تعداد خطوط اتوبوسهای تندرو یا بیآرتی در شهر تهران ده خط است که چهار خط آن به صورت شبانهروزی مسافر میپذیرد و سایر خطوط از ساعت ۶ تا ۱۲ فعال هستند. تعداد کارگران ایستگاههای بیآرتی تهران ۵۰۰ نفر است که در شیفتهای ۸ ساعته تعویض میشوند. ناگفته پیداست که دستمزد ناچیز این کار باعث میشود که اکثر کارگران مجبور به برداشتن شیفتهای متوالی شوند تا بلکه بتوانند از پس هزینههای زیاد زندگی حداقلی خود برآیند.
ایستگاهها به صورت مزایدهای به پیمانکار واگذار میشوند و شهرداری مناطق به عنوان مزایده گذار هیچ تعهدی دربارهی شرایط کاری و کیفیت امکانات برای کارگران قائل نیست. میانگین نقل و انتقال مسافران در خطوط بیآرتی به طور متوسط روزانه تا ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر میباشد و هزینهی بلیط هر سفر ۲۰۰۰ تومان است که سهم کارگران ایستگاهها کمتر از یک درصد درآمد روزانه میباشد.
تقریباً اکثریت ایستگاهها فاقد هرگونه سرویس بهداشتی برای استفادهی کارگران بوده و آنها باید در طول ۸ ساعت شیفت علاوه بر سایر زحمات، مشقت نبود توالت را هم تحمل کنند.
پیمانکاران در ابتدای کار میدانند که قسمت عمدهی کارگرانِ خود را باید از مهاجران آوارهای که به صورت اجباری برای کار به تهران آمدهاند، صید کنند. بیشتر این کارگران توان تحمل بیش از ۵۰ تا ۶۰ روز این کار را نداشته و در انتها بدون هیچ بیمه و حق و حقوق مشخصی تسویه حساب میشوند. در هنگام تسویه حساب هم پیمانکاران با انواع دوز و کلک سعی در تلکهکردن کارگران داشته و با سرهم کردن جریمههای مختلف همین حداقل حقوق را هم پرداخت نمیکنند. البته دیگر پیمانکاران شهرداری چنان حاذق و حرفهای شدهاند که خود میدانند چگونه با استفاده از این کارگرانِ موقتی حداکثر بهره را برده و تعهدی در قبال آنها نداشته باشند.
در ابتدای کار از کارگران خواسته میشود که وارد درگیری و نزاع با کسی نشوند؛ اما به صورت روزانه مؤاخذه میشوند که چرا اجازه میدهید مسافران بدون بلیط وارد اتوبوس شوند یا بهانههای دیگری برای جریمهی کارگران پیدا میکنند. معمولاً پیمانکاران به صورت دست دوم کارها را به مباشران خود واگذار میکنند که اینها هم از لات و لوتهای بیبندوبار هستند که هیچ تعهد و اخلاقی در برابر دیگران ندارند و نحوهی برخورد آنها با کارگران مشمئزکننده است.
با این حجم سنگین کار و سروصدای کرکننده و آلودگی جانفرسا و محیط به شدت آلوده، هیچگونه ماسک یا مایع ضدعفونیکننده یا گوشبند (برای کنترل سر و صدا و ممانعت از آسیبهای گوش و سر) به این کارگران داده نمیشود. این کارگران پراکنده حتا غذای خود را هم باید حین کار و کنترل ایستگاه بخورند. لازم به ذکر است که میزان خطرات ناشی از تصادفات و درگیری خیابانی در این کار بسیار بالاست و حتا در چند مورد منجر به مرگ و جراحات سنگین کارگران گردیده است. با این حجم از خطرات کاری و سختیهای محیطی این کارگران از حداقل حقوق هم محروم هستند و بیمه و … برای آنها امید و آرزو است.
برای تغییر این شرایط و لحاظ کردن این سختیها در ابتدا باید این کارگران با حقوق خود آشنا شوند و به صورت متشکل خواستههای بهحق خود را طلب کنند. نوشتن قرارداد مکتوب و متناسب با این کار طاقتفرسا، پرداخت حق شیفت، پرداخت اضافهکاری، پرداخت سختی کار، ارائهی لوازم ایمنی مانند ماسک و دستکش و …. و همچنین وجود نیروی مکمل برای هر ایستگاه تا کارگران بتوانند در زمان شیفت خود ایستگاه را هدایت کنند، از حداقلهایی است که باید برای این کارگران فراهم شود. فراهم شدن این خواستهها با اتحاد و همبستگی و یکصدا شدن این کارگران زحمتکش مقدور و میسر است.
خیلی خوب بود، خسته نباشید.