- یادداشتهای یک معلم: افزایش کار کودکان با مدرسهی آنلاین
- یادداشتهای یک معلم: حس گناه معلم آنلاین و روزگار جهنمی
- یادداشتهای یک معلم: اضافهکاری آنلاین
- یادداشتهای یک معلم: مدارس آنلاین و وضعیتِ سرایداران مدارس
امروز که این یادداشت را مینویسم تقریباً دو سالی است که کلاسهای درس آنلاین شدهاند. وضعیت تحصیلی دانشآموزان به شکل فاجعهباری با اُفت تحصیلی همراه بوده است. کلاسهای آنلاین که نتیجهی مستقیم سیاستهای آموزشی و سالهای طولانی حذف خدمات بخش عمومی و بیکیفیتسازیِ آنها بوده و با پرهیز از ساختِ فضاهای آموزشی جدید و استخدام معلم، کلاسهای پرجمعیت، و ناچارسازی معلم برای اتخاذِ شغل دوم و سوم، تمرکزِ پایین معلمان در حین تدریس و کاهش کیفیت آموزشی را به بار آورده است.
با این حال، معلمی که با توجه به شرایط کلاسهای آنلاین متوجه اُفت تحصیلی دانشآموزاناش شده، از سوی دیگر با اُفت درآمدی شدید خود روبهرو است. واقعیت این است که در دوران کرونا، با توجه به سیاستهای تورمی، یا به عبارت دیگر، ارزانسازی نیرویکار، درآمد کارگران و از آن جمله، معلمان به شدت اُفت کرده است. کلاس آنلاین اگرچه تهدیدی برای وضعیت تحصیلی دانشآموزان است، فرصتی برای جبران این اُفت درآمدیِ معلم آنلاین است.
معلمی که چندین برابر قبل کار میکند تا بتواند تورم و کاهش قدرت خریدش را جبران کند، حس تلخ گناهی را در خود حس میکند. این حس تلخ، دویدن، تندتر و تندتر دویدن، سالها دویدن و نرسیدن است؛ حس تلخِ مشترک بسیاری از کارگران.
اما این خودخوری، عذاب وجدان و حسِ گناهِ کمکاری نمیتواند راهحل این وضعیت باشد. قطعاً یک چیزی در این میان درست نیست، اما آن کمکاری کارگر نیست، بیوجدانی معلم نیست؛ مناسبات اجتماعی مشخصی است که زیستن در آن به معنی تجربهی حسِ تلخ آلودگی است. هیچ پرکاری فردیای نمیتواند این وضعیت را تغییر دهد. شاید حس فردیِ مطلوبتری را با خستگی بیهوشکنندهی شبانه داشته باشی و تا صبح در کُما سر کنی، اما تنها مبارزهی آگاهانهی طبقاتی علیه سیستم سرمایهداری میتواند گامی برای لغو این مناسبات باشد.