بیش از ۴۰۰ هزار نفر از معلمان قراردادیِ ایالت بهار هند در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ (۱۷ فوریه ۲۰۲۰) دست به اعتصابی نامحدود به شکل تجمع و راهپیمایی زدند. مطالبات معلمان اعتصابیْ پرداخت دستمزدهای معوقه، حقوق برابر برای کار برابر و بازگشت به برنامهی بازنشستگی قدیمی بودند.
اعتصاب ۷۶ روزهی معلمان
فراخوان اعتصاب توسط کمیتهی هماهنگی اعتراضات معلمان ایالت بهار داده شد که دارای ۲۶ انجمن و ۱۲۵ هزار عضو مستقیم است. مانوج کومار رهبر این کمیته میگوید پس از گذشت ۱۰ روز از اعتصاب، معلمان از پاسخگویی رئیسجمهور و نخستوزیر ناامید شدهاند. لازم به ذکر است در طول این اعتصاب ۶۴ معلم اعتصابی جان خود را از دست دادند.
مانوج کومار همچنین میگوید: «ما واقعا ناراحت هستیم زیرا هیچ پاسخی از دفتر رئیسجمهور رامنات کوویند و نخستوزیر نارندا مودی دربارهی مطالباتمان داده نشده است. ما از هر دو درخواست کردهایم که برای کمک به بیش از ۴۰۰ هزار معلم اعتصابی و خانوادههایشان مداخله کنند. این عدم توجه دولت نشان میدهد معلمان مدرسه چقدر ناتوان هستند.»
دبیر کانون انجمن صنفی معلمان مدارس متوسطهی ایالت بهار نیز میگوید: «ما از کمیسیون ملی حقوق بشر هند میخواهیم که در مورد دلایل و مقصران مرگ معلمان اعتصابی جوابگو باشد زیرا بیشتر معلمان به دلیل بحران مالی جان خود را از دست دادهاند و دولتْ حقوق فوریه و مارس (بهمن و اسفند) معلمان را پرداخت نکرده است.»
ماهاژان یکی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش هند ادعاهای مطرح شده توسط انجمنهای معلمان اعتصابکننده مبنی بر وضعیت وخیم معیشتی را رد کرد و آنها را بیاساس خواند. او همچنین جان باختن معلمان به دلیل شرایط سخت معیشتی را کتمان کرد و تأکید کرد که آنها به دلیل بیماری درگذشتند!
معلمانْ مسئولان ایالتی و دولتی هند را خطاب قرار میدهند تا هم به مطالبات آنها و هم به دلایل جان باختن ۶۴ معلم اعتصابی که بر اثر استرس، فشار ناشی از بیپولی، خونریزی مغزی و عدم توان مالی برای درمان جان خود را از دست دادهاند، رسیدگی کنند. در نهایت نیز دولت ایالتی بهار حاضر شد به مطالبات معلمان رسیدگی کند و معلمان نیز برای جلوگیری از گسترده شدن شیوع کرونا حاضر به خاتمهی اعتصاب شدند.
این اعتصاب طولانی که ۷۶ روز به طول انجامید در نهایت در روز ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ (۴ می ۲۰۲۰) خاتمه یافت و قرار بر این شد که دولت ایالتی بهار علاوه بر برآورده کردن مطالبات معلمان، هزینهای هم بابت جبران خسارت به خانوادهی معلمان جانباخته پرداخت کند.
مرگ کارگران مهاجر در راه بازگشت به خانه
در دو اتفاق تلخ و ناگوار دیگر در کشور هند ۳۹ کارگر مهاجر که قصد بازگشت به شهرهای خود را داشتند در میانهی راه در طی دو حادثه جان خود را از دست میدهند.
ماجرا از این قرار است که بسیاری از کارگران ایالتهای فقیرنشین هند همچون ایالت بهار و ایالت بنگال غربی برای آنکه بتوانند معیشت خود را تأمین کنند ناچارند صدها کیلومتر دورتر از خانهی خود و در شهرهای صنعتیای همچون دهلینو و بمبئی مشغول به کار شوند. پس از شیوع کرونا و تعطیل شدن بسیاری از مشاغل و کارگاهها در هند، این کارگران که بیکار شدهاند و توان پرداخت اجارهی خانه در این شهرها را ندارند ناچارند که به شهرهای خود بازگردند. اما از طرفی به دلیل اعمال محدودیتهای شدید دولت هند بر حملونقل و رفتوآمد برای جلوگیری از گسترش کرونا تقریباً نه قطاری برای بازگشت این کارگران به شهرهایشان موجود بود و نه اتوبوسی.
