی میبریم. آن سوی قضیه نیز صادق است. با کمرنگ شدن مبارزهی طبقاتی و سنگینی کفهی ترازو به نفع سرمایهداران و دولتشان همان دستاوردهایی که روزی به قوانین پذیرفتهشدهیِ دولتی در سال ۱۳۶۹ تبدیل شده بود، در سی سال گذشته یکی پس از دیگری توسط سرمایهداران پس گرفته شد. وقتی به وضعیت مبارزهی طبقاتی در این سالها مینگریم، واضح میشود که چطور با کمرنگ شدن مبارزه توسط کارگران (از طریق سرکوب، تطمیع و یا تبلیغ و ترویج) دولت و طبقهی حاکم توان این را مییابد که دستاوردهای به قانون تبدیلشدهیِ کارگران را از آنها بازپس گرفت. خروج بنگاههای کوچک از قوانین کار، تشکیل مناطق ویژهی اقتصادی و آزاد که بیرون از قوانین کار حق بهکارگیری نیروی کار را دارند، عدم افزایش دستمزد به اقتضای تورم، عدم رتبهبندی مشاغل و بسیاری دیگر از قوانین مصوب ۱۳۶۹ بیرون آمده است. چه رسد به این که حالا سرمایهداران و دولتشان بهدنبال برقراری دستمزد منطقهای هستند.
در ۱۰ اردبیهشت ۱۳۰۱ اولین تظاهرات روز کارگر در تهران برگزار شد. در این روز کارگران چاپخانههای تهران دست از کار کشیده و تظاهرات کردند و در میتینگهای سیاسی در مسجد شاه شرکت جستند.
رضاخان و سرکوب اتحادیههای کارگری
در زمان انتخابات مجلس در ۱۳۰۲، رضاخان که میخواست جای مشیرالملک سمت نخستوزیر فعلی را اشغال کند، اتحادیههای کارگری را مانع بزرگی بر سر راه خود یافت و به وسیلهی نظامیانِ تحت امر خود همهی اتحادیههای کارگری را منحل کرد. با این همه پس از به قدرت رسیدن رضاخان و کسب جایگاه نخستوزیری، کارگران چاپخانه به سازماندهی مجدد خود اقدام کرده و با توجه به تظاهر رضاخان در مبارزه با نفوذ خارجیِ بریتانیا، با این تصور که او مخالف نفوذ امپریالیسم بریتانیا است و میخواهد در مقابل نظام شاهنشاهی، جمهوریت وضع کند، خود را در جبههی رضاخانی قرار داده و از او حمایت کردند. در ۱۹ آبان ۱۳۰۲ در زمان بازگشت رضاخان به تهران، چاپچیان تهران در استقبال رضاخان حاضر بوده و پرچمهایی را با عبارت «اتحادیهی چاپچیان به سردارِ سپه مدافع اتحادیههای کارگری ایران خوشآمد میگوید» حمل میکردند. تصور باطلی که رضاخان میخواهد بهجای سلطنت تشکیل جمهوری دهد، کمی بعدتر با تاجگذاری و تشکیل سلسلهی پهلوی نقش بر آب شد و مبارزات طبقاتی کارگران چاپخانههای تهران نیز سرکوب شد.
در جشن روز کارگر ۱۱ ادبیهشت ۱۳۰۳، چاپچیان یک روز اعتصاب کرده و برای آخرین بار این روز را جشن گرفتند.
مروری بر مهمترین آموزههای مبارزهی کارگران چاپچی در تهران
- ایجاد تشکل مستقل کارگری با هدف تمرکز بر مبارزه و جلوگیری از سرکوبِ معمولی که مبارزهی فردی و بدون تشکل دچار آن میشد.
- همبستگی، پایمردی در مبارزه، نا امید نشدن از شکستها و فرایندی دیدن مبارزه.
- انتقال تجربه و آموزههای صحیح به دیگر کارگرانی که در طول سالهای بعد به استخدام چاپخانهها درآمدند.
- همبستگی و همکاری با کارگران اصناف دیگر در مبارزه طبقاتی.
- تشخیص بزنگاه صحیح برای پیشروی به مطالبات و افزارهای مبارزهی سیاسی از طریق داشتن ارتباط ارگانیک با احزاب و گروههای سوسیال دموکرات انقلابی.
***
یادی میکنیم از کارگران چاپخانههای تهران،
اولین فراگیران و آموزگاران مبارزهی طبقاتی در ایران
با تشکر ازمتن گرانقدرتان
متن عالی بود
بهتر بود بخش “رضاخان و سرکوب اتحادیههای کارگری” در ارتباط با موضوع بخش “پیوند مبارزهی اقتصادی و سیاسی در فرایند مبارزهی طبقاتی” بیشتر توضیح داده میشد. بالاخره در آن زمان اگر آرای کسی مثل سلطانزاده توشه راه کارگران میشد این اشتباه مرگبار را مرتکب نمیشدند.