کارگرانِ مهاجرِ بیکارشده راهی نداشتند جز این که با پای پیاده صدها و گاهی هزاران کیلومتر راه را برای رسیدن به شهرهای خود طی کنند و بسیاری از آنها چون به راه آشنایی نداشتند با حرکت در مسیر ریل قطار راه خود را پیدا میکردند. در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ که برخی از کارگران برای استراحت بر روی ریلها خوابیده بودند ناگهان با صدای بوق یک قطار مواجه میشوند، در حالی که کارگران انتظار تردد هیچ قطاری را به دلیل محدودیت قرنطینه نداشتند. آنها تا میخواهند به خودشان بیایند قطار از روی ۱۶ نفرشان رد میشود و جان آنها را میگیرد.
در حادثهای دیگر در تاریخ ۲۷ اردیبهشت کامیونی که ۵۰ کارگر را سوار کرده بود تا آنها را به مقصدشان برساند، با یک ونِ در حال حرکت تصادف میکند و واژگون میشود. در این حادثهی تلخ ۲۳ کارگر مهاجر جان خود را از دست میدهند. این دو اتفاق در حالی رقم میخورد که دولت هند هیچگونه تمهیداتی برای این کارگران در نظر نگرفته است و اصلاً توجهی نیز به آنان نمیکند. دولت هند حتی حاضر نشده است که برای تسهیل رفتوآمد این کارگران قطار و یا اتوبوسی در اختیارشان قرار دهد.
دولت هند جزو ده اقتصاد سرمایهداری قدرتمند دنیاست. در واقع توسعهی اقتصادی هند در سالهای اخیر تنها و تنها مرهون کار و زحمت کارگران این کشور میباشد و دسترنج آنان است. اما آنچه که رقم خورده فقر و فلاکت روزافزون طبقهی کارگر هند است. در واقع رشد و توسعهی سرمایهداری در هند خود عامل اصلی چنین وضعیت فلاکتباری برای کارگران این کشور است. هر چه کشور هند بیشتر از نظر سرمایهدارانه توسعه پیدا میکند شرایط زندگی کارگران و زحمتکشان آن وخیمتر شده و حق و حقوقشان بیشتر پایمال میشود چرا که مهمترین هدف سرمایه داران کسب ثروت بیشتر است و در این راه دولت هند نیز به بهترین شکل این هدف را برایشان تضمین میکند.
اعتراض معلمان که خود بخشی از طبقهی کارگرند و همچنین وضعیت اندوهناک کارگران مهاجر هندی نتیجهی نظم سرمایهدارانهای است که تمام هموغماش کسب سود بیشتر برای طبقهی سرمایهدار به بهای گرفتن جان و زندگی طبقهی کارگر و تودهی زحمتکشان است. معلمان به پشتوانهی اعتصابِ قدرتمند و متحدانهشان و بهویژه به دلیل داشتن تشکلی صنفی توانستند دولت نماینده و حامی طبقهی سرمایهدار هند را وادار به عقبنشینی کنند اما پراکندگی کارگران مهاجر و نبودِ یک تشکل مستقل طبقاتی برای پیگیری منافعشان، باعث شده که نتوانند فشاری بر دولت وارد کنند و از اینرو حداقلیترین امکانات رفاهی از آنها سلب گردد. کارگران و زحمتکشانی که با تکیه بر اتحاد طبقاتی میان خود و با استفاده از ابزارهایی همچون اعتصاب و تشکلهایی طبقاتی همچون سندیکا و اتحادیه، نخستین گام را در پیگیری مطالبات پایمالشدهشان برداشتهاند، توانستهاند با استمرار در نبرد، حق و حقوق خود را از چنگ سرمایهداران و دولت سرمایه پس بگیرند.